با معرفی ویژن او اس ۲۶ و سختافزار تازهسازیشده ویژن پرو ام ۵ (Vision Pro M5)، اکنون زمان ارزیابی دوباره آینده این هدست و مسیر پیشروی اپل فرا رسیده است.


به گزارش تکراتو و به نقل از arstechnica، عرضه نسخه جدید سیستم عامل ویژن او اس ۲۶ و مدل تازهشده هدست ویژن پرو، فرصت مناسبی ایجاد کرده تا وضعیت کنونی این دستگاه جاهطلبانه اپل دوباره بررسی شود؛ محصولی که هنگام معرفی در اوایل سال ۲۰۲۴ هم تحسینبرانگیز بود و هم تا حدی ناامیدکننده.
در دوره فعلی، ویژن پرو همچنان محصولی جذاب به شمار میآید، اما نشانهها حکایت از آن دارد که جایگاه آن روی لبهای باریک قرار گرفته است.
محتوای قابل استفاده برای آن محدود است، توسعهدهندگان enthusiasm کافی نشان نمیدهند و هرچند اپل تلاش کرده این ضعفها را بهبود دهد، اما این تلاشها تاکنون کافی نبوده و بیم آن میرود که برای جبران عقبماندگی دیر شده باشد.
در ماههای ابتدایی، کاربران ویژن پرو استفاده گستردهای از آن داشتند؛ از تماشای فیلم در هواپیما و اتاقهای هتل گرفته تا قرار دادن پنجرههای مختلف برنامهها در بخشهای مختلف خانه و آزمایش روشهای جدید برای کار با نرمافزارها.
تجربه بازیهای متنوع، اپلیکیشنهای آموزشی و تماشای ویدئوهای فراگیر نیز بخش دیگری از جذابیتهای اولیه دستگاه بود. حتی برخی کاربران به سراغ توسعه نرمافزار برای هدست رفتند تا قابلیتهای جدیدی را آزمایش کنند.
با گذشت زمان اما میزان استفاده بهتدریج کاهش یافت. تازگی تجربه ابتدا جذاب بود اما رفتهرفته کاربرد عملی نسبت به جذابیت اولیه برتری پیدا کرد.
گزارشها نشان میدهد بسیاری از دارندگان ویژن پرو به مرور آن را کمتر در خانه استفاده کردهاند، اما همچنان برای سفر و تماشای محتوای ویدئویی در محیط هتل کاربرد داشته است.
این روند میان کاربران عمومی نیز دیده میشود. حتی انجمنهای آنلاین طرفداران ویژن پرو نیز مملو از نظراتی از این دست است که هدست محصولی بسیار جالب است، اما برای استفاده روزمره باید بهصورت فعال و عمدی سراغش رفت و در زندگی روزمره بهطور طبیعی جا نمیگیرد.
اگر اپل از ابتدا توانسته بود از نظر محتوا و پشتیبانی توسعهدهندگان اکوسیستمی قدرتمندتر بسازد، شاید ادغام این محصول در عادتهای روزانه کاربران آسانتر میشد. این همان مسئله کلاسیک مرغ و تخممرغ است که در بسیاری از فناوریهای نوظهور دیده میشود.
پس از چند هفته استفاده از نسخه تازهسازیشده سختافزاری ویژن پرو، این نکته آشکار است که پلتفرم برای ادامه مسیر به بازطراحی و بازنگری عمیق نیاز دارد.
با توجه به گزارشها و شایعات منتشرشده درباره تمرکز آینده اپل روی عینکهای هوشمند، این نگرانی مطرح است که شاید هدست ویژن پرو به اندازه کافی مورد توجه توسعهای قرار نگیرد؛ در حالی که عینکهای هوشمند در دستهای کاملاً متفاوت از این محصول قرار میگیرند.

ویژن پرو ام ۵
یکی از noticeable ترین تغییرات برای کاربران، بند جدیدی است که بهصورت جداگانه نیز برای مدل قبلی قابل تهیه است و البته قیمت بالایی دارد. این بند جدید که دوآل نیت بند نامگذاری شده، وزن دستگاه را به شکل متوازنتری روی سر قرار میدهد و موجب افزایش راحتی هنگام استفاده طولانیمدت میشود.
وجود پیچ تنظیمکننده هوشمندانهای روی این بند امکان میدهد بخش پشتی بند یا قسمت بالایی که روی سر قرار میگیرد بهدلخواه کاربر تنظیم شود. طراحی بند به شکلی است که میتواند تجربه کاربرانی را که مدل قبلی برایشان سنگین یا آزاردهنده بود، بهطور قابل توجهی بهبود دهد؛ حتی با اینکه مدل جدید اندکی سنگینتر از نسل قبلی است.
کاربران زیادی در نسل نخست از فشار روی پیشانی شکایت داشتند و بند جدید برای همین مشکل طراحی شده است. همین تغییر ساده اما مهم باعث شده مدل تازه برای طیف گستردهتری از کاربران کاربردیتر و راحتتر باشد.
درحالیکه مدل اولیه ویژن پرو از تراشه ام ۲ استفاده میکرد، نسل جدید از تراشه ام ۵ بهره میبرد که قدرت پردازش گرافیکی و پردازش مبتنی بر یادگیری ماشینی در آن بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
عملکرد کلی دستگاه در اجرای برنامهها، پردازش جلوههای بصری و ایجاد آواتار دیجیتال پرسونای کاربر روانتر شده، اما این افزایش سرعت به حدی نیست که تجربه کاربری را دگرگون کند.
بیشترین تاثیر تراشه ام ۵ در اجرای بازیها دیده میشود؛ چه بازیهای بومی واقعیت ترکیبی ویژن پرو و چه نسخههای آیپد.
پشتیبانی از فناوریهای جدیدتری همچون رهگیری پرتو یا مش شیدینگ در این نسل وجود دارد، اما تعداد بازیهایی که این قابلیتها را بهکار میگیرند هنوز بسیار محدود است.
بهطور کلی، این ارتقاها برای متقاعد کردن کاربران دارای مدل ام ۲ به ارتقا کافی نیست و همچنین نمیتواند تردید افرادی را که به خرید دستگاه فکر میکنند، برطرف کند.
مهمترین مزیت تراشه ام ۵ افزایش بازده انرژی است که نتیجه آن افزایش نسبی عمر باتری دستگاه است. در نسل گذشته، تماشای یک فیلم طولانی در پرواز ممکن بود باتری را تا مرز اتمام ببرد، اما اکنون بسته به نوع استفاده، نیم تا یک ساعت عمر بیشتر فراهم شده است؛ موضوعی که استفاده از هدست را برای تماشای هر نوع فیلم بهراحتی ممکن میکند.
افزایش اندک میدان دید و نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز برای تصویر زنده محیط نیز از دیگر بهبودهای سختافزاری هستند. این تغییرات در مجموع جذاباند اما ماهیت دستگاه را بهطور بنیادین تغییر نمیدهند.
انتظاری که از ویژن پرو در زمان معرفی وجود داشت، وابسته به یک چرخه تولید محتوای منظم و حمایت جدی توسعهدهندگان بود. اما روند تولید محتوا در سال نخست ناامیدکننده بود.
بهجای انتشار هفتگی ویدئوهای فراگیر اپل، فاصلههای چندماهه میان انتشارها دیده میشد. همچنین اپل مسیر سادهای برای دسترسی به محتوای فراگیر بیرون از اکوسیستم خود ارائه نکرد و برنامههای شخص ثالث نیز کندتر از سایر پلتفرمها پیش رفتند.
با این حال، از سال دوم وضعیت تا حدی بهتر شده است. اپل اپلیکیشن اسپیشال گالری را معرفی کرد که محتوای سهبعدی کوتاه را در قالبی شبیه به تیکتاک در اختیار کاربر قرار میدهد.
این ویژگی از ابتدا باید بخشی از پلتفرم میبود و اکنون بهخوبی نشان میدهد محتوای کوتاه و فراگیر چقدر میتواند تجربه هدست را ارتقا دهد.
نمونههایی از محتوای تازه مانند فیلم خودزندگینامهای درباره بونو از گروه یو۲ نیز وجود دارد که با استفاده خلاقانه از امکانات تصویری هدست، سطح جدیدی از تولید ویدیوی فضایی را به نمایش میگذارد. هرچند همه از سبک کاری بونو لذت نمیبرند، اما ارزش آموزشی و تجربی این نوع محتوا بالاست.
در مجموع، هرچند محتوای موجود هنوز گسترده نیست، اما کیفیت آن بسیار بالا است و اکنون ارزش دارد هفتهای چند بار هدست را برای تجربه آن روشن کرد؛ وضعیتی که یک سال قبل وجود نداشت.

ویژن پرو ام ۵
با اینکه اپل در زمینه پشتیبانی توسعهدهندگان جهش بزرگی نداشته، اما در تبدیل ویژن پرو به یک همراه قدرتمند برای مک پیشرفت زیادی کرده است. از همان ابتدا، ویژگی جذابی وجود داشت که با نگاه کردن به نمایشگر مکبوک و یک اشاره انگشت، یک مانیتور مجازی بزرگ و قابل تغییر اندازه ظاهر میکرد.
من در خانه یک مجموعه چندمانیتوره بزرگ دارم، اما هنگام سفر از این قابلیت زیاد استفاده کردهام. البته در ابتدا چند ایراد داشت: فقط یک مانیتور ارائه میکرد، رفرشریت به ۶۰ هرتز محدود بود و وضوح تصویر هم استاندارد بود. اینها بهتر از ۱۴ اینچ مکبوک پروست، اما با قیمت ۳۵۰۰ دلار همخوانی نداشت. انتقال صدا بین مک و هدست نیز ممکن نبود.
با آپدیتهای سختافزاری و نرمافزاری، همه این مشکلات برطرف شدهاند. ویژناواس اکنون سه اندازه مانیتور مختلف ارائه میدهد: نسبت استاندارد، فوقعریض شبیه مانیتورهای التراواید، و یک نمایشگر بسیار بزرگ و فراگیر که فضای کاری بینهایتی در اختیار میگذارد. ظاهر عالی دارد و مشکل حل شده است.
صدا هم اکنون بهطور خودکار بین مک و هدست یا هدفون بلوتوث منتقل میشود. این قابلیت روی مدل M2 هم فعال است. مدل جدید M5 آخرین مشکل باقیمانده را حل کرده: اکنون میتوانید نرخ نوسازی بالاتری از ۶۰ هرتز داشته باشید. اپل میگوید تا ۱۲۰ هرتز میرسد، اما ابزار دقیقی برای اندازهگیری وجود ندارد.
اپل با مجموعهای از آپدیتها، این قابلیت نمایشی را از یک نمونه آزمایشی به یک ویژگی واقعا کاربردی تبدیل کرده است. مخصوصا برای کسانی که به مانیتورهای فوقعریض یا چندنمایشگره علاقه دارند اما زیاد سفر میکنند، یا نمیخواهند هزینه سختافزار مانیتور را بدهند. حتی میتوانید بازیهای مک را هم روی این نمایشگر مجازی اجرا کنید. تجربه من از اجرای No Man’s Sky و Cyberpunk 2077 بسیار عالی بود.
در کنار ویدیوهای فضایی و تماشای فیلم، این قابلیت اکنون بهترین ویژگی ویژن پرو است.
اپل تلاش زیادی کرده تا ویژن پرو را به ابزاری برای ارتباطات و جلسات تبدیل کند. پرسوناز — آواتارهای سهبعدی کاربر برای تماسهای ویدیویی — در ابتدا بسیار بد بودند.
همچنین قابلیت آیسایت وجود دارد که با نمایش شبیهسازی چشمهای کاربر روی پنل بیرونی هدست، به اطرافیان نشان میدهد که از محیط آگاه هستید.
هرچند ایده پشت این ویژگی قابل درک است، اما اغلب چشمها را اشتباه نمایش میدهد، دیدنش دشوار است و بهنظر میرسد بخشی از سختافزار بسیار گران هدست را به هدر میدهد.
با آپدیتهای نرمافزاری، پرسوناز بسیار بهتر شدهاند. اکنون چهره من واقعا شبیه من است و حرکاتش طبیعیتر شده. تجربه حضور در تماس فیستایم با این قابلیت جالبتر شده، اما همچنان یک تجربه نو و تکرارناپذیر است. بعید میدانم کسی ترجیح دهد با آواتار وارد جلسه شود تا اینکه هدست را ۳۰ دقیقه کنار بگذارد.
مشکل من با آیسایت همچنان باقی است. تصور اینکه اپل چند سنسور و نمایشگر را فقط برای این قابلیت تعبیه کرده واقعا سخت است. حذف آیسایت بهترین کار ممکن برای کاهش قیمت و وزن این هدست است؛ همان دو مانع اصلی پذیرش عمومی آن.
واقعیت این است که دنیای واقعیت ترکیبی ماهیتی منزویکننده دارد و این ویژگیها تلاش میکنند آن را اجتماعیتر کنند، اما به نظر من این موضوع بخشی از جذابیت این فناوری است. اگر هدست قابلیت استفاده در محیطهای بیرونی داشت شاید این حرف درست نبود، اما ویژن پرو هنوز چنین کاربردهایی را پشتیبانی نمیکند.
دنیای مجازی یا همان متاورس مدتهاست ساخته شده: روی گوشیها، در اینستاگرام، تیکتاک، ویچت و فورتنایت. نیازی به اختراع دوباره ندارد.
ویژن پرو باید از تلاش برای تبدیل شدن به یک دستگاه همهکاره دست بکشد و روی آنچه واقعا در آن فوقالعاده است تمرکز کند. همین مسیر باعث کاهش وزن و قیمت هم خواهد شد.

ویژن پرو ام ۵
طبق پیشبینیهای مینگچی کو، تحلیلگر معتبر، مدل M5 فقط اولین عضو از چهار محصول جدید است. پس از آن قرار بود ویژن پرو ۲ و یک نسخه ارزانتر با نام ویژن ایر عرضه شوند، و سالها بعد عینکهای واقعیت افزوده واقعی. این برنامه منطقی به نظر میرسید.
اما گزارشی از بلومبرگ ادعا کرد تیم کوک منابع توسعه را از هدستهای آینده به پروژه عینکها منتقل کرده است. اگر چنین باشد، ممکن است برنامه قبلی تغییر کرده باشد.
واقعیت این است که ویژن پرو همیشه یک دستگاه گاهبهگاه خواهد بود، نه ابزاری برای استفاده روزمره. اگر قیمتش هزار دلار بود، بسیاری با این موضوع مشکلی نداشتند. اما با قیمت ۳۵۰۰ دلار، برای بیشتر افراد انتخاب مناسبی نیست.
با این حال این محصول جایگاه بالقوهای در بازار دارد. من هنوز فکر میکنم دستگاه فوقالعادهای است. قرار نیست به بزرگی آیفون یا حتی آیپد شود، اما میتواند با کاهش وزن و قیمت مخاطبان بیشتری جذب کند. حذف سختافزارهای مربوط به پرسوناز و آیسایت به این هدف کمک میکند.
اپل با اپل واچ هم مسیر مشابهی طی کرد. ابتدا مشخص نبود نقش آن در زندگی کاربران چیست، اما با تمرکز بر سلامت و تناسباندام هویت اصلیاش را پیدا کرد. ویژن پرو هم باید همین مسیر را پیدا کند. ویژگی نمایشگر فضایی مک میتواند شروع یک مسیر جدید و جذاب باشد.
اما در دنیای نویسندگی جملهای وجود دارد: باید گاهی عزیزترین بخشهای کار را حذف کرد. ویژگیهایی که عاشقشان هستید اما کار نمیکنند. وقت آن رسیده که اپل هم همین کار را با ویژن پرو انجام دهد. امیدوارم فقط تا جایی پیش نرود که کل پلتفرم را کنار بگذارد.
دیدگاهتان را بنویسید