تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

سفری از لحظه مرگ تا ۱۰۰ سال بعد: ماجراهای جسد انسان در دنیای پس از مرگ

مرگ یکی از وقایع اجتناب‌ناپذیر در زندگی هر انسان است که اغلب از آن گذر می‌کنیم، اما تازه پس از آن اتفاقاتی دارای راز و اسرار بسیاری هستند. به مرور زمان بعد از مرگ، بدن انسان آغاز به تجزیه شده و به طبیعت بازگرد می‌کند. در این فرآیند، مغز اولین بخشی است که از بدن جدا می‌شود و سلول‌های مغز شروع به تجزیه و درهم شکسته شدن می‌کنند. این فرآیند با پایان حیات فعال ارگان‌ها شروع شده و باعث تبدیل بدن به یک جسم آبکی می‌شود. در این مسیر، میکروب‌ها به آمدن به بافت‌ها و رگ‌ها شروع کرده و با گسیل گازهای مسموم، بوی تعفن ایجاد می‌کنند. به طور خلاصه، بعد از مرگ بدن به مرور زمان تجزیه می‌شود و تبدیل به مومیایی می‌شود که تنها یک صدم بدن باقی می‌ماند و این فرآیند تا پنجاه سال یکصدآلت می‌کند.

مرگ، یکی از مهمترین و در عین حال اجتناب‌ناپذیرترین رویداد‌های زندگی هر انسانی است. اگرچه بسیاری از ما ترجیح می‌دهیم درباره این موضوع کمتر فکر کنیم، اما راز‌های زیادی در مورد آنچه پس از مرگ رخ می‌دهد، هنوز برای ما ناشناخته باقی مانده است.

به گزارش روزیاتو؛ از همان لحظه مرگ تا سال‌های پس از به خاک سپردن انسان، بدن او در گور، فرآیند تجزیه و بازگشت به طبیعت رخ می‌دهد که می‌تواند نگاه ما را به مرگ و زندگی پس از آن تغییر دهد.

بعد از مرگ، مغز انسان اولین بخشی است که از هم پاشیده می‌شود. درست چند دقیقه پس از مرگ، سلول‌های مغز شروع می‌کنند به در هم شکستن و آب از خود پس می‌دهند.

بدن انسان بیش از ۲۰۰ استخوان، چندین تریلیون میکروب و ۳۷ تریلیون سلول دارد. مرگ شاید زندگی را تمام کند، اما برای جسم، این امر تازه آغاز ماجراست.

فقط چند دقیقه پس از رخت بربستن روح از بدن، مغز دست از کار می‌کشد. پس از آن هم، وقتی قلب از تپش می‌ایستد دیگر هیچ خونی به هیچ عضو از بدن نمی‌رسد و در نتیجه اکسیژنی هم وارد بافت‌ها نمی‌شود.

بدون خون و اکسیژن، ارگان‌های فعال بدن سریعا از فعالیت بازمی‌ایستد. نتیجه این اتفاق‌ها هم چیزی نیست جز آب افتادن بدن! به این خاطر که تقریبا ۷۰ درصد اندام‌ها و بافت‌هایی که بلافاصله پس از مرگ از کار می‌افتند را آب تشکیل داده است. وقتی اکسیژنی به این اندام‌ها نرسد، آن‌ها نمی‌توانند خود را زنده نگه دارند و اقدام به خودتخریبی می‌کنند. به همین دلیل است که از جنازه آب و مایعات جاری می‌شود.

در نخستین شب پس از مرگ، بدترین بخش ماجرا از دل و روده انسان آغاز می‌شود. سیستم ایمنی بدن از کار افتاده و در نتیجه نمی‌تواند از بدن در برابر چندین تریلیون میکروب گرسنه‌ای محافظت کند که در شرایط عادی به هضم غذای انسان کمک می‌کردند.

این امر باعث فرار میکروب‌ها می‌شود. آن‌ها مسافرت خود را از قسمت پایینی روده به سمت بافت‌ها، رگ‌ها و شریان‌ها آغاز می‌کنند.

