تک فان

تک فان

مجله خبری تفریحی: دنیای سرگرمی و تفریح
امروز: یکشنبه , ۲۵ آبان , ۱۴۰۴
X
وقتی تقلید کافی نیست؛ ۶ بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

وقتی تقلید کافی نیست؛ ۶ بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

سری BioShock برای بسیاری از گیمرها در فهرست به‌یادماندنی‌ترین بازی‌های تاریخ جای دارد. نحوه روایت داستان آن، همراه با فضاسازی منحصربه‌فرد و بی‌همتایی که هیچ عنوان دیگری پیش یا پس از آن نتوانسته به آن دست یابد، این اثر را به یک تجربه افسانه‌ای تبدیل کرده است. ترکیب سیستم مبارزات بازی با قدرت‌های ویژه، استفاده هوشمندانه از عناصر محیطی و حضور دشمنان هولناک، تجربه‌ای تأثیرگذار و جذاب را رقم می‌زد.

تبلیغات

از زمان انتشار نسخه اول BioShock، چندین توسعه‌دهنده تلاش کرده‌اند تا تجربه‌ای مشابه سبک این بازی خلق کنند. تعریف دقیق این سبک کمی دشوار است، اما می‌توان آن را به حس و حال خاصی نسبت داد که هنگام بازی کردن ایجاد می‌شود. تجربه‌ای که هم آشنا به نظر می‌رسد و هم لحن و طراحی یک بازی را ارائه می‌دهد که به طور آشکار از BioShock الهام گرفته شده است.

به‌طور کلی، این بازی‌ها معمولاً از زاویه دید اول‌ شخص دنبال می‌شوند، در آن بازیکن قدرت‌های عجیب و غریب کسب می‌کند و فضایی را ارائه می‌دهند که در آن چیزی اشتباه رخ داده است. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به چندین بازی که تلاش کردند BioShock بعدی باشند، اما در این مسیر ناکام ماندند.

۶. Immortals of Aveum

immortal of aveum

شاید بتوان گفت که بازی Immortals of Aveum قربانی رقبای قدرتمند شد. با انتشار عناوین بزرگی مانند Final Fantasy 16، Baldur’s Gate 3 و The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom، این بازی شانس چندانی برای دیده شدن نداشت.

سیستم مبارزات بازی حس یک بایوشاک تکامل یافته را منتقل می‌کرد، با این تفاوت که در اینجا به‌ جای کشف قدرت‌ها برای اولین بار، شما سلاح‌هایی جادویی در اختیار دارید که توانایی ویرانگری فوق‌العاده‌ای را دارند. تنوع بین انواع مختلف جادوها عالی به نظر می‌رسد و یادآور انواع پلاسمیدها در BioShock است.

این سیستم جذاب به نظر می‌رسید، اما نکته تأسف‌آور این است که حس می‌شود در اثری گرفتار شده که بلندپروازی‌اش از توان واقعی‌اش جلوتر بود. این بازی با وجود گرافیک چشمگیر، صحنه‌های چشم‌نواز و داستان نسبتاً قابل قبول، نتوانست نظر گیمرها را به خود جلب کند‌. هدف توسعه‌دهندگان تبدیل آن به یک فرنچایز بزرگ شوتر اول‌ شخص بود، اما فروش ضعیف، برخی مشکلات فنی و محبوبیت اندک موجب شد تا به فراموشی سپرده شود.

۵. Atomic Heart

وقتی تقلید کافی نیست؛ 6 بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

بازی Atomic Heart همه عناصر لازم برای تبدیل شدن به Bioshock بعدی را در خود داشت. دنیای عجیب و دیستوپیایی آن به سرعت به هرج‌ومرج کشیده می‌شود. شخصیت‌ها و ساکنان مرموزی در سراسر بازی حضور دارند که اهداف و انگیزه‌هایشان برای شما پنهان است و بازیکن می‌تواند از توانایی‌های عجیب در مبارزه با دشمنانی استفاده کند که درون‌مایه وحشت در خود دارند.

