تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

جز در جدول کلمات + پاسخ دقیق

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق جز در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.

جواب صحیح این سوال در این قسمت است:

جز. [ ج ُ ] ( حرف اضافه ) غیر. ( بهارعجم ). ( ازغیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن عادل بن علی ). این لفظ مخفف «جدا از» است چنانکه در پاژند جداژ است. ( فرهنگ نظام ). در پهلوی یوت ، جدا و در یهودی ایرانی جود و در پازند جَد هم ریشه جذ و جدا، کلمه استثنا است بمعنی مگر. به استثنای. غیر از. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). دون. الا. سوا. بید. سوای. عدا. گذشته. مگر. ( بهارعجم ) ( غیاث اللغات ). از آنچه در بهارعجم و غیاث اللغات آمده برمی آید که جز هرجا بمعنی غیر باشداسم و چون به معنی مگر بکار رود حرف و ادات استثناءاست. مؤلف غیاث اللغات آرد: لفظ «جز» بدون واو کلمه فارسی است و همه جا بمعنی لفظ غیر است ، مگر بخلاف لفظ غیر مقطوع الاضافت باشد، یعنی بکسر که علامت اضافت است مستعمل نمیشود چنانچه نظامی فرماید :
جز آن کز سخن برنشانم گلی
بر آن گل زنم ناله چون بلبلی.

( غیاث اللغات از بهارعجم ).

ناز اگر خوب را سزاست بشرط
نسزد جز ترا کرشمه و ناز.

رودکی.

جز به مادندر نماند این جهان کینه جوی
با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا.

رودکی.

بر دل مکن مسلط گفتار هر لتنبر
هرگز کجا پسندد افلاک جز ترا سر.

شاکر بخاری.

ستد و داد مکن هرگز جز دستادست
که پسادست خلاف آرد و صحبت ببرد.

ابوشکور.

سخن کاندرو سود نه جز زیان
نباید که رانده شدن بر زبان.

ابوشکور.

جز این بودم امید و جز این داشتم الجخت
ندانستم کز دور گواژه زندم بخت.

کسائی.

جز تلخ و تیره آب ندیدم در آن زمین
حقا که هیچ بازندانستم از زگاب.

بهرامی.

بدنیا و گوهر نباشندشاد
نجویند نام و نشان جز به داد.

فردوسی.

بدو گفت خسرو جز این نیست رای
که با توشه باشیم و با رهنمای.

فردوسی.

نه با آنْش مهر و نه با اینْش کین
نداند کس این جز جهان آفرین.

فردوسی.

دل وگرز و بازو مرا یار بس
نخواهم جز ایزد نگهدار کس.

فردوسی.

تو پیمان همی داری و رای راست
ولیکن فلک را جز اینست خواست.

فردوسی.

ستدو داد جز به دستادست
داوری باشد و زیان و شکست.

لبیبی.

بیشتر بخوانید …

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!