در عرض چند ساعت، به کبد و مثانه مو کیسه صفرا می‌رسند؛ اندامی که در زمان حیات وظیفه گوارش چربی‌ها را به عهده دارد.

وقتی میکروب‌ها در اولین مقصد خود در صفرا توقف و از آن تغذیه می‌کنند، صفرا که مایعی قلیایی است در همه بدن منتشر می‌شود و جسم را به رنگ زرد-سبز در می‌آورد.

از روز‌های دوم تا چهارم، میکروب‌ها را دیگر می‌توان در همه جای جنازه دید. آن‌ها گاز‌های مسمومی همچون آمونیاک و سولفید هیدروژن از خود منتشر می‌کنند که در همه جای بدن پخش می‌شود و نه تنها باعث ورم کردن جسد می‌شوند بلکه باعث ایجاد بوی تعفن هم می‌شود.

پس از ۳ تا ۴ ماه، پوست و گوشت گندیده‌ی سبز و زرد انسان به رنگ قهوه‌ای و سیاه تغییر می‌کند. دلیل این تغییر رنگ این است که در این مرحله، رگ‌های خونی به طور کامل از بین می‌روند و آهن موجود در آن‌ها به بیرون تراوش می‌کند و همزمان با اکسیده شدن جنازه، رنگی قهوه‌ای متمایل به سیاه بر جا می‌گذارد.

در همین حوالی زمانی، ساختار‌های مولکولی که همچنان جسم را نگه‌داشته‌اند در هم می‌شکنند و نتیجه‌ی امر چیزی نیست جز یک ماده‌ی نرم و غلیظ آبکی!

پس از حدود یک سال پس از مرگ، کفن جنازه از بین می‌رود؛ مایعات اسیدی و سمومی که از جنازه دفع می‌شوند سبب پاره و تجزیه شدن پارچه می‌شوند. در جنازه غیر مسلمان‌ها که با لباس رسمی درون تابوت دفن می‌شوند، اجزایی همچون کمربند یا بخش‌های پلاستیکی لباس همچنان در این مرحله سالم باقی می‌مانند.

پس از این مرحله، اتفاق ملموس خاصیِ برای جنازه روی نمی‌دهد. اما پس از ده سال، وجود رطوبت کافی در فضایی که اکسیژن بسیار کمی دارد باعث ایجاد واکنش‌های شیمایی می‌شود و چربی‌های باسن و ران پا‌ها به ماده صابون مانندی تبدیل می‌شوند که به آن موم مرگ می‌گویند.

این در حالیست که بخش‌های خشک و بدون چربی بدن به طور طبیعی مومیایی می‌شوند.

بله درست خواندید، بدن انسان به صورت طبیعی مومیایی می‌شود و به هیچ وسیله، ابزار یا ماده‌ای برای این امر نیاز نیست. به این خاطر که در طول در هم پاشیده‌شدن جنازه، آب پوست‌های نازک بدن همچون گوش‌ها، بینی و پشت پلک‌ها تبخیر و باعث می‌شود این اندام‌ها خشک و سیاه شوند، همچون مومیایی.

۵۰ سال پس از مرگ همه بافت‌ها به مایع تبدیل شده و محو می‌شوند و فقط پوست و تاندون‌های مومیایی شده بر جا می‌مانند.

۸۰ سال پس از مرگ، استخوان‌های جسد با از بین رفتن ساختار کلاژن‌ها، تَرَک می‌خورند و چیزی جز تکه‌های معدنی شکننده بر جا نمی‌گذارند. اما این تکه‌ها هم برای همیشه دوام نخواهند داشت.

یکصد سال پس از مرگ، آخرین تکه‌های باقی مانده از اسکلت بدن انسان نیز به پودر و خاکستر تبدیل می‌شود و تنها عضوی که همچنان باقی می‌ماند، دندان‌هاست.

یکصد سال پس از مرگ فقط مقداری موم و دندان از انسان باقی می‌ماند و بس!

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!