
اگر بخواهیم مرگ را صرفاً در سطح مکانیکی بررسی کنیم، آن را نهایتاً بهمثابه یک «بازنشانی» یا یک «جریمه» میبینیم؛ چیزی که مانع پیشروی بازیکن میشود و او را مجبور میکند دوباره تلاش کند. اما در روگلایکها، مرگ به چیزی بسیار پیچیدهتر بدل میشود: به یک فرم روایی. نه فقط محتوای روایت، بلکه ساختار و […]