حتی در Atomic Heart یک پیچش داستانی شبیه به جمله معروف “?Would you kindly” هم اعمال شده، اما با این وجودف همچنان نتواسنت به سطح کیفی BioShock حتی نزدیک شود . شخصیت اصلی برای برخی‌ها به قدری آزاردهنده است که شاید از مردن آن خوشحال می‌شدند و از سوی دیگر، مبارزات نیز حس خالی و بی‌روحی داشتند و قابلیت‌ها آنچنان جذاب به نظر نمی‌رسیدند.

با این حال، بازی از نظر بصری فوق‌العاده بود و حالا که دنباله آن نیز در راه است، شاید بتواند نام BioShock را زنده کند.

Close to the Sun .4

وقتی تقلید کافی نیست؛ 6 بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

تنها با نگاهی به تصویر اصلی بازی Close to the Sun می‌توان فهمید که این اثر به‌وضوح قصد داشته حس‌ و‌ حال BioShock را بازآفرینی کند. داستان درباره دختری است که در جست‌وجوی خواهر خود به یک آزمایشگاه علمی اسرارآمیز در دریا قدم می‌گذارد. شباهت‌ها به همین‌ جا ختم نمی‌شوند. از دوره زمانی گرفته تا ایده‌های داستانی و فضای هنری، همه‌ چیز یادآور دنیای BioShock است.

اما تفاوت اصلی در گیم‌پلی نمایان می‌شود. Close to the Sun از نظر سبک بازی، بیش از اینکه به BioShock شباهت داشته باشد، به Outlast نزدیک است. این مفهوم روی کاغذ جالب به نظر می‌رسد، اما با توجه به ماهیت محدود و خاص بازی‌های شبیه‌ساز راه‌ رفتن، هرگز فرصت درخشش پیدا نکرد. هرچند این عنوان بازی بدی نیست، اما مشخص است که سازندگان تلاش کرده‌اند تقریباً همه‌ چیز را از BioShock به جز گیم‌پلی درگیرکننده تقلید کنند. در نهایت، Close to the Sun را می‌توان تلاشی ارزشمند برای بازآفرینی دنیای رپچر در قالبی جدید دانست.

۳. Dark Void

وقتی تقلید کافی نیست؛ 6 بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

بازی Dark Void یک شوتر سوم شخص با محوریت استفاده از جت‌پک است، اما در هسته خود شامل همان DNA خلاقانه‌ای می‌شود که یادآور BioShock است. این عنوان هم از نظر زیبایی‌شناسی و هم از نظر مفهومی تلاش دارد حال‌و‌هوایی مشابه با اثر افسانه‌ای استودیوی Irrational Games ارائه دهد.

بازیکن در نقش یک خلبان جنگ جهانی دوم قرار می‌گیرد که در پی حادثه‌ای اسرارآمیز، از طریق مثلث برمودا به دنیایی دیگر کشیده می‌شود. از آن‌ جا، نبرد برای بقا آغاز شده و بازیکن درگیر جنگی میان دو جناح با نام‌های The Watchers و The Survivors می‌شود. در این مسیر، شخصیت تاریخی نیکولا تسلا نیز با استفاده از فناوری‌های عجیب و مرموز به بازیکن یاری می‌رساند.

نحوه‌ معرفی و آشکار شدن دنیای این بازی برای بازیکن، شباهت چشمگیری به شیوه‌ای دارد که شهر رپچر در BioShock به نمایش گذاشته می‌شود. حضور نیکولا تسلا نیز با فناوری‌های خاص خود، بُعد دیگری از سبک علمی‌ تخیلی کلاسیک را به فضای بازی اضافه می‌کند.

۲. Singularity

وقتی تقلید کافی نیست؛ 6 بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

بازی Singularity یک شوتر اول‌ شخص مهیج که در آن بازیکن توانایی کنترل زمان را در اختیار دارد. این ایده‌ جسورانه در بازی به شکلی کامل و تأثیرگذار پیاده‌سازی شده است. فضاسازی بازی به اندازه‌ی BioShock خیره‌کننده به نظر می‌رسد و داستان آن نیز به‌طرز جذابی پیچیده و پرکشش روایت می‌شود؛ روایتی آمیخته با توطئه، فاجعه و پیچش‌های متعدد داستانی که در هر مرحله، زاویه‌ی جدیدی از تجربه‌ی بازی را پیش روی بازیکن قرار می‌دهد.

سیستم مبارزات Singularity جذاب و هیجان‌انگیز طراحی شده و بازیکن را در برابر دشمنانی قرار می‌دهد که هنگام استفاده از توانایی‌های دست‌کاری زمان، ترسناک‌تر می‌شوند.

اما چه چیزی باعث شد این بازی آن‌طور که انتظار می‌رفت ندرخشد؟ واقعیت این است که پاسخ دقیقی وجود ندارد. Singularity تجربه‌ای سرگرم‌کننده است که با وجود مدت زمان نسبتاً کوتاه هفت ساعته، حتی یک دقیقه از آن هدر نمی‌رود. بازی با پایانی باز، فضای لازم برای دنباله‌ای احتمالی را باقی می‌گذارد و در طول روایت خود مملو از رمز و راز و جذابیت است، اما شاید زمان انتشار نامناسب مانع از درخشش کامل آن شده باشد.

این بازی در سال ۲۰۱۰ و در دوره‌ای منتشر شد که بازار مملو از عناوین مختلف در ژانر شوتر اول شخص بود و دو نسخه از سری BioShock نیز منتشر شده بود. به همین دلیل، شاید دیگر جایی برای حضور یک رقیب جدید روی میز باقی نمانده بود. با این حال، Singularity با داشتن این پتانسیل‌های بالا می‌توانست یک دنباله شایسته دریافت کند‌.

۱. We Happy Few

وقتی تقلید کافی نیست؛ 6 بازی که نتوانستند جادوی BioShock را تکرار کنند

We Happy Few بازی منحصربه‌فردی است که از همان لحظات آغازین به طور مشخص از حال‌و‌هوا و فضایی شبیه BioShock تقلید می‌کند. داستان در جامعه‌ای دیستوپیایی جریان دارد که در آن احساسات مردم با استفاده از داروهای شادی‌آور سرکوب می‌شود. این روند خیلی زود از کنترل خارج شده و منجر به فروپاشی جامعه می‌گردد. این فرمولی آشنا یادآور جوهره‌ اصلی BioShock است.

با این حال، گیم‌پلی در این بازی مسیر متفاوتی را پیش می‌گیرد. We Happy Few بیش از آن که یک بازی اکشن یا مبارزه‌محور باشد، تجربه‌ای بقا‌ محور ارائه می‌دهد. بازیکن می‌تواند در برابر دشمنان مقاومت کند، اما تا پیش از آزاد شدن سومین شخصیت قابل بازی، قدرت چندانی ندارد و اغلب باید برای زنده ماندن به مخفی‌کاری و تاکتیک‌های هوشمندانه متوسل شود. فضای بازی سرشار از تنش و اضطراب است و ابزارهای بقا در موقعیت‌های مختلف به شکل خلاقانه و غیرمنتظره‌ای به کار گرفته می‌شوند.

بازیکن باید همه تلاش خود را برای جذب شدن در اجتماع انجام دهد، اما این کار سخت‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. مردم در صورتی که متوجه شوند از داروهای شادی‌آور خود استفاده نکرده‌اید، گزارش شما را می‌دهند و در آن لحظه باید تصمیم بگیرید که مطابق سیستم جامعه رفتار کنید یا در برابر آن بایستید. انتخاب هر یک از این مسیرها، پیامدهای خاص و متفاوتی به همراه دارد.

در مجموع، We Happy Few یک بازی خاص و خلاقانه است، اما به نظر می‌رسد بسیاری از گیمرها ماهیت واقعی آن را درک نکردند. اگر انتظار تجربه‌ای مشابه BioShock را دارید، احتمالاً ناامید خواهید شد، زیرا بازی با وجود شباهت‌هایی از نظر ظاهر و فضاسازی، در ذات خود اثری کاملاً متفاوت است. در واقع این عنوان سعی دارد با هویتی مستقل، مفاهیم و سبک خاص خود را ارائه دهد.

منبع خبر





دانلود آهنگ
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *