تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: جمعه , ۱۸ مهر , ۱۴۰۴
X
نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی

نام اسمورف‌ها – از کمیک‌بوک‌های قدیمی گرفته تا مجموعه‌های انیمیشنی و لایواکشن‌ها – برای چند دهه با سادگی دلنشین، رنگ‌های آبی زنده و حس نوستالژیک برابر بوده. این موجودات کوچک، با خانه‌های قارچی نمادین و شخصیت‌های منحصر به فردشان، نه تنها قصه‌هایی ساده درباره دوستی و کار گروهی روایت می‌کردند، بلکه مأمنی آرام در دنیای انیمیشن‌ها بودند. اسمورف‌ها نمادی از یک فضای گرم و صمیمی بودند که در آن، هر اسمورف جایگاهی می‌داشت و داستان‌ها حول محور سادگی زندگی و غلبه بر دسیسه‌های گارگامل شکل می‌گرفت. این میراث، با وجود فراز و نشیب‌های متعدد در طول سال‌ها، همواره بر پایه یک اصل استوار بود: حفظ روح اصلی و ماهیت ساده و دوست‌داشتنی این دهکده کوچک.

تبلیغات

اما با هر بازسازی یا اقتباس جدید، انتظاری سنگین بر دوش سازندگان است؛ انتظاری برای احترام به این ریشه‌ها و ادغام آن‌ها با تکنیک‌های جدید به شیوه‌ای که اصالت را قربانی مدرنیته نکند. متأسفانه، جدیدترین تجسم انیمیشنی اسمورف‌ها که محصول سال ۲۰۲۵ است، نه تنها این احترام را به جا نیاورده، بلکه مسیری را پیموده که به جای تقویت میراث، لکه‌ای سرد بر پیکره‌ی آبی و اسمورفی آن نشانده است. این انیمیشن جدید به نحوی سهمگین، تمام آن گرما و جذابیت ذاتی و جادوی نوستالژیکی که اسمورف‌ها را تعریف می‌کرد، قربانی کرده است. این اثر جدید، در ظاهر ممکن است از نظر فنی جذاب به نظر برسد، اما در باطن، یک پوسته براق و بی‌روح است. جایی که انتظار می‌رفت با انبوهی از احساسات و ارتباط عمیق با شخصیت‌ها و داستان‌هایی جذاب و جدید روبرو شویم، با مجموعه‌ای از مدل‌های سه‌بعدی کامپیوتری مواجه می‌شویم که بیش از آنکه زنده باشند، رندر شده‌اند. تناقض اصلی اینجاست: با وجود پیشرفت‌های تکنولوژیک حیرت‌انگیز در ساخت انیمیشن‌های امروزی، این فیلم جدید به طرز عجیبی نتوانسته است حس جذابیت همیشگی اسمورف‌ها را منتقل کند. این اثر دقیقاً یک محصول بصری و موزیکال است که در هسته‌ی خود، از نظر احساسی و روایی، به شدت فقیر و خالی احساس می‌شود. تازه این اول ماجراست و وقتی به فیلمنامه و طرح داستانی فیلم می‌رسیم، اوضاع به مراتب بدتر می‌شود. شاید تنها قسمت خوب ماجرا، صداپیشگی‌های خوب (در نسخه‌ی اصلی) باشد. البته که گه‌گاه شوخی‌های اثر می‌گیرد اما ثبات ندارد. بخش موزیکال انیمیشن هم ماندگاری و جذابیت زیادی ندارد.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

دوبله، نوستالژی و افول

صداپیشگان نسخه‌ی زبان اصلی انیمیشن جدید Smurfs به خوبی می‌درخشند و از معدود نکات مثبت این انیمیشن به شمار می‌روند. اما من، علاوه بر تماشای این انیمیشن با زبان اصلی، به سراغ دوبله‌ی فارسی آن هم رفتم. چرا که همچنان معتقدم، انیمیشن را باید با دوبله دید و از ته دل خندید و لذت برد. اما مواجه‌ی منی که عاشق دوبله هستم، با دوبله‌های بسیار ضعیفی که از این انیمیشن وجود دارد، مرا بیشتر نگران وضعیت دوبله در ایران کرد. البته همه‌ی دوبله‌ها را ندیدم، اما تماشای جدیدترین انیمیشن اسمورفی، با دو دوبله‌ی فارسی بسیار ضعیف (به ویژه در مقابل، دوبله‌های گلوری و البته دوبله‌های شاهکار گذشته، مانند رابین هود، سیندرلا، گربه‌های اشرافی و…) گواهی بود بر ضعف‌های بنیادین در صنعت و هنر دوبله‌ی ایران. در واقع، با این تجربه، به من ثابت شد که علاوه بر افت کیفیت انیمیشن جدید اسمورف‌ها، به همان میزان، و شاید هم خیلی بیشتر، دوبله‌ی ایران ضعیف شده است. البته هنوز شنیدن صدای دوبلورهایی مانند حامد عزیزی، نیما رئیسی، علیرضا وارسته، مسعود تقی‌پور، ساناز غلامی، عرفان هنربخش، مینا مومنی، اشکان صادقی، تورج نصر، امین قاضی، علی‌همت مومیوند، ناهید امیریان، مهوش افشاری، آرزو آفری، نصرالله مدقالچی، ژرژ پطروسی، محمدرضا صولتی و بسیاری دیگر، بر روی انیمیشن‌های جدید، لبخند بر لبانم می‌نشاند؛ اما دیگر خبری از آن انیمیشن‌های شاهکار گذشته نیست که آدم را در اقیانوس جذاب خود غرق کند؛ و دیگر خبری از دوبله‌هایی نیست که آدم را وادار به تماشای چندین و چندباره‌ی انیمیشنی مانند لوک خوش‌شانس کند.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

پیش از نقد: میراث آبی

اسمورف‌ها، این موجودات آبی‌رنگ کوچک با کلاه سفید که در خانه‌های قارچی‌شکل خود زندگی می‌کنند، فراتر از یک سرگرمی ساده، یک پدیده فرهنگی جهانی با میراثی عمیق در قلب خود هستند؛ داستان آن‌ها در سال ۱۹۵۸ توسط هنرمند بلژیکی، پیر کولیفورد معروف به پیو، در دل کمیکی معرفی شدند و ایده زبانی منحصر به فردشان (استفاده از واژه اسمورف به جای دیگر کلمات) به سرعت مورد توجه قرار گرفت و پیو را بر آن داشت تا مجموعه‌ای مستقل برای آن‌ها خلق کند؛ استقبال فوری سبب شد که این موجودات کوچک از نقش فرعی به ستاره تبدیل شوند، زیرا آن‌ها نمادی از یک جامعه آرمانی و هماهنگ را عرضه می‌کردند؛ هرچند دهکده آن‌ها بیش از صد عضو با ویژگی‌های شخصیتی کاملاً مجزا دارد (از خرد بابا اسمورف تا نادانی اسمورف نادان)، اما همگی در ساختار کلی جامعه‌ای کارآمد و مبتنی بر همکاری سهیم بودند و این تصویر از همزیستی، جذابیتی بنیادین برای مخاطبان سراسر جهان داشت. نآنهسته‌ی اصلی این ساختار، تقابل ابدی و همیشه جذاب میان خیر و شر است که توسط گاراگامل، جادوگر بدجنس نمایندگی می‌شود؛ گاراگامل که همیشه به دنبال اهداف شرورانه مانند استفاده از اسمورف‌ها در معجون‌های جادویی است، به صورت نمادین مظهر حرص، حسادت و شکست مداوم در برابر نیروهای نیکی، اتحاد و دوستی است. این دوگانگی ساختاریافته، زمینه‌ای محکم و قابل درک برای خلق صدها ماجرای جدید در طول دهه‌ها فراهم آورد و اطمینان داد که جذابیت داستانی آن‌ها هرگز کهنه نخواهد شد. شهرت محلی اسمورف‌ها به یک امپراتوری فرهنگی جهانی در دهه‌ی ۱۹۸۰ و با شروع پخش مجموعه تلویزیونی انیمیشنی آن‌ها توسط استودیوی هانا – باربرا رسید. این مجموعه که به سرعت تبدیل به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های صبحگاهی در آمریکای شمالی و سپس در سطح بین‌المللی شد، اسمورف‌ها را به خانه‌های میلیون‌ها کودک برد و باعث شد تا زبان و شخصیت‌هایشان به بخشی از حافظه جمعی نسل‌ها تبدیل شوند. گرمای بصری آن دوره، آهنگ‌های به یاد ماندنی و درس‌های اخلاقی ساده اما مؤثر در پایان هر قسمت، تجربه‌ای فراگیر برای مخاطبان خانوادگی خلق کرد و این گسترش تلویزیونی بود که زمینه را برای انفجار محصولات جانبی فراهم کرد؛ از عروسک‌های پلاستیکی کلکسیونی و بازی‌های ویدیویی گرفته تا استفاده از واژه اسمورف در گفتار روزمره، میراث اقتصادی و فرهنگی آن‌ها را تثبیت نمود. حتی در مواجهه با تغییرات صنعت سرگرمی، اسمورف‌ها توانسته‌اند از طریق فیلم‌های سینمایی لایو اکشن و CGI مدرن تلاش کنند تا خود را با استانداردهای فنی جدید هماهنگ سازند. مهم‌ترین جنبه‌ی میراث اسمورف‌ها همان پیام جهانی و بنیادین آن‌هاست: بر اهمیت دوستی و کار گروهی در مواجهه با ناملایمات، پذیرش تفاوت‌ها در میان اعضای جامعه و قدرت سادگی در برابر پیچیدگی‌های دنیای مدرن تأکید می‌کنند. این مفاهیم جاودانه هستند و باعث شده‌اند که این فرانچایز نه تنها در حافظه نوستالژیک نسل‌های قدیمی زنده بماند، بلکه به عنوان یک داستان آموزشی ساده و ارزشمند، به طور پیوسته به نسل‌های جدید منتقل شود و ماندگاری خود را در فرهنگ عامه جهانی تضمین کند، اصلی که گواه قدرت خالق اصلی، پیو و جذابیت ذاتی آن جهان کوچک قارچی است.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

تشریح گرافیک فنی و فقدان گرمای بصری

اما به بحث اصلی نقد، یعنی انیمیشن Smurfsمی‌رسیم؛ که تازه‌ترین اثر از فرنچایز قدیمی اسمورف‌هاست. از منظر فنی محض، نمی‌توان انکار کرد که تیم سازنده جدیدترین انیمیشن اسمورف‌ها، از لحاظ رندرینگ، بافت‌دهی و مدل‌سازی سه‌بعدی، گام‌های نسبتاً خوبی برداشته‌اند. بافت پوست اسمورف‌ها، در نگاه اول، به لطف پیشرفت‌های اخیر در نرم‌افزارهای گرافیکی، دقیق و پر جزئیات به نظر می‌رسد. سطوح، بازتاب نور و سایه‌پردازی‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که تصویری سه‌بعدی و عمق‌دار خلق کنند. اما زیبایی فنی به تنهایی، پایه‌های یک تجربه سینمایی موفق را تشکیل نمی‌دهد، به خصوص وقتی که صحبت از بازآفرینی یک دنیای نوستالژیک باشد. آنچه در این نسخه جدید از دست رفته، همان «گرما» است؛ کیفیتی که در انیمیشن‌های کلاسیک، چه دستی و چه حتی در نسخه‌های لایو اکشن، به وفور یافت می‌شد. در مقابل، گرافیک این فیلم جدید، اگرچه قابل قبول است، اما به شکلی بیمارگونه‌ای تمیز، سرد و پلاستیکی به نظر می‌رسد. این زیبایی سرد تکنولوژیک، مانع از آن می‌شود که ما با شخصیت‌ها پیوند برقرار کنیم. چهره‌های اسمورف‌ها، با وجود جزئیات مدل‌سازی، فاقد انعطاف‌پذیری لازم برای انتقال احساسات ظریف هستند. لبخندها بیش از حد یکنواخت، غم‌ها بسیار اغراق‌آمیز یا برعکس، بسیار خشک و غیرقابل نفوذ به نظر می‌رسند. تکنولوژی به جای آنکه در خدمت احساسات باشد، خود تبدیل به مانعی شده است. این مدل‌های سه ‌بعدی، مانند عروسک‌های گران‌قیمت و زیبای ویترینی هستند که صرفاً برای نمایش چیده‌شده‌اند، نه برای زندگی کردن و تعامل. برای درک بهتر این فقدان، باید مستقیماً به نسخه‌ی لایو اکشن کمی قدیمی‌تر (فیلم‌هایی که اسمورف‌ها در کنار بازیگران واقعی حضور داشتند) نگاه کنیم. در آن فیلم‌ها، تضاد بین دنیای واقعی و شخصیت‌های کارتونی واضح بود، اما همین تضاد، قدرت ارتباطی ایجاد می‌کرد. بازیگران واقعی، با حرکات بدن و زبان چهره خود، به این موجودات کوچک واکنش نشان می‌دادند. آن واکنش‌ها، آن لمس‌های فیزیکی و تعامل‌های واقعی (هرچند با جلوه‌های ویژه زمان خود) حس باورپذیری و ارتباط بیشتری را به تماشاگر منتقل می‌کرد. تماشاگر می‌توانست تصور کند که یک موجود آبی کوچک در آن فضا وجود دارد. حتی جدا از مسائل بصری و فنی، فیلمنامه و داستان هم گرما و تازگی‌ای داشت که این فیلم تازه ندارد. فیلم در تلاش برای واقعی‌تر نشان دادن بافت‌ها و نورپردازی، دقیقاً همان چیزی را از دست داده که اسمورف‌ها را جذاب می‌کرد: سادگی و فضای کارتونی دوست‌داشتنی. ما یک دنیای سه ‌بعدی زیبا داریم (هر چند که به شخصه معتقدم گرافیک و طراحی‌های قبلی انیمیشن‌های پیشین به مراتب بهتر است) اما این زیبایی، فضایی سرد و غیرقابل نفوذ ایجاد می‌کند که تماشاگر نمی‌تواند در آن نفس بکشد یا با آن احساس همذات‌پنداری کند. این یک پوست بسیار با کیفیت است، اما زیر این پوست، چیزی گرم و زنده نیست.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

فرسودگی روایی و ریتم کُند

اگر گرافیک سرد، اولین علامت بیماری در این اثر جدید باشد، فرسودگی و تکرار روایی، شاید عفونت اصلی آن باشد. یکی از محسوس‌ترین مشکلات این فیلم، ریتم غیر قابل توجیه آن است. فیلم با سرعتی آهسته و کشدار پیش می‌رود، به ویژه در نیمه‌ی میانی که انرژی بصری اولیه نیز افت می‌کند. این کندی، صرفاً یک انتخاب هنری نیست بلکه ناشی از ساختار داستانی ضعیفی است که تلاش می‌کند با صحنه‌های کشدار و دیالوگ‌های غیرضروری، زمان را پر کند. این ریتم خسته کننده، نه تنها مخاطب بزرگسال را که منتظر احیای نوستالژی است، به خواب می‌برد، بلکه حتی برای تماشاگران جوان‌تر نیز بیش از حد سنگین و غیر جذاب است. انیمیشن‌های امروزی، حتی آن‌هایی که برای کودکان ساخته شده‌اند، نیازمند ریتمی پویا هستند، اما این فیلم در دام یک ساختار روایی فرسوده و ناکارآمد گرفتار شده است. تحلیل ایده‌ی محوری فیلم، نشان‌دهنده عمق یافتگی مجدد در حفره‌های تکراری است. فیلم حول پیام‌هایی اخلاقی مانند اهمیت دوستی، پذیرش تفاوت‌ها و تلاش برای متحد بودن می‌چرخد. در حالی که این مضامین هرگز نباید حذف شوند، مشکل اینجاست که این پیام‌ها اکنون در دهه‌ها انیمیشن و فیلم دیگر با کارکردی بسیار بهتر، عمیق‌تر و خلاقانه‌تر ارائه شده‌اند. اسمورف‌ها، در گذشته، این مفاهیم را از طریق اقدامات ساده و موقعیت‌های اورجینال منتقل می‌کردند. امروز، این پیام‌ها صرفاً به صورت دیالوگ‌های شعاری و کلیشه‌ای بیان می‌شوند که هیچ تأثیری بر تماشاگر نمی‌گذارند. وقتی فیلمی از یک مفهوم اخلاقی صحبت می‌کند، باید آن را در بافت روایی خود به شیوه‌ای نو و تازه ارائه دهد؛ نه اینکه صرفاً تکرار مکررات کند. علاوه بر این، بخش موزیکال اثر هم به شکل لنگ می‌زند.

کلیشه‌ها، در دنیای سینما، برای آنکه تأثیرگذار باشند، نیازمند دو چیز هستند. یا زمینه‌سازی قوی و باورپذیر برای شکل‌گیری آن کلیشه، یا اجرای بسیار نوآورانه که کلیشه را به شکلی تازه ارائه دهد. در این فیلم، ما شاهد استفاده از کلیشه‌های خسته کننده هستیم؛ اسمورف‌های احمق که کاری را خراب می‌کنند، اسمورف نادان که باید درس بگیرد و نقشه‌های گارگامل که به طرز مضحکی ساده‌اند. در این میان چند داستان به ظاهر جذاب و جدید دیگر هم به فیلم اضافه می‌شود اما هیچ یک از این کلیشه‌ها با نیروی درونی یا نوآوری اجرا نشده‌اند. انیمیشن در دام تکرار بی‌هدف گرفتار شده است. تکرار ساختارهایی که مدت‌هاست کارایی خود را از دست داده‌اند و دیگر هیچ تازگی برای مخاطب ندارند.

فاجعه‌ی بزرگ‌تر در زمینه‌ی شخصیت‌پردازی رخ داده است. شخصیت‌های اصلی فرنچایز، مانند بابا اسمورف، اسمورف باهوش و حتی گارگامل، از عمق وجودی تهی شده‌اند. آن‌ها دیگر صرفاً کاراکترهایی با ویژگی‌های شخصیتی متمایز نیستند؛ بلکه تبدیل به تیپ‌های کارتونی بی‌روحی شده‌اند که وظیفه اصلی‌شان پیشبرد یک طرح داستانی از پیش تعیین شده و تکراری است. بابا اسمورف صرفاً یک سخنران خسته است که دستور می‌دهد. فقدان هرگونه رشد شخصیتی یا رویارویی معنادار با چالش‌های داخلی، این شخصیت‌ها را به عروسک‌هایی مکانیکی تبدیل کرده است. در نتیجه، وقتی این شخصیت‌ها با مخاطرات روبرو می‌شوند، تماشاگر هیچ نگرانی‌ای برای سرنوشت آن‌ها احساس نمی‌کند، زیرا احساس می‌کنیم شخصیت‌ها در خلأ زندگی می‌کنند و فقط برای پر کردن فضای صفحه وجود دارند. این فرسودگی روایی، نشان‌دهنده عدم جسارت سازندگان در ورود به قلمرو داستان‌سرایی مدرن است. آن‌ها ترجیح داده‌اند به جای نوآوری، به نسخه‌های ضعیف‌شده‌ای از گذشته تکیه کنند و در نتیجه، اثری خلق کرده‌اند که نه برای نوستالژی‌بازها تازگی دارد و نه برای کودکان امروز جذابیت کافی.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

کمدی؛ تنها پناهگاه نسبی

با در نظر گرفتن ضعف‌های ساختاری و روایی عمیق فیلم، تنها بخشی که می‌توان به عنوان یک نقطه قوت نسبی از آن یاد کرد، تلاش برای تزریق کمدی در روایت است. در لحظاتی، فیلم موفق می‌شود با استفاده از شوخی‌های بصری سریع یا بازی‌های کلامی مبتنی بر رفتارهای خاص اسمورف‌ها، لبخندی بر لبان مخاطب بیاورد. این بخش، شاید تنها پناهگاه قابل تحمل فیلم در برابر یک شکست کامل باشد. با این حال، حتی این بخش نیز عاری از ایراد نیست و نمی‌توان آن را یک موفقیت واقعی دانست. کمدی این فیلم، در بهترین حالت، قابل تحمل است. دلیل این امر این است که شوخی‌ها اغلب وابسته به تکرار مکررات یا ارجاعات سطحی هستند و فاقد نبوغ و ظرافت کمدی است که فرنچایزهای بزرگ انیمیشن مدرن (مانند کارهای استودیوهای بزرگ دنیا) ارائه می‌دهند. کمدی اسمورف‌های قدیمی، اغلب ریشه در شخصیت‌پردازی و موقعیت‌شناسی هوشمندانه داشت. در اینجا، شوخی‌ها اغلب تصادفی و دم‌دستی به نظر می‌رسند، انگار که سازندگان در تلاش بوده‌اند تا با پر کردن هر صحنه با یک تلاش کمیک، بتوانند ضعف‌های داستانی را پنهان کنند. وقتی شوخی‌ها صرفاً به هدف پر کردن زمان استفاده می‌شوند، تأثیر خود را از دست می‌دهند. در این انیمیشن، کمدی به جای اینکه عنصری ارگانیک از روایت باشد، تبدیل به یک بند نجات شده است؛ یک تلاش واضح برای راضی نگه داشتن گروهی از تماشاگران که از ریتم کند و داستان تکراری خسته شده‌اند. این بخش، احتمالا بهترین بخش در میان بدترین‌هاست، اما این تعریف، خود مهر تأییدی بر شکست کلی اثر است. کمدی هرگز نتوانسته است گرمای از دست رفته را بازگرداند یا شکاف‌های روایی را پر کند، بلکه صرفاً توانسته است درد را برای مدتی تسکین دهد.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

انیمیشنی ضعیف

حقیقت این است که مسئله‌ی جدیدترین انیمیشن اسمورفی این نیست که چون ما آدم بزرگ هستیم، دیگر نمی‌توانیم از چنین انیمیشنی لذت ببریم یا اینکه ما به خاطر انیمیشن‌های قدیمی اسمورف‌ها و نوستالژی‌گرایی، هر آنچه حالا ساخته شود را دوست نخواهیم داشت. اینکه ما مانند انیمیشن‌های دیگر این مجموعه لذت نمی‌بریم، بی‌شک نشانه‌ی ضعف اثر است. ما و خیلی از آدم‌ بزرگ‌ها، اگر به هر دلیل به سراغ یک انیمیشن برویم، می‌دانیم که قرار است با چه روبه‌رو شویم؛ مسلماً انتظار نداریم یک انیمیشن، حسِ جذابیتِ فیلم کازابلانکا را به ما منتقل کند و به ما بیاموزد که یک فیلم شاهکار چگونه ساخته می‎‌شود، انیمیشن تنها ساخته می‌شود تا کمی افراد را سرگرم کند و در عین سادگی و جذابیت‌ها، پیام و مفاهیمی را هم منتقل کند. اما مسئله این‌جاست که این انیمیشن جدید Smurfs، از هر جهت که فکرش را کنیم، خوب نیست. شاید وقت آن باشد که به سراغ تماشای مجدد لایواکشن Smurfs برویم.

نقد و بررسی انیمیشن Smurfs | لکه‌ای سرد بر میراث آبی - گیمفا

نتیجه‌گیری

در پایان، باید موضع اصلی را با قاطعیت بیشتری تکرار کرد: انیمیشن جدید اسمورف‌ها یک شکست چندوجهی است که در سه حوزه کلیدی به ورطه‌ی سقوط افتاده است: شکست در انتقال گرما و اصالت، تکرار روایی فرسوده، و استفاده نامناسب از تکنولوژی گرافیکی برای پوشاندن ضعف‌ها. این فیلم نه تنها یک اثر ضعیف در کارنامه فرنچایز است، بلکه می‌توان آن را یک لکه ننگ بزرگ بر نام اسمورف‌ها دانست. دلیل این امر در آن است که سازندگان به جای حفظ روح سادگی، وفاداری و قلب گرمی که این فرنچایز را در طول دهه‌ها زنده نگه داشته بود، با روندهای فنی و روایی پیش‌پاافتاده بازار انیمیشن مدرن هم‌نوا شدند. آن‌ها تلاش کردند تا با پوشاندن اسمورف‌های دوست‌داشتنی با یک لایه CGI براق و مدرن، آن‌ها را برای نسل جدید جذاب کنند، اما در این مسیر، جوهر اصلی‌شان را از دست دادند. اسمورف‌ها قرار بود درباره دوستی ساده باشند، نه درباره اینکه چقدر دقیق می‌توان یک مدل سه‌بعدی آبی را رندر کرد. البته که حتی در همین کار هم شکست خوردند.

آنچه ما دیدیم، نمایشی از عدم درک عمیق از ریشه‌های این فرنچایز بود. میراث اسمورف‌ها نه در پیچیدگی فنی، بلکه در توانایی‌شان برای ارائه مفاهیم بزرگ از طریق ساده‌ترین قالب‌ها نهفته بود. این اثر جدید، این قاعده را زیر پا گذاشته و ارزش‌های اصلی را فدای جلوه‌های بصری زودگذر، مفاهیم شعاری، ریتم کند و داستانی کلیشه‌ای و تکراری کرده است.

تأسف عمیق باید نثار طرفداران قدیمی شود که انتظار داشتند میراث مورد علاقه‌شان با احترام و نبوغ بیشتری مورد بازسازی قرار گیرد. آن‌ها با نسخه‌ای مواجه شدند که بیشتر شبیه یک بازسازی تجاری سودجویانه به نظر می‌رسد تا یک ادای دین صادقانه. این فیلم در تلاش برای همگام شدن با زمان، به نحوی از خود بیگانه شده است که دیگر هیچ شباهتی به آن سادگی آبی‌رنگ ندارد.

نقد نهایی این است: این انیمیشن جدید در برابر عظمت و سادگی یگانه اسمورف‌های قدیمی، هیچ است. میراث اسمورف‌ها لیاقت ستاره‌های بیشتری در آسمان انیمیشن را داشت، اما این اثر، تنها یک لکه‌ی سرد بر میراثی آبی و قدیمی به جا گذاشته است.

امتیاز نویسنده به فیلم: ۴ از ۱۰

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و اجرا : وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است