از کسی پوشیده نیست که پلی استیشن عناوین قابل توجهای در گذشته عرضه کرده که حالا برندهای چندان مطرح و فعالی نیستند. کاتالوگ فرستپارتی این شرکت ممکن است حالا به سمت فرنچایزهای سطحبالاتری مثل God of War و The Last of Us رفته و به همین دلیل، طرفداران جدید شاید از بسیاری از بازیهای فوقالعاده پلی استیشن در گذشتهاش اطلاعی نداشته باشند.
برخی از این بازیها اکنون از طریق شبیهسازی بهصورت دیجیتالی روی PS5 قابل دسترسیاند، در حالی که برخی دیگر فقط روی پلتفرم اصلیشان قابل تجربه هستند یا تنها از طریق سازگاری با نسخههای قبلی قابل بازیاند. البته بعضی از عناوینی که روی PS4 بازنشر شدهاند، روی PS5 بهدرستی کار نمیکنند، مثل Ape Escape 2. با این حال، همه این عناوین ارزش تجربه را دارند. امروز قصد داریم به ۱۰ بازی فراموش شده پلی استیشن بپردازیم که میخواهیم شاهد بازگشتشان باشیم.
در دوران PS3، مکانیکهای اخلاقی درون بازیها در اوج محبوبیت بودند. بازیها پختهتر شده بودند و میخواستند سراغ موضوعات مهمتر و سنگینتر بروند. اینکه چقدر موفق بودند مسئله سلیقه و نظر شخصی است، اما یکی از جالبترین تفسیرها از سیستمهای خیر و شر در inFamous دیده شد. دو بازی اول حول محور کول مکگرث میچرخیدند؛ شخصیتی که بعد از یک انفجار مرموز با قدرت کنترل الکتریسیته بهدنیا بازمیگردد، در حالی که شهر نابود شده است.
سه عنوان اصلی و دو نسخه فرعی، عناوین فانتزی قدرت جهان باز سرگرمکنندهای بودند که هرکدام مکانیکهای جابهجایی منحصربهفردی داشتند، مثل سر خوردن روی ریلها یا تبدیلشدن به دود برای حرکت در هواکشها. در طول بازی، بازیکنان انتخابهایی انجام میدهند تا دشمنان را بکشند یا ببخشند، که به ترتیب باعث حرکت نوار اخلاقیشان به سمت شر یا خیر میشود. همچنین، در نقاط خاصی از داستان، تصمیمهای بزرگتری باید گرفته شود که پایان را تحت تأثیر قرار میدهند.
مجموعه Wild Arms، ساخته استودیوی Media Vision، اولین بار در سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۵) روی PlayStation 1 منتشر شد. این سری در سبک نقشآفرینی نوبتی قرار دارد، از فیلمهای وسترن الهام گرفتهاند و شخصیتهای آن همزمان با طلسمهای جادویی از اسلحه هم استفاده میکنند. بازی اول، داستان رودی، سسیلیا و جک را دنبال میکند که دنیای فیلگایا را میگردند، با دشمنان میجنگند و معماها را از نمای بالا حل میکنند.
در آغاز، بازیکن میتواند انتخاب کند که ابتدا با کدام شخصیت بازی را شروع کند. پس از به اتمام رساندن سه بخش ابتدایی، گروه با هم متحد و ماجراجویی اصلی آغاز میشود. هر قسمت نیز افتتاحیهای انیمهای و چشمنواز دارد که موسیقی آن از آثار وسترن اسپاگتی الهام گرفته شده. پیش از عرضه، سونی تمایلی به انتشار این RPG در منطقه آمریکای شمالی نداشت، اما Wild Arms یکی از اولین بازیهایی بود که به غرب آورده شد و این سیاست بهدلیل انتشار نزدیک Final Fantasy VII تغییر کرد.
بازی PaRappa the Rapper از استودیوی NanaOn-Sha، از اولین آثار ریتمیک گیمینگ محسوب میشود و قالبی را شکل داد که بعدها بازیهایی مثل Guitar Hero دنبال کردند. در نقش PaRappa، بازیکن باید دکمههایی را مطابق با ریتم و در سبک Simon Says بزند و با معلم آهنگ هماهنگ شود. بسته به عملکرد، رتبه بازیکن با نوشته U rappin افزایش مییابد و پایینآمدن به سطح Awful باعث شکست فوری در آهنگ میشود.
برای رسیدن به بالاترین سطح، یعنی Cool، بازیکن باید بدون تقلید از الگو، رپهای آزاد اجرا کند اما همچنان در ریتم باقی بماند. این کار دشوار اما بسیار لذتبخش و خوشصداست. بازی دو دنباله داشت، یکی Um Jammer Lammy با محوریت گیتار و دیگری PaRappa the Rapper 2 که دنباله مستقیم بود. نسخههای ۱ و ۲ برای PS4 بازسازی شدند، اما متأسفانه خبری از Lammy در نسل جدید نیست.
استودیوی ناتی داگ مالک حقوق Crash Bandicoot نبود، بنابراین با ورود به PS2 تصمیم گرفت فرنچایز جدیدی را با نام Jak & Daxter: The Precursor Legacy خلق کند. این بازی همچنان پلتفرمر بود، اما بسیار جاهطلبانهتر، با دنیایی وسیع و بدون صفحه بارگذاری. سپس با عرضه Grand Theft Auto III، مسیر سری تغییر اساسی کرد.
Jak 2 قهرمانان را به آیندهای دیستوپیایی میبرد، جایی که باید به مقاومت زیرزمینی بپیوندند و علیه بارون پراکسیس بجنگند. بازی همچنان شامل بخشهای پلتفرمینگ میشد، اما روی سلاحهای متنوع جک و وسایل نقلیه قابل رانندگی تمرکز بیشتری میکرد. Jak 3 این روند را با وسایل نقلیه بیابانی و محیطهایی بیرون از شهر گسترش میدهد. عنوان اول بهتر از دو قسمت بعدی دوام آورده، اما همه آنها نگاهی جذاب به دورهای خاص از تاریخ بازیها هستند.
سری LittleBigPlanet از استودیوی Media Molecule بر لذت خلقکردن مراحل تمرکز داشت. این عناوین پلتفرمر دوبعدی، کمپینهایی با آیتمهای قابل باز شدن داشتند، اما تمرکز اصلیشان روی مجموعه ابزارهای قدرتمند برای ساخت مرحله بود. بازیکنان پس از ساخت مراحل، میتوانستند آنها را بهصورت آنلاین به اشتراک بگذارند تا دیگران هم تجربهشان کنند. در طول سه قسمت اصلی و دو نسخه برای کنسولهای قابل حمل، ابزارها پیشرفتهتر شدند تا حدی که بازیکنان میتوانستند هرچه میخواستند بسازند؛ از شوترهای bullet hell گرفته تا RPGهای نوبتی.
Vib-Ribbon، ساخته NanaOn-Sha، یک بازی ریتمی در ظاهر ساده است. این عنوان در سال ۱۹۹۹ (۱۳۷۸) داخل ژاپن و سپس ۲۰۰۰ (۱۳۷۹) در اروپا منتشر شد و بازیکن در نقش خرگوشی بهنام ویبری، در دنیایی خطدار میدوید. ویبری با موانعی روبرو میشد و بازیکن میبایست دکمههای خاصی را با موسیقی فشار میداد تا از آنها بگذرد. هرچه عملکرد بهتر میبود، امتیاز بالاتر میرفت و ویبری تغییر شکل میداد.
ویژگی منحصربهفرد بازی، قابلیت خارجکردن دیسک و قرار دادن CD موسیقی دلخواه برای تولید مراحل اختصاصی بود. این قابلیت با هر CD استانداردی حتی سالها بعد از عرضه بازی هم کار میکرد. بازی در طول زمان طرفداران وفاداری پیدا کرد و دو دنباله فقط در ژاپن داشت و در نهایت نسخه اصلی از طریق PlayStation Network روی PS3 در آمریکای شمالی منتشر شد.
Level-5 با همکاری پلی استیشن چند بازی انحصاری برای PlayStation 2 ساخت. سونی حقوق این عناوین مثل Rogue Galaxy را حفظ کرد و Level-5 بودجهای گرفت تا خلاقیت خود را شکوفا کند. Dark Cloud که در سال ۲۰۰۰ (۱۳۷۹) در ژاپن و سپس در جهان منتشر شد، یک نقشآفرینی با محوریت اکتشاف دانجنها بود.
بازیکنان طبقات تصادفی سیاهچالهها را کاوش و آیتمهایی پیدا میکردند که میتوانستند با آنها شهرهای جهان را بازسازی کنند. بازی اول ساده اما خاص بود، اما دنبالهاش در سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱) همهچیز را بزرگتر کرد: یک ربات قابل شخصیسازی، سیستم ساختوساز پیچیدهتر، ماهیگیری، گلف و حتی تغییرشکل به هیولاهای مختلف را شامل میشد.
استودیوی Sucker Punch تازهکار نبود، اما Sly Cooper and the Thievius Raccoonus بود که آنها را مطرح کرد. این بازی پلتفرمر، تم دزدی و شخصیتهای رنگارنگ داشت، اما دنبالهاش مسیر متفاوتی پیش گرفت: هر مرحله اصلی حالا ماموریتهایی داشت که به یک دزدی بزرگ ختم میشد. هنوز تمرکز بر پلتفرمینگ حفظ شده بود، اما حالا با شخصیتهای بیشتر و محیطهای بزرگتر.
Sly 3 همهچیز را بزرگتر کرد: شخصیتهای جدید، مأموریتهای خاص و تنوع بیشتر، که ممکن است برای برخی طرفداران قدیمی، خوشایند نبوده باشد. سهگانه اصلی پایان رضایتبخشی داشت، اما استودیوی Sanzaru Games یک نسخه چهارم بهنام Thieves in Time ساخت که اگرچه بد نبود، اما به عنوان ضعیفترین قسمت سری شناخته میشود.
بازی Ape Escape، ساخته Japan Studios، یکی از شناختهشدهترین عناوین پلی استیشن بود. بازی اصلی برای نمایش تواناییهای کنترلر دوالشاک ساخته شد که هم لرزش و هم دو آنالوگ داشت. دنبالههای این عنوان شاید انقلابی نبودند، اما به همان خوبی یا حتی بهتر از نسخه اول ظاهر شدند. Ape Escape 2 مشابه نسخه اول بود، اما Ape Escape 3 تم سینما و تلویزیون داشت؛ میمونها لباسهای برگرفته از رسانههای دیگر را میپوشیدند و هر مرحله لوکیشن فیلمبرداری بود با جزئیاتی مثل ون و اتاق تعویض لباس. اگر قرار باشد سونی بعد از موفقیت Astro Bot یکی از فرنچایزهای قدیمی خود را احیا کند، بدون شک باید Ape Escape باشد.
Gravity Rush یکی از آخرین بازیهای Japan Studios پیش از انحلال بود و خوشبختانه پایان درخشانی را رقم زد. این عنوان در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) برای PS Vita عرضه شد و داستان کت را روایت میکرد؛ دختری فراموشکار با قدرت کنترل جاذبه که خود را در شهری میان ابرها مییابد. در بازی اول او به جستجوی بخشهای گمشده شهر میپردازد، به دشمنان حمله کرده و معما حل میکند.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید