کجا زندگی میکنند مردمانی که همیشه لب بشقاب هستند؟
خبرآنلاین نوشت: کشور اتیوپی با نام تاریخی حبشه از کهنترین کشورهای جهان است که هیچ وقت مستعمره کشور دیگری نبوده، این کشور با ۱۱۴ میلیون نفر جمعیت دومین کشور پرجمعیت قاره آفریقاست که شهر “آدیس آبابا” پایتخت و بزرگترین شهر آن است.
۸۳ درصد جمعیت اتیوپی (معادل ۹۳ میلیون نفر) ساکن روستا هستند و زبان رسمی آنها اَمهری است، ۶۵ درصد مردم اتیوپی دین مسیحی دارند و ۳۵ درصد باقیمانده هم مسلمان هستند.
یکی از جاذهای اصلی کشور اتیوپی دیدن قبایل بدوی شان است، مسیر طولانی را به طرف جنوب طی میکنیم و قبل از قبایل ،روستای ۸۰۰ ساله ی کنسو را که ثبت یونسکو است می بینیم و بعد روستا را برای رسیدن به قبیله ی “هَمِر” ترک میکنیم. مشخصه ی اصلی قبیله همر موهایشان است که آرایشی متفاوت و خاص دارد، موهایی بافته شده، که در نتیجه ی آغشته شدن به روغن و خاک رس ، رنگی آجری دارد.
سوار بر قایق به قبیله داسانچ میرسیم، یکی از وحشی ترین قبیله ی بیابان نشین در دره ی اومو با ۵۰ هزار نفر جمعیت که کشاورزی میکنند و در شکار کروکودیل مهارت دارند، برای رسیدن به قبیله ی مورسی (لب بشقابیها) از پارک ملی مگو عبور میکنیم، یکی از عجیب ترین و منزوی ترین قبایل اتیویی که هنوز به روش اجداد خود زندگی میکنند،هنوز دخترانی وجود دارد که لبهای خود را از بچگی می شکافند و بشقابهایی از جنس چوب داخل لبهای خود می اندازند.
در ادامه در روستای “آری” باران غافلگیرمان میکند و در نهایت برای دیدن قبیله ی “دُرزه”از مسیری مه آلود و بارانی بالا می رویم، از دور صدای رقص و پایکوبی به گوش می رسد وقتی می رسیم پادشاه قبیله به استقبالمان می آید و توضیح می دهد که رقص و پایکوبی برای شخصی است که این صبح در قبیله فوت کرده ،مردم درزه تبحر خاصی در بافندگی دارند ،بچهها پنبهها را جمع و زنان پنبه ریسی میکنند و مردان می بافند.
شهر “هاواسا” مقصد بعدی است، شهری با درختان بلند قامت و لک لکهایی که همه جا هستند ،در ادامه با پرواز به طرف مرز اریتره و اتیوپی وارد شهر “مِکِله” میشویم ،منطقه درگیر جنگهای داخلی است واستان آفار هیچ امن به نظر نمی آید ، از بیابانهایی پوشیده از گدازههای آتشفشانی رد میشویم ،دمای هوا نزدیک به ۵۷ درجه است، کوه آتشفشانی “آرتاآله”را و دریاچه ی “آساله” را می بینیم و در بیابان داناکیل به جستجوی یکی از عجیب ترین آتشفشان دنیا می پردازیم، به آتشفشان “دالول”که می رسیم به نظر می رسد داخل سیاره ی دیگری شدی،آتشفشان رنگارنگی که هنوز فعالیت است.
از جادههای در چنگال جنگ عبور میکنیم تا به شهری امن برسیم، شهر “لالیبلا “بعد از گرمای طاقت فرسای “دناکیل” مثل بهشت به نظر می رسد، شهری مسیحی در ارتفاع ۲۵۰۰ متری که به کلیساهای عجیبش مشهور است، ۱۱ کلیسای یکپارچه سنگی که از عجایب مذهبی دنیا به شمار میرود، آخرین مقصد شهر هَرار است، شهری که خود موزهای است گرانقیمت، مانده از سالیان بسیار دور، شهری که چهارمین شهر مقدس اسلام بعد از شهرهای مکه، مدینه و بیت المقدس است و حالا بعنوان میراث فرهنگی یونسکو محسوب میشود، شهری با پنج دروازه که شباهت زیادی به کشور مراکش دارد، شهری که به دوستیاش با کفتارها شهرت دارد تا حدی که این دوستی به یکی از جاذبههای اصلی این شهر تبدیل شده است.
راضیه میرزاحیدری