افزایش شادی و خوشحالی: چگونه با ورزش میتوان خطر افسردگی در زنان متاهل را کاهش داد؟
افسردگی یکی از مشکلات بهداشتی جهانی است که بر روابط خانوادگی و کیفیت زندگی تاثیر منفی میگذارد. درمانهای دارویی و مشاوره روانشناختی برای مدیریت این مشکل مورد استفاده قرار میگیرند. اما از جمله راهکارهای غیردارویی برای کاهش افسردگی، فعالیت بدنی و ورزش است. تحقیقات نشان داده است که ورزشهای هوازی و بدون هوازی مثل یوگا و تای چی میتوانند به کاهش افسردگی کمک کنند.
یکی از عواملی که بیشترین تاثیر را بر روی ارتباط بین ورزش و افسردگی دارد، وضعیت تاهل است. تحقیقات نشان داده است که مردان و زنان متاهل با وضعیت زندگی مثبتتر، فعالیت بدنی بیشتری دارند و در نتیجه کمتر از افسردگی رنج میبرند. علاوه بر این، رضایت زناشویی و روابط خانوادگی نیز به تحسین افسردگی کمک میکند. به عنوان مثال، زنانی که فرزندان زیر ۱۶ سال دارند، ممکن است کمتر از افسردگی رنج ببرند.
در مجموع، فعالیت بدنی و ورزش میتواند کمک کنندهای در کاهش افسردگی و بهبود زندگی خانوادگی باشد. از این رو، باید توجه بیشتری به ترویج فعالیت بدنی و مشارکت زنان در ورزش داشته باشیم تا بهبودی در سلامت روانی و خانوادهها و روابط زناشویی داشته باشیم.
افسردگی، مشکل بهداشتی جهانی است که باعث ناراحتی مزمن، کمردرد، سردرد، بیخوابی، خشم و بدتر شدن روابط خانوادگی میشود. فعالیت بدنی، ازجمله ورزشهای هوازی و بیهوازی، یوگا مثبت و تای چی میتواند به کاهش غم و اندوه کمک کند. ورزش جسمانی و افسردگی ارتباط پیچیدهای دارند که بر اساس جنسیت و وضعیت تاهل متفاوت است.
به گزارش ایسنا، بر اساس نتایج تحقیقات، وضعیت تاهل نامناسب باعث کاهش مشارکت در فعالیت بدنی میشود، در حالی که وضعیت تاهل عالی آن را ارتقا میدهد. جنسیت همچنین بر رفتار ورزشی تأثیر میگذارد، زیرا زنان متاهل نسبت به مردان متاهل فعالیت بدنی کمتری دارند.
در تحقیق حاضر، محققان بررسی کردند که آیا فعالیت بدنی بر خطر افسردگی در بزرگسالان متاهل تأثیر میگذارد یا خیر.
این گروه شامل ۱۵ هزار و ۶۰۷ فرد متاهل از تحقیقات پانل خانواده چین در سال ۲۰۲۰، بدون احتساب ۳۷۳۴ فرد با مصاحبه ناقص یا غیرمداوم و ۹۲۴۹ نفر با دادههای از دست رفته یا عدم واجد شرایط بودن، بود که توسط موسسه نظرسنجی علوم اجتماعی در دانشگاه پکن انجام شد.
آنان خطر افسردگی را با استفاده از مقیاس افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک ارزیابی کردند و نمرات بالای ۲۰ نشاندهنده خطر بالا بود.
ارزیابی تمرین جسمانی، دوچرخهسواری و پیادهروی برای رفتن و برگشتن به محل کار را حذف کرد. این گروه از روشهای آماری (آزمون ناپارامتریک کای اسکوئر، آزمون ناپارامتریک یو مان- ویتنی و رگرسیون لجستیک باینری) برای بررسی تأثیر ورزش بدنی بر خطر افسردگی در افراد متاهل استفاده کردند.
آنان همچنین عوامل مبدایی مرتبط با وضعیت روانی و رفتار فیزیکی، مانند سن، جنس، محل سکونت، وضعیت تأهل و وضعیت کار را به حساب آوردند.
عوامل دیگر شامل روابط زناشویی، احساسات زندگی و روابط اجتماعی بود. مؤلفههای رابطه زناشویی مورد ارزیابی رضایت زناشویی در رابطه با مشارکت اقتصادی و خانگی طرفین و احساسات زندگی مورد بررسی شامل رضایت از زندگی، سلامت ذهنی و آمادگی جسمانی خود ادراکی بود.
