ماه ژوئیه یا تیرماه گذشته با اکرانهای پرسر و صدای خود در سینماهای جهان واقعاً درخشان بود. گیشه تابستانی یکی پس از دیگری شاهد رویدادهای بزرگ بود: فیلمهای سوپرقهرمانی دوباره تلاش کردند جایگاه خود را بازپس بگیرند (تا حدی موفق شدند)، و دایناسورهای «دنیای ژوراسیک» ثابت کردند که هنوز هم پادشاهان این سیاره هستند. فیلم بلاکباستر نویسندهمحور «F1» به کارگردانی جوزف کوشینسکی نیز عملکردی عالی داشت و نشان داد که مخاطبان به سینمای اصیل و جدید علاقهمندند. در مقابل، چند فیلم ترسناک نتوانستند انتظارات را برآورده کنند، و وسترن سیاهکمدی «ادینگتون» ساخته آری آستر به کلی شکست خورد.
«چهار شگفتانگیز: اولین قدمها» برای مارول یک فرصت استراحت طولانیمدت بود، ۱۱۸ میلیون دلار در آمریکا و ۲۱۸ میلیون دلار در سراسر جهان تنها در اولین هفته اکران. این اولین پروژه استودیو از زمان همهگیری کروناست که توانسته یک تیم جدید را با موفقیت معرفی کند. در میان رشته شکستهای سنگینی مثل «تاندربولتس»، «کاپیتان مارول ۲» و «دنیای جدید» با کاپیتان آمریکای جدید، چنین شروع خوبی نشانهای از بازگشت نسبی مارول به بازی است. هرچند با یادآوری این نکته که دوران اوج این استودیو گذشته است.
دلیل اصلی این موفقیت، نه صرفاً عشق به ژانر، بلکه عشق به فیلمهای خوب است. با نمره «A−» از سینماسکور و ارزیابیهای مشابه برای «سوپرمن» جدید دیسی، مشخص است که مخاطبان اگر فیلمهای کمیکبوکی کیفیت خوبی داشته باشند، از تماشای آنها استقبال میکنند. علاوه بر این، «چهار شگفتانگیز» نیاز به آشنایی با پیچیدگیهای قبلی دنیای مارول ندارد، این فیلم مستقل، ساده و با شخصیتهایی است که حتی برای کسانی که ثور را با شزم اشتباه میگیرند نیز آشنا هستند. این ویژگی آن را در مقایسه با چهرههای جدیدی مثل النا بلووا یا نگهبان سرخ متمایز میکند.
نکته مهم این است که این تیم بالاخره نسخهای مناسب و بدون بار سنگین گذشته را دریافت کرده است. دوگانه اصلی قبلی ساخته تیم استوری اگرچه فروش خوبی داشت، اما نتوانست دل منتقدان یا مخاطبان را به دست آورد. ریبوت جاش ترانک از چهار شگفتانگیز حتی به یک میم درباره «چگونگی ساخت نادرست فیلمهای سوپرقهرمانی» تبدیل شد. اما این فیلم جدید نه تنها از آن تصویر منفی رها شده، بلکه در اولین هفته اکران از فروش نسخه ۲۰۱۵ پیشی گرفته است.
با این حال، نگرانیهایی وجود دارد. پیش از اکران، تحلیلگران پیشبینی کرده بودند که این فیلم در آمریکا ۱۳۰ میلیون دلار فروش خواهد داشت، اما در نهایت رقم به پیشبینیهای محتاطانهتر دیزنی و ددلاین نزدیک شد. دلیل اصلی، نمایشهای پر از هوادار در روزهای پنجشنبه و جمعه بود. حالا چالش اصلی فیلم این است که در هفته دوم و سوم افت شدیدی نداشته باشد. خوشبختانه تا پاییز رقیب جدیای در کار نیست، نه بلاکباسترها و نه سوپرقهرمانهای جدید.
«سوپرمن» اما پایداری واقعاً قهرمانانهای از خود نشان داده است. پس از شروع قدرتمند با ۲۲۸ میلیون دلار که بسیاری آن را راهاندازی موفقیتآمیز دنیای سینمایی جدید دیسی تحت مدیریت جیمز گان و پیتر سافران دانستند، این فیلم بهصورت پایدار در گیشه باقی مانده است. نه تنها در بازار داخلی، که به زودی از مرز ۳۰۰ میلیون دلار عبور خواهد کرد (در حال حاضر ۲۸۹ میلیون دلار)، بلکه در بازارهای خارجی نیز بیش از ۲۱۳ میلیون دلار فروش داشته است. در مجموع، کلارک کنت تاکنون ۵۰۲ میلیون دلار به دست آورده و پیشبینیها حاکی از فروش نهایی حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیون دلار است.
نکته جالب، پایداری غیرمعمول این فیلم در آمریکاست؛ حتی در روزهای کاری افت چندانی ندارد. بخشی از این موضوع به تعطیلات تابستانی مربوط میشود، اما قطعاً تنها دلیل نیست. فیلم از کیفیت خوبی برخوردار است و تبلیغات دهانبهدهان آن قوی بوده است. برای درک بهتر این موفقیت، آخرین باری که چنین پایداری در روزهای کاری دیده شد، مربوط به «مرد عنکبوتی: درون دنیای عنکبوتی» در سال ۲۰۲۳ بود.
دیسی نیز تأکید کرده که این موفقیت تنها محدود به فیلم نیست. فروش محصولات مرتبط رکوردها را شکسته است. مجسمههای سوپرمن به سرعت از قفسهها ناپدید میشوند و فروشگاههای کمیک در آمریکا افزایش چشمگیر تقاضا برای داستانهای کلاسیک این «قهرمان پیشآهنگ» را در میان جوانان گزارش دادهاند. چیزی که دیسی سالها در رسیدن به آن ناکام بود، ناگهان ممکن شده است، به نظر میرسد جیمز گان واقعاً ایمان و امید را به این دنیای سینمایی بازگردانده است.
شاید باید امیدوار بود که فیلمهای سوپرقهرمانی دوباره در حال یادگیری برداشتن اولین قدمها هستند. شاید این قدمها هنوز کاملاً محکم نباشند، اما تنها یک تحلیلگر سطحی میتواند آنها را ناموفق بخواند، کسی که اصلاً به زمینه موضوع توجهی ندارد.
برد پیت و جوزف کوشینسکی بار دیگر دوری موفق را در صدر گیشه به ثبت رساندند. به نظر میرسد کوشینسکی مصمم است ثابت کند که برای موفقیت در گیشه جهانی، لزوماً نیازی به پوشیدن شنل سوپرقهرمانی یا انفجارهای سیجیآی نیست. پس از موفقیت خیرهکننده «تاپ گان: ماوریک»، ممکن بود فکر کنیم این یک استثناست. اما نه، کوشینسکی برای دومین بار هدف را درست نشانه گرفته است. او در زرادخانه خود سینمایی واقعی دارد که مخاطبان با آگاهی به تماشای آن میروند، اغلب در فرمت آیمکس. بسیار محتمل است که در ۵ تا ۷ سال آینده، شاهد ظهور یک کریستوفر نولان جدید باشیم، کارگردانی که تنها با نام خود میتواند سالنها را پر کند، بدون اینکه پشت فرنچایزهای بزرگ پنهان شود. در فیلمشناسی او هیچ فیلم بدی وجود ندارد، همه مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتهاند، به جز شاید «اسپایدرهد» که استثنایی تأییدکننده قاعده است.
فیلم «F1» همچنان بهصورت پایدار در گیشه جهانی حضور دارد و در یک ماه ۵۰۹ میلیون دلار فروش داشته است. این یکی از بزرگترین موفقیتهای اپل محسوب میشود، و با توجه به روند فعلی، به زودی از مجموع فروش تمام پروژههای قبلی این استودیو پیشی خواهد گرفت. این فیلم در ۲۷ ژوئن با ۱۴۵ میلیون دلار در اولین هفته اکران خود را آغاز کرد، بیشتر از آنچه برای کل دوران اکران پیشبینی شده بود. در حال حاضر، این پروژه ۱۶۵ میلیون دلار در آمریکا و ۳۴۴ میلیون دلار در بازارهای بینالمللی فروش داشته است. استقبال از این فیلم در خارج از آمریکا بهویژه چشمگیر بوده است؛ اروپا، آسیا، هند و آمریکای لاتین از این درام ورزشی استقبال کردهاند و به فروش آن کمک شایانی کردهاند.
اپل و برادران وارنر عجلهای برای عرضه این فیلم در سرویس استریمینگ اپلتیویپلاس ندارند. احتمالاً اکران آنلاین این فیلم تا اکتبر به تعویق خواهد افتاد. تا زمانی که تقاضا بالاست، اکران ادامه خواهد یافت، حتی در ماه اوت، «F1» یک خودنمایی در آیمکس خواهد داشت که باید فروش آن را افزایش دهد. پیشبینیها حاکی از آن است که نتیجه نهایی از ۵۶۰ میلیون دلار فراتر خواهد رفت. تنها نکته منفی این است که این پروژه تنها در صورت رسیدن به رقم حدود ۵۲۵ میلیون دلار برای اپل سودآور خواهد بود. اما با توجه به شکستهای قبلی این استودیو با کارگردانان بهمراتب «اسکارپسندهتر»، همین میزان موفقیت نیز یک پیروزی محسوب میشود.
«دنیای ژوراسیک: تولد دوباره» با ۷۱۸ میلیون دلار فروش جهانی به نظر میرسد که در مسیر رسیدن به مرز معمول میلیارد دلاری این فرنچایز کمی کند شده است. برای رسیدن به این هدف، هنوز ۲۸۲ میلیون دلار کم دارد، و با توجه به روند فعلی، به نظر نمیرسد دایناسورها این بار بتوانند به این رقم دست یابند. در هفته چهارم اکران، این فیلم ۴۵٪ از فروش خود را از دست داد.
با این حال، از نظر مالی «تولد دوباره» را میتوان یک موفقیت دانست. بودجه ۱۸۰ میلیون دلاری این بلاکباستر بهوضوح کمتر از نسخههای قبلی، بهویژه «قلمروی سقوطکرده» با بودجه سرسامآور ۴۳۲ میلیون دلاری است. حتی اگر فروش نهایی در محدوده ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیون دلار متوقف شود، باز هم یکی از بزرگترین بلاکباسترهای سال و یکی از سودآورترین فیلمهای این فرنچایز نوسازیشده خواهد بود. نکته جالب اینجاست که ارزیابیهای اولیه مخاطبان (فقط «B−» از سینماسکور) باعث شد برخی تحلیلگران زودتر از موعد حکم ناامیدکنندهای برای این فیلم صادر کنند. اما همانطور که تجربه نشان داده، سوسمارهای غولپیکر روی پردههای عظیم همچنان بدون شکست عمل میکنند.
و با توجه به اینکه در سال ۲۰۲۵ تنها دو فیلم، یعنی انینیشن چینی «نژا ۲» و ریمیک «لیلو و استیچ»، از مرز یک میلیارد دلار عبور کردهاند، «تولد دوباره» علیرغم کاهش فروش، همچنان در جمع فیلمهای پرفروش سال قرار دارد.
از یک طرف، میتوان برای «۲۸ سال بعد» خوشحال بود، ۱۵۰ میلیون دلار فروش جهانی آن را به پرفروشترین فیلم این فرنچایز که با «۲۸ روز بعد» آغاز شد، تبدیل کرده است. اما در مقایسه با میلیونها بازدید تریلر و پیشفروشهای قوی، انتظارات بیشتر بود. مرز ۲۰۰ میلیون دلار کاملاً دستیافتنی به نظر میرسید. متأسفانه، زامبیها این بار چندان مقاوم نبودند، مخاطبان عام با احتیاط با این فیلم برخورد کردند (امتیاز «B» از سینماسکور)، و تقریباً در هر هفته، فیلم حدود ۵۰٪ یا بیشتر از فروش خود را از دست داد.
این روند نگرانکننده است، بهویژه با توجه به اینکه «۲۸ سال بعد» شروع یک تریلوژی جدید است. قسمت دوم قبلاً فیلمبرداری شده، و قسمت سوم تنها در صورتی ساخته خواهد شد که سونی از فروش فعلی راضی باشد. در حال حاضر هیچ اطمینانی وجود ندارد، اما امیدواریهایی درباره عملکرد قوی آن در استریمینگ وجود دارد، که در کنار فروش سینمایی ممکن است ترازو را به نفع تکمیل این داستان سنگین کند.
امتیاز دیگر به نفع ساخت قسمت سوم، بازگشت شخصیت آشنای جیم با بازی کیلیان مورفی است. او در قسمت بعدی تنها بهصورت کوتاه حضور خواهد داشت، اما در قسمت سوم نقش اصلی را ایفا خواهد کرد. اما قسمت جدید فرنچایز «میدانم تابستان گذشته چه کار کردید» نیز به عنوان شروع یک تریلوژی جدید برنامهریزی شده بود. اما سرنوشت قسمت دوم کاملاً به فروش آن بستگی دارد. منتقدان و مخاطبان با سردی از این فیلم استقبال کردند، و شروع آن بدترین شروع در تاریخ این فرنچایز محسوب میشود.
با این حال، این فیلم ترسناک با بودجه ۱۸ میلیون دلاری تاکنون ۴۵ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشته و از نظر فنی به نقطه سر به سر رسیده است. استودیو سونی هزینههای بازاریابی را فاش نکرده، اما به نظر میرسد چندان هزینهای نکرده باشد. احتمالاً این شرکت فقط میخواست ببیند که آیا این فرنچایز میتواند صرفاً بر اساس احساسات نوستالژیک فروش کند یا خیر. به نظر میرسد پاسخ را گرفتهاند. با توجه به تمام عوامل، به احتمال زیاد قسمت دوم ساخته خواهد شد.
اکران بینالمللی «ادینگتون» برای A24 به یک فاجعه تبدیل شد. همین که این استودیو موفقیت «ماتریالیست» سیلین سون را جشن گرفته بود، ضربه دیگری از آری آستر، یکی از کارگردانان اصلی این شرکت به آن وارد شد. اولین زنگ خطر با «همه ترسهای بو» به صدا درآمد، فیلمی با بودجه ۳۵ میلیون دلاری که تنها ۱۲ میلیون دلار فروش داشت. آن زمان استودیو به سرعت خود را بازیافت. اما این بار ممکن است ناکاوت شود.
«ادینگتون» با بازی ستارگانی چون پدرو پاسکال، واکین فینیکس و اما استون، به نظر میرسید یک پرچمدار مطمئن در سینمای آرتهاوس باشد که شاید سودآور نباشد، اما حداقل فروش قابلاحترامی خواهد داشت. در واقعیت، فروش دو هفته اول حتی به ۹ میلیون دلار هم نرسید، در حالی که بودجه آن ۲۵ میلیون دلار بود. ممکن است A24 بخشی از هزینهها را از طریق فروش بینالمللی جبران کند و ضرر سنگینی نکند، اما این یک ضربه دیگر به اعتبار این استودیو است که قصد داشت گسترش در سینماهای جهانی را آغاز کند.
در مجموع ماه ژوئیه یا اوج تابستان ثابت کرد که سینمای جهانی همچنان ظرفیت غافلگیری دارد. از بازگشت محتاطانه سوپرقهرمانها تا سلطه بیچونوچرای دایناسورها و ظهور جوزف کوشینسکی بهعنوان چهرهای تأثیرگذار در سینمای اصیل، همه نشاندهنده تحولی در حال شکلگیری هستند. نکته کلیدی اینجاست که مخاطبان امروز نه صرفاً به دنبال فرنچایزها، که در جستوجوی «تجربههای سینمایی باکیفیت» هستند، چه در قالب اکشنهای نفسگیر فرمولیک و چه درامهای نویسندهمحور.
با این حال، شکست سنگین آری آستر و عملکرد ضعیف ژانر ترسناک هشدار جدیای به صنعت سینما است: حتی نامهای بزرگ هم بدون درک صحیح از ذائقه مخاطب محکوم به شکستند. بهنظر میرسد سینمای سال ۲۰۲۵ در حال ترسیم مرزهای جدیدی است، جایی که کیفیت، سادگی و نوستالژی هوشمندانه بر جلوههای ویژه صرف پیروز میشوند. حالا باید دید آیا این روند تا پایان سال ادامه خواهد یافت یا موج بعدی تولیدات پرخرج بار دیگر معادلات را بر هم خواهد زد.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید