در این مطلب به بررسی بتای بازی Battlefield 6 میپردازیم. آیا باید انتظار بازگشتی قدرتمند و ماندگار را داشته باشیم؟
زمانی که درباره سری Battlefield صحبتی بهمیان میآید، ناگهان خود را غرق در خاطراتی که از نبردهای عظیم و هیجانانگیز این سری داشتهایم، مییابیم. گیمپلی بتلفیلد یعنی تجربه بودن در میدان مبارزه، میدانی که بقا و پیروزی در آن، با نداشتن مهارت کافی، تفکر استراتژیک و روحیه تیمی غیرممکن است. این سری در چند سال اخیر بهجای تمرکز و توجه هر چه بیشتر بر ژنتیک منحصربهفرد و ویژگیهای مثبتی مانند سیستم مبارزات عظیم و درجهیک، گیمپلی متعادل و شوتینگهای جذاب، در مسیر تغییر و تحول بهقیمت قربانیکردن ژنتیک خود افتاده بود، ماحصل برگزیدن این جادهخاکی برای تیم توسعه، در نهایت به بنبستی بهنام Battlefield 2042 رسید. در ادامه، به بررسی بخشهای مختلف بتای نسخه جدید این سری خواهیم پرداخت و در نهایت نتیجهگیری مبنی بر اینکه آیا میتوانیم بتلفیلد ۶ را یک بازگشت شکوهمندانه بنامیم یا خیر خواهیم داشت.
در ساعات ابتدایی تجربه این عنوان کاملاً شگفتزده خواهید شد و بارها و بارها با حالتی متعجب از خود سؤال خواهید کرد «چگونه و چطور چنین چیزی ممکن است؟». اولین «چگونه؟!» در ذهن شما دقیقاً پس از مواجهه با جلوههای بصری و طراحی هنری این عنوان ایجاد میشود. «فوقالعاده»، بیشک مناسبترین واژه برای توصیف جلوههای بصری این عنوان است، تمامی محیطهای بازی باتوجه به میزان بزرگی و عظمتی که دارند، بهشکل دیوانهواری پر از ریزکاری و جزئیات هستند.
تجربه حضور در میدانهای نبرد عظیم و پویایی که با وسواس و دقت به ریزترین جزئیات اعمال شده، تنها یکی از مواردی بهشمار میرود که دلکندن از تجربه این عنوان را امری بسیار دشوار میکند. بهجز اندک ایرادات جزئی و بسیار کوچک در رنگآمیزی و نورپردازیها، ایراد دیگری به جلوههای بصری این عنوان وارد نیست. بافتها، پرداخت به جزئیات و تخریبپذیریها بهطرز شگفتانگیزی عالی و کمنقص هستند. نکته جالبتوجه و بسیار مهمتر در این بخش، میزان پایداری و اجرای فوقالعاده نسخه بتا است.
جلوههای شنیداری بتلفیلد ۶ دقیقاً همانگونه که باید باشند هستند؛ مناسب، کافی و مهندسی شده. بیشک یکی از پیچیدهترین بخشهای فرایند توسعه این عنوان، تنظیم و مهندسی افکتهای صوتی آن بهشمار میرود. ایجاد نظم در گیمپلی پرسروصدا و سراسر هیاهو امر بسیار پیچیده و دشواری به شمار میآید که تیم هنری بهشکلی استادانه از پس آن برآمده است. حضور پررنگ و مستمر افکتهای صوتی در هر لحظه از بازی، نهتنها عاملی هیچگونه مزاحمت و حواسپرتی نیستند، بلکه تأثیر بسیار مثبت و مهمی در کیفیت عملکرد و تجربه شما دارند.
تنها یکی از نتایج و برآیندهای وسواس بهخرجدادن در جلوههای بصری و شنیداری، حس و حال بسیار جذاب و دوستداشتنی تیراندازی در این عنوان است. ترکیب صحیح انیمیشنها و افکتها صوتی مناسب و باکیفیت با یکدیگر، موجب شده تا تیراندازی بتلفیلد در صدر لیست بهترین شوتینگهای چند سال اخیر جای گیرد، بهطور مشابه باقی مکانیکهای اکشن بازی از جمله دویدن، پریدن، رانندگی و… نیز به خوبی انجام شدهاند.
