تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: یکشنبه , ۲۵ آبان , ۱۴۰۴
X
نقد فیلم The Smashing Machine | روایتِ زندگی انسان‌های شکست خورده

نقد فیلم The Smashing Machine | روایتِ زندگی انسان‌های شکست خورده

دهه هفتاد و هشتاد میلادی دوران اوج فیلم‌های ورزشی بود. فیلم‌هایی مثل راکی، دید مخاطب را به این نوع از آثار عوض کرده و صحنه‌های تمرین و مبارزه تن به تن توانستند این ژانر را به اوج برسانند. ما در طول چهل پنجاه سال گذشته نیز آثار موفق بسیاری را دیده‌ایم که هم درام خوبی داشتند و هم به ژانر ورزشی پایبند بودند. The Smashing Machine شاید جزو برترین‌های این ژانر نباشد اما بی‌شک فیلمی قابل قبول از زندگی است. زندگی که درون خود شکست‌ها و موفقیت‌های بسیاری دارد و دواین جانسون را شاید برای اولین‌بار در یک نقش جدی به تصویر می‌کشد.

تبلیغات

نقد فیلم The Smashing Machine | روایتِ زندگی انسان‌های شکست خورده - گیمفا

شروع نوستالژیک وار فیلم خوب است. دوربین حالتی مستندگونه دارد و حس واقعی از روایت زندگی یک ورزشکار را می‌دهد. کارگردان با هوش و ذکاوت بسیاری مشخص می‌کند که قصد او چیست. روایتِ زندگی یک مبارز. زندگی که در دید کارگردان ما تنها معطوف به مبارزات خشن و صحنه‌های آدرینالین‌دار نیست. کارگردان ما روایتی را پیش می‌گیرد که درون خود اوج‌ها و فرود‌ها دارد. خوشبختانه این نوع از دوربین کمک می‌کند مخاطب پی ببرد با چه چیزی طرف است. از سوی دیگر اما آنقدری بر روی این دوربین تمرکز نمی‌کند که مخاطب حس کند کلا قرار است مستند ببیند. در اصل کارگردان به یک دید درباره فیلم رسیده که این اثر باید چیزی میان مستند و درام سینمایی باشد. همین دید هم تا پایان ادامه پیدا می‌کند.

فیلم ما درباره مارک کر است. یکی از اولین مبارزین تاریخ ورزش‌های ترکیبی که این روزها به اوج محبوبیت خود رسیده است. البته همان‌طور که اشاره شد این فیلم با هدف صحنه‌های مبارزه خونین ساخته نشده است. فیلم دیدگاه انسانی به کاراکترهایش دارد. مارک کر شاید از هیکل به هیولا شبیه یا ماشین کوبنده لقب گرفته باشد اما از درون مثل همه انسان‌ها احساسی است. حس دارد، شخصیت دارد و می‌شکند. می‌بازد و مثل همه ما دوباره بر می‌خیزد. او صرفا ماشین کشتار نیست. در فیلمِ ما او صرفا یک ابزار برای سرگرمی و خشونت نیست. کاراکتر او هویتی است که میان زندگی شخصی و حرفه‌ای خود پاسکاری می‌شود. در دام اعتیاد می‌افتد. با نامزد خویش تا مرز جدایی می‌رود و شکست در مبارزات تاثیر عمیقی بر روی ذهنیت و روحیات او می‌گذارد. از همین رو حس می‌کنم ما با فیلمی خاص روبرو هستیم. فیلمی که اگر در دید مخاطبِ عام شکست خورده؛ تنها به دلیل ضعف در صحنه‌های ورزشی بوده وگرنه از دید درام، اثر توانسته کاراکتر بسازد. مثلا شخصت امیلی بلانت و بازی او عالی است. بی‌شک امیلی بلانت بهترین بازیگر فیلم است و کاملا در نقش خود جا افتاده است. او دقیقا چیزی میانِ یک معشوقه جذاب و اعصاب خرد کن است که این توان را دارد تا زندگی قهرمان را به اوج برساند و یا برعکس آن را به نابودی بکشد. امیلی به این امر کاملا واقف شده و توانسته نقشی به یاد ماندنی را ایفا کند.

از سوی دیگر ما دواین جانسون یا راک را داریم. بی‌شک او قبل از این فیلم لایق عنوان بازیگر نبود. صرفا یک چهره سینمایی که با آن هیکل گنده به درد فیلم‌های اکشن بلک باستری می‌خورد و به هر حال نیازِ این نوع از فیلم‌ها بود. اما در The Smashing Machine ما با یک راکِ جدید و متفاوت روبرو هستیم. این بار او بازیگر است و در قامت یک بازیگر نیز حاضر شده. سکوت‌ها، گریه‌ها، اعتیاد و شکست‌ها در چشم‌های او دیده می‌شود. بازی‌اش روح دارد. زنده است و نفس می‌کشد. راک توانسته در چهره و آن گریم فوق‌العاده بدرخشد. اگر هم بازی او دارای ضعف‌هایی است، من حس میکنم این ضعف به دلیل متن ضعیفِ فیلمنامه باشد وگرنه راک این قابلیت را داشت تا درام سنگین‌تری را نیز به تصویر بکشد.

نقد فیلم The Smashing Machine | روایتِ زندگی انسان‌های شکست خورده - گیمفا

همان‌طور که در ابتدای مقاله نوشتم نقطه قوت این فیلم در این است که تنها “ورزشی” نیست. درام دارد، قصه دارد و مهم‌تر از آن کاراکتر دارد. از سوی دیگر نیز حس می‌کنم که برخلاف بخشِ درام، بخش ورزشی فیلم چندان ساخته نشده است. مثلا مبارزات جدی مارک کر آنچنان که باید و شاید حس نمی‌دهد. آری سینما حس است و نیازی به آدرینالین بیش از حد ندارد، اما در این نوع از فیلم‌ها خودِ آدرینالین درنهایت به یک حس منجر می‌شود. باعث می‌شود مخاطب حس کند که در مبارزات سنگین کنار زمین ایستاده و همراه با مارک کر برای پیروزی تلاش می‌کند. در اصل دیواری میانِ درام و بُعد ورزشی این فیلم کشیده شده است که درام از ورزش خیلی بهتر است. البته برای ماهایی که عاشق فیلم‌های راکی هستیم و با آن‌ها بزرگ شده‌ایم، این فیلم نیز صحنه‌های تمرینی جذابی دارد. اما به جز یکی دو سکانس، خبری از آن صحنه‌های پُر شور ورزشی نیست. پس اگر بنا به ارزش گذاری باشد، فیلم در بخش ورزشی چندان هم قوی ظاهر نشده است. مثلا دنیای یو اف سی بسیار بزرگ‌تر و خشن‌تر از آن چیزی است که فیلم نشان داد. ما در فیلم The Smashing Machine حسِ مبارزات سنگین و رقابت‌های بزرگ را نداشتیم. خب این قطعا یه ضعف بزرگ است و من حس می‌کنم اگر بُعد ورزشی بهتر ساخته می‌شد، این فیلم بی‌شک یک شاهکار بیوگرافی لقب می‌گرفت. مشکل اصلی فیلم هم دقیقاً همان‌جایی است که قرار بود ضربانش حس شود؛ یعنی در صحنه‌های ورزشی. مبارزات فیلم نه تنها هیجان لازم را ندارند، بلکه از نظر فنی هم چندان پرداخت‌ شده نیستند. در یک فیلم ورزشی، تدوین باید کاری کند که ضربه‌ها وزن داشته باشند و زمان‌بندی ضربات حس شود، اما اینجا تدوین مبارزات یا بیش از حد پراکنده است یا با کات‌های سریع تلاش می‌کند هیجان مصنوعی ایجاد کند. طراحی مبارزه‌ها نیز چندان دقیق و واقع‌گرایانه نیست؛ انگار حرکات بیشتر طراحی‌شده‌اند تا حس درگیری واقعی بدهند. حتی میزان خشونت و ضربات هم کمتر از چیزی است که دنیای واقعی UFC می‌طلبد. ما در واقعیت با فضایی بسیار خشن‌تر، سنگین‌تر و دردناک‌تر طرف هستیم، اما فیلم این بُعد را نرم کرده و همین باعث شده حس قفس و سنگینی مبارزه منتقل نشود. طراحی صدای ضربات هم به اندازه کافی کوبنده نیست؛ ضربه‌ها باید زیر پوست تماشاگر بروند، اما اینجا بیشتر صدایی تخت و بی‌اثر دارند. مجموع این‌ها باعث می‌شود تماشاگر آن حس معروف بودن کنار رینگ را تجربه نکند. انگار یک دیوار شیشه‌ای میان ما و مبارزات کشیده‌اند، دیواری که اجازه نمی‌دهد به درونِ فضای سنگین UFC پرتاب شویم.

نقد فیلم The Smashing Machine | روایتِ زندگی انسان‌های شکست خورده - گیمفا

در نهایت، The Smashing Machine بیش از آنکه فیلمی درباره مشت‌ها و ضربه‌ها باشد، فیلمی درباره زخم‌های پنهان انسان‌هاست؛ درباره مبارزانی که بیرون از قفس، بیشتر از داخل آن ضربه می‌خورند. شاید فیلم نتوانسته باشد نفسِ سنگین و خشنِ دنیای MMA را آنطور که شایسته است به تصویر بکشد، شاید مبارزاتش کم‌رمق‌تر از استانداردهای این ژانر باشد؛ اما در عوض، چیزی ارائه می‌کند که بسیاری از آثار ورزشی فاقد آن هستند: جرأت نزدیک شدن به انسانِ پشت هیولا. این فیلم بیش از هر چیز یادآور می‌شود که قهرمان بودن در رینگ آسان‌تر از قهرمان ماندن در زندگی است. مارک کرِ فیلم، با بازی غافلگیرکننده دواین جانسون، یادآور همان حقیقت تلخی است که راکیِ سال‌های دور فریاد می‌زد: «سقوط بخشی از مسیر است، مهم این است که دوباره بلند شوی.» همین نگاه انسانی، همین نمایش شکست‌خوردگی و برخاستن، The Smashing Machine را به فیلمی تبدیل می‌کند که هرچند ناقص است، اما صادق است؛ فیلمی که شاید در صحنه‌های مبارزه به اوج نرسیده باشد، اما در فهم روح یک مبارز، کم نمی‌گذارد.

نمره نویسنده به فیلم: ۶.۵ از ۱۰

بهنام گودرزی

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *