چرا مردان تا به این حد به مرگ دل میبندند؟
در حال حاضر، مردان در جوامع مختلف به دلایل مختلفی ممکن است از جستجوی و بهرهمندی از خدمات رواندرمانی خودداری کنند. عواملی همچون خجالت، ترس از قضاوت دیگران، ایدئولوژیهای جامعه و مردانه، نادیدهگرفتن نیازهای روانی خود و نقص در دانش در مورد سلامت روان میتوانند به عنوان موانع اصلی این مسئله مطرح شوند.
با توجه به اینکه مصرف مواد، روند فزاینده خودکشی و مشکلات روانی دیگر در میان مردان در حال افزایش است، لازم است از سوی جامعه و مراکز بهداشتی و درمانی به این موضوع توجه بیشتری شود. باید برای ایجاد فضایی مناسب برای مردان جهت ارتباط داشتن، تجربههای شخصی و آسیبپذیری را ترویج کرد.
همچنین اهمیت آگاهیبخشی و آموزش صحیح در زمینه سلامت روان به مردان و ایجاد بسترهای مناسب برای آنها برای جستجو و بهرهمندی از خدمات رواندرمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این اقدامات میتواند به بهبود وضعیت روانی و اجتماعی مردان کمک کند و از شاخصهای سلامت جامعه نگهبانی کند.
خبرآنلاین نوشت: موانع متعددی مانع تمایل مردان به جستجو و بهرهمندی از خدمات رواندرمانی میشود. این موانع با توجه به گسترشهای هشداردهنده و فزاینده خودکشی، مصرف مواد و سبکهای مقابلهای مشکل ساز در بین مردان نگرانکننده است. انگ و باورهای مربوط به مردانگی میتواند مردان را از دریافت خدمات رواندرمانی محروم کند.
مردان در جستجو و دسترسی به مراقبتهای سلامت روان با مشکلات جدی روبرو هستند. سالانه مردان زیادی دچار افسردگی میشوند و میزان خودکشی مردان در تمام سنین و در طول عمر بیشتر از زنان است. با این حال، تشخیص رسمی افسردگی در مردان نصف زنان است. بسیاری از متخصصان معتقدند که این آمار نشاندهنده عدم وجود افسردگی در مردان نیست، بلکه مردان کمتر برای دریافت خدمات رواندرمانی اقدام میکنند و افسردگی در مردان شکلهای متفاوتتری مانند عصبانیت بیشتر، سوء مصرف الکل، ریسکپذیری، تحریکپذیری و خستگی دارد.
علاوه بر این، مردان دو و نیم برابر بیشتر از زنان در معرض خطر مرگ ناشی از مصرف الکل و همچنین دو تا سه برابر بیشتر از زنان در معرض سوءاستفاده از مواد مخدر هستند.
موانع متعددی مانع تمایل مردان به جستجو و بهرهمندی از خدمات رواندرمانی میشود. این موانع با توجه به گسترشهای هشداردهنده و فزاینده خودکشی، مصرف مواد و سبکهای مقابلهای مشکل ساز در بین مردان نگرانکننده و نیازمند توجه است.
۶ مانع استفاده مردان از خدمات سلامت روان
۱_ آرمانهای مردانه غالب که اغلب شامل استقلال، قدرت و کنترل است.
۲_ دانش پایین نسبت به روانشناسی که به میتواند به شکل مشکل در تشخیص نیاز به خدمات سلامت روان خود را نشان دهد.
۳_ انگ اجتماعی و خودانگاری، که میتواند باعث شرم از ضعیف دیده شدن، ناراحتی در افشای عاطفی شود.
۴_ بیان علائم غیرمعمول افسردگی در مردان که به اندازه کافی در معیارهای تشخیصی فعلی ثبت نشده است.
۵_ سوگیریها، کلیشههای متخصصان سلامت روان به دلیل فرضیات غیرمنعطف در مورد رفتارها و پاسخهای رایج مردانه.
۶_ فقدان خدمات مرد محور در مراکز سلامت روان.
۶ دلیلی که مردان از خدمات رواندرمانی استفاده نمیکنند
این نکته نیز باید اضافه شود که مردانی که متعلق به اقلیتهای مذهبی، ملی یا فرهنگی هستند بسیار بیشتر در معرض این هستند که از خدمات رواندرمانی کمتر استفاده کنند. این موضوع در مورد مردان که جزء گروههای حاشیهنشین محسوب میشوند نیز مشهود است. برخی از این مردان به دلیل تبعیضهای سیستمی و نژادی گسترده امکان برقراری ارتباط درمانی با هر متخصص سلامت روانی را ندارند.
برخی راهبردها وجود دارند که میتوانند از دریافت خدمات رواندرمانی توسط مردان حمایت کنند. تعامل و باور جامعه باید به سمتی برود که برای مردان فضایی را فراهم کند که شامل گوش دادن، درک و اختصاص فضایی به مردان برای آسیبپذیر بودن، آشفتگی و یادگیری برای کمک به رشد، مقابله و تبدیل به مردان سالمتر از لحاظ روانشناختی شوند.
راضیه میرزاحیدری