یکی از نکات مثبت بتلفیلد ۶ استراتژیکتر شدن گیمپلی آن نسبت به نسخههای پیشین است. اضافهشدن بخش کاستومایز کردن سلاحها، توسعه و پرداخت بیشتر به کلاسهای متفاوت و از همه اینها مهمتر، ایجاد روابط سیستماتیک میان کلاسهای متفاوت در جهت پررنگتر کردن بُعد همکاری، از جمله مواردی هستند که بهشکلی مناسب با حفظ سادگی طراحی و پیادهسازی شدهاند. موارد مذکور بهقدری صحیح و مناسب در کنار یکدیگر چیدهشدهاند که عامل هیچگونه پیچیدگی نمیشوند و سادگی خاص گیمپلی بتلفیلد را دچار تزلزل نمیکنند.
مشخصاً از آنجایی که با نسخه بتا روبهرو هستیم، نباید انتظار یک تجربه بینقص و متعادل را داشته باشیم. کلاسها، سلاحها و برخی نقشهها بهطور واضح متعادل نیستند که انتظار میرود این مشکل در نسخه نهایی برطرف شود. بیشتر سلاحهای نوع Pistol و LMG علاوه بر اینکه میزان آسیبرسانی بسیار پایینی دارند، از میزان دقت بسیار پایینی نیز برخوردار هستند. از طرفی شاتگانها و سلاحهایی مانند Thermobaric Grenade Launcher بهدلیل آسیبرسانی بسیار زیادی که دارند، بسیار قویتر از آنچه باید هستند. این موضوع موجب برهم خوردن تعادل و ناعادلانه شدن بازی میشود.
مهمترین و پررنگترین جنبه گیمپلی بتلفیلد، مکانیک فضا است. ریتم، چرخههای بازخورد، چالشهای گوناگون و سیستم پاداش و مجازات، همگی باتوجه به مکانیک فضا طراحی و پیادهسازی میشوند و به همین خاطر، طراحی نقشههای متعادل و کمنقص اولین قدم در جهت طراحی اصولی گیمپلی است. باید اشاره کرد که نقشههایی مانند Cairo و Liberation Peak به شکل عجیبی نامتعادل هستند. به عنوان مثال، در لیبریشن پیک بهنظر میرسد طراحان قصد داشتهاند تا با دادن برتریهای متفاوت به هر تیم، بهشکل نامتقارن نقشه را متعادل و بازی را عادلانه سازند، اما نکته اینجاست که در این نقشه تنها تیم «مدافع» صاحب مزیت است و بهواسطه محیط بسیار بزرگی که در اختیار دارد، بهتر میتواند مانور دهد و تنها با گرفتن چندین منطقه دیگر شانسی برای تیم مقابل باقی نمیگذارند. چینش درست، استفاده از تعداد مناسبی از موانع و ایجاد تعادل کافی میان سطوح مرتفع در هر دو بخش این نقشه، باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین تمرکز هر چه بیشتر بر این مسئله، باید اولویت اول و آخر تیم طراحی مراحل باشد، تا در نهایت بتواند با اصلاح و متعادلسازی هرچه بیشتر تمامی نقشهها، مخصوصاً نقشههای بزرگ، یک تجربه بینقص و تکرارنشدنی را به طرفداران این سری هدیه بدهند.
مطمئناً یکی از اصلیترین چالشهای مطرح بازی باید پیدا کردن دشمنان باشد، اما متأسفانه در گیمپلی این عنوان شما تنها با یک سر چرخاندن ساده در محیطهای باز میتوانید بهسادگی موقعیت مکانی نیروهای حریف را باتوجه به علامتی که بالای سر آنها ظاهر میشود بیابید. با کمی تأمل درباره این موضوع، متوجه خواهیم شد که حل این مشکل باتوجه به المانهای بسیار زیاد و درهمآمیخته گیمپلی کار بسیار دشوار و شاید حتی غیرممکنی باشد. با این وجود، بهنظر میرسد که ایجاد برخی تغییرات بسیار جزئی در رنگآمیزی و نورپردازی و همچنین کوتاه کردن مدت زمان انیمیشن برخی تخریبها و انفجارها، میتوان این مورد را اصلاح کرد، بهطوری که دیگر نیازی به علامت نارنجیرنگ نباشد. کوتاهکردن مدتزمان نمایش علامت نارنجیرنگ نیز میتواند کمک بسیار زیادی به رفع این مشکل کند.
باتوجه به موضوعات و مسائل مطرح شده، میتوانیم نتیجه بگیریم که بتلفیلد ۶ با پرداخت و توجه بسیار به جلوههای بصری و شنیداری و حفظ و گسترش مطلوب گیمپلی اصیل این سری، قطعاً یک بازگشت شکوهمندانه برای این سری محسوب میشود که امیدوارم در زمان عرضه مشکلات اندک را برطرف کند و پس از آن نیز پشتیبانی از آن به بهترین شکل ممکن ادامه یابد.
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید