تفال به حافظ شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳؛ نکتهای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین….
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
نکتهای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین
عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش
گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین
حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست
جان صد صاحب دل آن جا بسته یک مو ببین
عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند
ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین
زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد
با هواداران ره رو حیله هندو ببین
این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم
کس ندیدهست و نبیند مثلش از هر سو ببین
حافظ ار در گوشه محراب مینالد رواست
ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین
از مراد شاه منصورای فلک سر برمتاب
تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیتهای ششم تا هشتم میفرماید:
کسی نظیر آن جانانی که من در جستجویش از خود گذشتم ندیده است.
* اگر حافظ در گوشه محراب عشق، ناله سر میدهد، شایسته این را است.ای سرزنش کننده، تو را به خدا آن محراب ابروی یار را نگاه کن تا بدانی چرا حافظ ناله میکند.
*ای روزگار از مراد شاه منصور سرکشی نکن، بلکه بر وفق مرادش باش و از تیزی شمشیر و قوت بازویش بترس و آنرا ببین.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- به دنبال مقصود و هدفی میباشید و در این راه، سعی و تلاش فراوان دارید، ولی دیگران نیز مانند شما در حال فعالیت و در رقابت هستند و برای رسیدن به پیروزی تلاش میکنند. پس شما با قدرت و بهره گیری از تجربه دیگران، فعالیت خود را بیشتر کنید.
تعبیر غزل:
مدتی است خود را به خاطر نیت و آرزویی که در سر داری سرزنش و ملامت میکنی، اما هرچه تلاش میکنی این نیت از سرت بیرون نمیرود. باید بدانی، چون تو در این راه بسیارند و تنها تو نیستی که جاذبههای این فکر به زنجیرت کشیده، بلکه این راه رهروان بسیاری دارد. تردید را از دل خود بیرون کن و اکنون که بی اراده گام اول را برداشته ای، تا پایان راه ثابت قدم و استوار بمان که پیروزی با توست.