مؤلفههای روابط اجتماعی مورد بررسی، روابط بین فردی ذهنی و شهرت اجتماعی ذهنی بودند. محققان تفاوتهای جنسیتی را با مقایسه جداگانه بین گروههای کم خطر و پرخطر افسردگی بررسی کردند.
نتایج
در مجموع، ۳۶۵ (۴.۸ درصد) مرد و ۵۲۷ (۶.۶ درصد) زن در معرض خطر بالای افسردگی قرار داشتند. محققان دریافتند فعالیت بدنی با خطر افسردگی در میان شرکتکنندگان در تحقیق مرتبط است. آنان به سطوح بالاتر افسردگی در مناطق روستایی، بخش غربی، سطح تحصیلات پایین و جمعیت میانسال تا پیر اشاره کردند.
تنها خطر قابل توجه در میان زنان دارای فرزندان زیر ۱۶ سال کشف شد، در حالی که گروه زنان متاهل بدون فرزند زیر ۱۶ سال افسردهتر بودند. از نظر وضعیت شغلی، مردان بیکار بیشتر از زنان افسرده بودند. آزمون کای اسکوئر تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان نداد.
آزمون مان-ویتنی تفاوت معنیداری را در وضعیت اجتماعی درک شده بین زنان متاهل و مردان متاهل نشان نداد. با این حال، مردان متاهل، تفاوتهای بسیار قابل توجهی را در همه عوامل نشان دادند.
در میان افراد کم خطر، محققان تفاوتهای مبتنی بر جنسیت را در فراوانی ورزش، رضایت زناشویی، کمک مالی، کمکهای خانگی، سلامت عمومی و تندرستی ذهنی یافتند.
آنان تفاوتهای جنسیتی را در رضایت زناشویی، مشارکت مالی، مشارکتهای خانوار، سلامت عمومی خود ادراکی و موقعیت اجتماعی در میان افراد در معرض خطر نیز یافتند.
تفاوتهای آماری معنیداری بر اساس جنسیت در فراوانی ورزش در بین افراد کم خطر وجود داشت، اما هیچ یک در میان همتایان پرخطر آنان وجود نداشت. یافتهها نشان میدهد که محققان باید تفاوتهای جنسیتی را هنگام بررسی ارتباط بین ورزش جسمانی و خطر افسردگی در نظر بگیرند.
پس از ترکیب ویژگیهای جمعیتشناسی و شناختی مهم، رگرسیون باینری نشان داد که رابطه بین دفعات ورزش و افسردگی در زنان از نظر آماری معنیدار است. فعالیت بدنی با خطر افسردگی در زنان رابطه معکوس داشت، با این حال، ارتباط با افسردگی در مردان از نظر آماری معنیدار نبود.
رضایت بیشتر از زندگی، آمادگی جسمانی خود ادراک شده و سلامت ذهنی احتمال افسردگی را کاهش میدهد. رضایت زناشویی همچنین بر خطر افسردگی در زنان تأثیر میگذارد و رضایت بیشتر این خطر را کاهش میدهد. خطر افسردگی مردان با روابط بین فردی ذهنی مرتبط بود، اما با خطر افسردگی زنان ارتباطی نداشت.
نتیجهگیری
یافتههای تحقیق نشان داد که بین فعالیت بدنی و افسردگی در روابط زناشویی، بهویژه در میان زنان، رابطه منفی وجود دارد که نشان میدهد مقابله کردن با احساسات ناخوشایند در میان زنان متاهل ممکن است شادی و هماهنگی خانواده را بهبود بخشد.
اگرچه ارتباط معنیداری بین فعالیت بدنی و افسردگی در مردان متاهل وجود نداشت، اما افسردگی همسر ممکن است بر عملکرد خانواده و خوشبختی زناشویی تاثیر بگذارد.
فعالیت بدنی میتواند به تسکین پریشانی روانی و حفظ هماهنگی خانواده کمک کند. این گزارش توجه بیشتر به سلامت روان زنان، تقویت شبکههای حمایت اجتماعی برای مشارکت زنان در ورزش، و غنیسازی منابع مادی و فرهنگی و فرصتها را پیشنهاد میکند.
فعالیت بدنی منظم، بهویژه ورزشهایی که نیاز به مشارکت جمعی دارند، ممکن است به پویایی خانواده کمک کند.
یافتههای این تحقیق در مجله BMC Public Health منتشر شده است.
منابع
https://www.ncbi.nlm.nih.govhttps://thedailysummary.newshttps://www.news-medical.net