سریالهای ابرقهرمانی زیادی وجود دارند که علیرغم کیفیت خوب نتوانستند بینقص و عاری از مشکلات ریز و درشت باشند. برخی از سریالهایی که در دنیای دیسی و یا مارول روایت میشوند، موضوع و شروع خوبی دارند، اما در ادامه دچار مشکلاتی میشوند که از تبدیل شدن آنها به یک اثر بینقص جلوگیری میکند.

حتی با این که برخی از این سریالها دچار شکست شدند، اما هنرنماییها و قسمتهای نمادینی در این ژانر ارائه دادند. این سریالها هنوز هم طرفدارانی دارند که از آنها دفاع میکنند، حتی با این که قسمتهای ضعیف و پایانبندیهای خوبی نداشتند. در ادامه با سریالهای ابرقهرمانیای آشنا خواهید شد که تقریباً بینقص بودند.
۱۰- سریال Titans سال ۲۰۱۸

سریال Titans از همان ابتدا دنیای جذابی را به مخاطب ارائه داد؛ نسخهای تاریکتر از تایتانهای جوان که شخصیتهایی مثل نایتوینگ، استارفایر و ریون درگیر داستانهای پیچیدهتر و عمیقتری بودند. صحنههای اکشن مهیج در کنار پویایی بین شخصیتها باعث شده بود تا این سریال کیفیت بالایی داشته باشد.
هرچند سریال Titans با مشکل ریتم و روایت مواجه بود. برخی شخصیتها برای مدت طولانی غیبشان میزد و همچنین داستان تمام شخصیتها شتابزده به نظر میرسید. با یک نویسندگی منسجمتر و فصلهای ساختاربندیشده، این سریال میتوانست به یکی از بهترین سریالهای دیسی تبدیل شود.
۹- سریال Heroes سال ۲۰۰۶

فصل اول سریال Heroes همچنان یکی از هیجانانگیزترین داستانهای ابرقهرمانی را دارد. داستان، مملو از حس تعلیق و رمز و رازهای جذابی بود که با قدرتهای خارقالعاده همراه میشدند. بینندگان با گروهی که در سریال معرفی شد به سرعت ارتباط گرفتند و ثابت شد که داستانهای ابرقهرمانیای که بر اساس کمیکها نیستند هم میتوانند موفق باشند.
با این حال، بلندپروازیهای سریال Heroes تبدیل به نقطه ضعفشان شد. در فصلهای بعدی شخصیتهای زیادی اضافه شدند که ریتم داستان را میگرفتند. برخی داستانها نیمهکاره رها میشدند و مشخص بود که سریال دیگر آن تمرکز اولیه و خاص خود را از دست داده است. این سریال تنها با حفظ انسجام خود میتوانست برای همیشه ماندگار شود، اما زیر بلندپروازیهای خود له شد.
۸- سریال Agents of S.H.I.E.L.D. سال ۲۰۱۳

سریال Agents of S.H.I.E.L.D. از دنیای MCU تبدیل به یک سریال علمی-تخیلی حماسی شد. شخصیتهای مثل کولسن، دیزی و فیتز-سیمونز به لطف آرکهای داستانی احساسی و جذاب در میان بینندگان محبوب بودند.
اما، تمام فصلهای این سریال به طور یکسان و با انسجام کامل خلق نشدند. این سریال باید به لحاظ داستانی به داستان فیلمهای مارول نیز واکنش میداد و همین مسئله باعث شد تا به لحاظ روایی برای این سریال مشکلاتی پیش بیاید؛ لحن سریال بین درام جاسوسی، ماجراجویی فضایی و سفر در زمان تغییر میکرد و انسجام سریال را از بین میبرد. این سریال موفقیت زیادی داشت، اما عدم انسجام آن را تضعیف کرد.
۷- سریال Hawkeye سال ۲۰۲۱

سریال Hawkeye ایدههای خوبی برای اجرا داشت؛ عمق بخشیدن به شخصیت کلینت بارتون و اولین حضور هیلی استاینفلد به عنوان کیت بیشاپ. لحن آرام و مبارزات با محوریت تیروکمان جذابیت خاصی به این سریال بخشیده بود.
هرچند به نظر میرسید که این سریال تنها یک ابزار انتقال باشد تا این که بخواهد داستان خودش را روایت کند. ریتم داستان ایراد داشت و خطهای داستانیای مثل کینگپین پرداخت کافیای نداشتند. در واقع این حس وجود داشت که سریال Hawkeye تنها برای این ساخته شده تا صرفاً نسل بعدی Hawkeye را معرفی کند. سریال Hawkeye در نوع خود جذاب بود، اما چیز زیادی برای ارائه نداشت؛ با انسجام و روایتی احساسیتر این سریال میتوانست تأثیر بیشتری بگذارد بهسرعت فراموش نشود.
۶- سریال Superman & Lois سال ۲۰۲۱

سریال Superman & Lois با یک قدرت احساسی واقعی و عمیق آغاز میشود. این سریال هویت کلارک کنت به عنوان یک پدر را نشان میدهد. این سریال با دیگر سریالهای ابرقهرمانی تفاوت داشت و بخشی از زندگی کلارک کنت را نشان میداد که در دیگر اقتباسهای این شخصیت ندیده بودیم.
اما متأسفانه رد ادامه این سریال خودش را بیش از حد پیچیده کرد. شخصیتهای منفی زیاد و مختلفی معرفی شدند، آرکهای داستانی مدام عوض میشدند و برخی پیچشهای داستانی اصلا قابل درک نبودند. سریال Superman & Lois لحظات خوب و جذابی را خلق کرد اما متاسفانه در ادامه هویت اولیهی خود را از دست داد.
۵- سریال The Flash سال ۲۰۱۴

سریال The Flash یکی از بهترین فصلهای اول را در میان سریالهای ابرقهرمانی دارد؛ شخصیتپردازی مثبتگرایانه بری، خط داستانی احساسی بین پدر و پسر و پیچش داستانی فلش معکوس تقریب بینقص ارائه شدند. همچنین این سریال گرنت گاستین (بازیگر شخصیت فلش) را به عنوان بهترین فلش لایو-اکشن تثبیت کرد.
هرچند، هرچه سریال The Flash جلوتر رفت، بیشتر در ورطهی تکرار افتاد. دشمنهای مختلفی با قدرت سرعت زیاد معرفی شدند و سفرهای زمانی زیادی آن را بیمعنی کرده بودند. پویایی و شیمی بین شخصیتها و بازیگران همچنان جذابیت داشت، اما نویسندگی و روایت دیگر آن حس خاص خودش را از دست داده بود. با تعداد فصلهای کمتر یا داستانی محدودتر سریال The Flash میتوانست همچنان یکی از بهترین سریالهای دنیای ابرقهرمانی باشد.
۴- سریال Smallville سال ۲۰۰۱

سریال Smallville دستاورد جاهطلبانهای را به دست آورد؛ داستانی حماسی که سالهای اولیه کلارک کنت را با عمقی احساسی و حضور شخصیتهای نمادینی مثل لکس لوتر روایت میکرد. در دوران اوج خود، این سریال یک اثر خارقالعاده بود که توانست اکشن ابرقهرمانانه را با ژانر درام نوجوانانه ترکیب کند.
متاسفانه، در طول ۲۱۷ قسمت این سریال، قسمتهای فیلر (Filler) و بیربط به داستان اصلی زیاد بودند و همین باعث میشد تا ریتم داستان اصلی کند شود. درهرصورت، با این که سریال Smallville خطهای داستانی فراموشنشدنیای دارد، اما بینقص نیست. حذف قسمتهای اضافی و تمرکز روی پرداخت به خط داستانی اصلی میتوانست این سریال را در اوج نگه دارد.
۳- انیمیشن سریالی Spider-Man: The Animated Series سال ۱۹۹۴

سریال Spider-Man: The Animated Series دنیای پیتر پارکر را به وسیلهی داستانسرایی سریالی و هستهی عاطفی قوی به مخاطبین ارائه داد. شخصیت مرد عنکبوتی در این انیمیشن جدیت و جاهطلبیای داشت که در دیگر انیمیشنها ندیده بودیم. همچنین این انیمیشن دارای یکی از بهترین پایانها در میان سریالهای ابرقهرمانی است.
اما متاسفانه سانسورهای سختگیرانه باعث شد تا بخشهای زیادی از انیمیشن Spider-Man: The Animated Series حذف شوند. مشتهای واقعگرایانه وجود نداشتند و برخی محدودیتهای زبانی نیز اعمال شدند. همچنین به لحاظ بصری نتوانست به حد استانداردهایی که با انیمیشن Batman: The Animated Series ایجاد شده بود، برسد. بااینحال، این انیمیشن همچنان یکی از بهترین اقتباسهای مرد عنکبوتی در تلویزیون است.
۲- سریال Gotham سال ۲۰۱۴

سریال Gotham بخشی خاص، آشفته و به شدت سرگرمکنندهای از شهر گاتهام را پیش از وجود بتمن ارائه میدهد. بسیاری از بازیگریها (مخصوصا شخصیتهای پنگوئن و ریدلر) در این سریال نمادین هستند و نمیتوان آنها را فراموش کرد. این سریال حس و حالی از شهر گاتهام را نشان میداد که شاید آخرین بار با انیمیشن Batman: The Animated Series تجربه کرده بودیم.
با این حال سریال Gotham به قدری ادامه یافت که دچار سردرگمی شد. آرک داستانی جوکر پیچیدگی بیهودهای داشت که مدام بین جروم و جرمیا به عنوان جوکر واقعی تغییر میکرد. همچنین فصل آخر این سریال به نسبت دیگر فصلها کوتاهتر بود که حس شتابزدگی را به داستان منتقل میکرد و یا به طور کل برخی از خطهای داستانی جذاب را رها کردند. فصلهای اولیه این سریال بینظیر بودند، اما در ادامه کمکم غرق در مشکلات خود شد.
۱- انیمیشن سریالی What If…? سال ۲۰۲۱

انیمیشن What If…? خلاصه داستان بسیار جذابی داشت؛ کاوش در میان بینهایت واقعیتهای موازی که پر از داستانها و پیچشهای داستانی جذاب از قهرمانها و شرورها بود. در برخی از قسمتهای این انیمیشن داستانگوییها بهقدری پویا و مبتکرانه بودند که دقیقاً حس و حالی شبیه به کمیکهای نمادین مارول داشتند.
متأسفانه با وجود داستان و روایت خوب، سبک انیمیشنی بسیار ناامیدکننده بود. حرکت انیمیشنها و سبکهای بصری این انیمیشن در حد و اندازهی داستان چندجهانیای نبود که روایت میکرد. این مسئله این پتانسیل که در انیمیشن میشد صحنههای جذاب و دیدنیای ساخت را هدر داد.
منبع: Screenrant
دیدگاهتان را بنویسید