پس از گذشت مدتی از پایان سریال پایتخت ۷، انتقادهای تندی نسبت به این سریال و سازندگان آن شده است.
در مراسمی که به تازگی با حضور جمعی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه در مجتمع فرهنگی و هنری پیامبر اعظم (ص) رویان برگزار شد، محمد محمدی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران، با انتقاد از تصویر ارائهشده از مازندران در سریال پایتخت، آن را برای هویت فرهنگی این استان دردناک توصیف کرد. او گفت:
مازندران، دیاری ریشهدار در تاریخ و اسطورههای ایران است، جایی که بخش بزرگی از شاهنامه، این اثر فاخر ملی، از دل آن برخاسته است.
محمدی با ابراز دلبستگی به فرهنگ و زبان تبرستان، تأکید کرد که آنچه از مازندران در برخی آثار نمایشی به تصویر کشیده میشود، فاصلهای عمیق با حقیقت تاریخی و فرهنگی این منطقه دارد. او یادآور شد که فردوسی، شاعر بزرگ ایران، مازندران را سرزمین اسطورهها نامیده و حضور پررنگ این منطقه در روایتهای شاهنامه گواهی بر جایگاه سترگ آن در حافظه تاریخی ایران است. وی در ادامه صحبتهای خودش افزود:
روزگاری، تبرستان از قزوین و شمال تهران گرفته تا جنوب سمنان، دیلمان و جوجان گسترده بود و مردمانش زبانی مشترک داشتند، اما در گذر زمان، مرزهای اداری بسیاری از این مناطق را جدا کرد و تنها نام مازندران باقی ماند. محمدی بر اهمیت حفظ زبان، آیینها و رسوم بومی مازندران تأکید کرد و گفت این وظیفهای است که بر دوش ما نهاده شده است.
در چهارمین قسمت از فصل دوم برنامه «کات»، مسعود فراستی و رضا درستکار بار دیگر با همان تندی کلام و نگاه انتقادی خاص خود به میدان نقد بازگشتند و نگاهی بر سریال «پایتخت ۷» داشتند. مسعود فراستی در آغاز نقد خود بر پایتخت ۷، به انتقاد از رویکرد برخی منتقدان پرداخت و به مطلبی از سعید مروتی در روزنامه همشهری اشاره کرد. او گفت:
مروتی نوشته بود که پایتخت ۷ خانوادهها را پای تلویزیون نشاند و این را یک نکته مهم دانسته بود. من با این استدلال بهشدت مخالفم. این سریال، نه تنها در ستایش خانواده نیست، بلکه استفاده ابزاری از این مفهوم میکند. این شروع بحث من است و اجازه میدهم رضا ادامه دهد.
رضا درستکار نیز در همین راستا گفت:
همانطور که درباره فیلم صیاد گفتم، باز هم تکرار میکنم؛ چسباندن واژه “خانواده” به پایتخت، بیربط و گمراهکننده است. نمیشود با تکرار یک واژه، بار معنایی آن را به زور به یک اثر نسبت داد و تمام کاستیها را پشت آن پنهان کرد.
فراستی در ادامه از وضعیت تولیدات سرگرمکننده گفت و با اشاره به نمونههایی چون «فسیل»، «هتل» و تولیدات شبکه جم، پایتخت را در همان رده سرگرمی صرف دانست. او گفت:
دوستان ما که ادعای روشنفکری ندارند، ولی این هم فقط یک سرگرمی معمولی است، نه بیشتر.
درستکار در نگاهی واقعگرایانهتر تأکید کرد:
موفقیت پایتخت بیشتر از آنکه ناشی از قوت خود سریال باشد، محصول ضعف عمومی تولیدات سازمان صدا و سیماست.
فراستی سپس تحلیل خود را از روند شکلگیری سریال ارائه داد و گفت:
پایتخت در ابتدا ایدهای از تورج اصلانی بود؛ قصهای درباره یک خانواده در پشت کامیونت. محسن تنابنده این ایده را خرید، توسعه داد و ساخت. او بازیگر خوبی است و هنوز هم بازیاش قابل تحمل است، اما پایتخت در طول فصلها افت کرد. مخصوصاً در جایی که یکی از شخصیتها نقش میمون را بازی میکرد؛ این حرکت توهینآمیز و ضعیف بود.
قرار نیست با نشاندن چند نفر روی زمین و گذاشتن گلدان در طاقچه، خانواده ایرانی را تصویر کنیم. خانواده ایرانی، خانوادهای است که تضادها را تحمل میکند، نه آنکه آنها را به جنگ و تفکیک بکشد و از دل این شکافها، طنز بیرون بکشد. تنابنده بیش از حد در تلاش است که همه چیز را خودش هدایت کند و این باعث تنش در سریال شده است. شخصیتها به جای اتحاد، در مسیر تفرقهاند.
به باور فراستی، بهترین بخش پایتخت همان فصل اول بود که آن هم با دخالتهای کارگردان یعنی سیروس مقدم، دچار لطمه شد. او گفت:
سیروس مقدم از ابتدا چیزی یاد نگرفت و بدترین بخش ماجرا این است که با دوربینش، سریال را نابود کرد.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید