تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

تفال به حافظ سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳؛ تو را که هر چه مراد است در جهان داری…

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری

بخواه جان و دل از بنده و روان بستان
که حکم بر سر آزادگان روان داری

میان نداری و دارم عجب که هر ساعت
میان مجمع خوبان کنی میانداری

بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک
سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری

بنوش می‌که سبکروحی و لطیف مدام
علی الخصوص در آن دم که سر گران داری

مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما
مکن هر آن چه توانی که جای آن داری

به اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست
به قصد جان من خسته در کمان داری

بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود
که سهل باشد اگر یار مهربان داری

به وصل دوست گرت دست می‌دهد یک دم
برو که هر چه مراد است در جهان داری

چو گل به دامن از این باغ می‌بری حافظ
چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری

شرح لغت: روان:بیدرنگ/ بیاض: سپیدی.

تفسیر عرفانی:‌

در نگاه عرفانی، محبوب حافظ نماد خداوند یا حقیقت مطلق است. شاعر با توصیف کمالات و ویژگی‌های محبوب خود، در واقع به توصیف صفات خداوند می‌پردازد. او می‌گوید که خداوند همه چیز را در اختیار دارد و هرچه بخواهد به او عطا می‌شود. با این حال، حافظ از خداوند می‌خواهد که جان و دل او را نیز بستاند تا به کمال مطلوب برسد.

تعبیر غزل:

خداوند لطفش را شامل حال تو کرده است و تو صاحب همه‌چیز می‌شوی؛ پس سعی کن آن‌هایی را که در بند غم هستند رهایی دهی و اطرافیان و زیردستانت را هم در نظر بگیری. آنچه را در توان داری برای خلق خدا صرف کن که هرچه به دست آورده‌ای از دعای خیر بندگان خداست. دوستان حسود زیاد داری، ولی خوشحال باش که یارت همیشه با توست؛ پس تو نیز فقط چشم توجه به او داشته باش. قدر طبع لطیف و استعداد‌های خودت را بدان.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!