بیشتر رویدادهای مرتبط با بازیهای ویدیویی، در واقع مراسمهایی پر زرقوبرق تبلیغاتی هستند و بهندرت پیش میآید که کسی با اشتیاق منتظر بنشیند تا پشتسرهم با موجی از تبلیغات مواجه شود. اما دستکم این رویدادها حس به مراتب سازمانیافتهتری نسبت به آگهیهای بیربط تلویزیونی دارند.
این رویدادها مجموعهای گسترده از بازیها را به نمایش میگذارند؛ از عناوین AAA با بودجههای سرسامآور گرفته تا آثار مستقل. اما چیزی که در میان این رونماییها خودنمایی میکند، لحظاتی است که هیچکس انتظارشان را ندارد. منظور تنها رونماییهای مورد انتظار و پرهیاهو نیست، بلکه آن دسته از تریلرهایی است که بیننده را فریب میدهند و تا لحظه آخر حس میکنید با چیزی کاملاً متفاوت روبهرو هستید. چنین تجربههایی نادر هستند، اما جذابیت و اثرگذاری آنها به قدری بالا است که به سختی میتوان چیزی را با آنها مقایسه کرد.
هنگامی که نام Dead Island به میان میآید، احتمالاً ذهنتان به سمت زامبیهایی انفجاری، سلاحهای دستساز، مناظر خیرهکننده یک جزیره تفریحی و البته انتظار طولانی مدت برای Dead Island 2 میرود. اما رونمایی اولیه Dead Island، با وجود اینکه یکی از بهیادماندنیترین تریلرها در تاریخ بازیها است، هیچگونه شباهتی به تجربه واقعی بازی ندارد.
در این تریلر، خانوادهای را میبینیم که در حرکتی آهسته و در میان هرجومرج، برای نجات جان خود تلاش میکنند. این یک صحنه تکاندهنده و عاطفی است. اما اگر بازی را تجربه کرده باشید، میدانید که Dead Island کوچکترین تلاشی برای جدی بودن ندارد و در عوض، فستیوالی پر از خشونت اغراقآمیز و کشتار زامبیها است. مقایسه آن مثل این است که با دیدن تریلر ۲۸Weeks Later وارد سالن شوید، اما با نسخهای از Evil Dead مواجه شوید. هر دو عالی هستند، اما هیچ سنخیتی با هم ندارند.
برای نزدیک به یک دهه، استودیوی FromSoftware تقریباً بهطور کامل با آثار سولز شناخته میشد. به نظر میرسید این سبک به تنها مسیر کاری این استودیو تبدیل شده است. اما ناگهان، رونمایی مرموز Sekiro Shadows Die Twice همهچیز را زیر و رو کرد. در این تریلر هیچ اشارهای به اینکه با یک آیپی جدید طرف هستیم، دیده نمیشد. این رونمایی بلافاصله توجهات را به خود جلب کرد. آیا این همان Bloodborne 2 است که مدتها انتظارش را میکشیدیم؟ یا شاید بازگشت سری افسانهای Tenchu پس از سالها سکوت است؟ اما مشخص شد که هیچکدام نبود، بلکه بازی کاملاً جدیدی بود که در برداشتی خیالی از ژاپن عصر سنگوکو جریان داشت. البته، Sekiro قرار بود ریبوت Tenchu باشد، اما فرامسافتور در اواسط ساخت متوجه شد که به طور جدی از مبانی آن اثر فاصله گرفته است و به همین دلیل، آن را یک آیپی جدید نامید.
بازی Bayonetta 3 اولین بار در مراسم The Game Awards 2017 برای کنسول نینتندو سوییچ معرفی شد. سازندگان این بازی را در حالی به جهان نمایش دادند که سه سال از انتشار نسخه دوم میگذشت. با این حال، نسخه سوم با تاخیرهای متعددی مواجه شد و به نظر میرسید Bayonetta 3 چیزی جز یک پروژه متوقف شده نیست. سپس در سال ۲۰۲۱ رویداد نینتندو دایرکت برگزار شد و استودیوی PlatinumGames نیز در آن حضور داشت و در نهایت Bayonetta 3 با طراحی جدید ظاهر شد. فارغ از اینکه بازی چگونه از آب در آمد، انتظار چهار ساله برای اطلاعات جدید به پایان رسید.
وجود یک بازی از Smash Bros بهخودیخود یک رویداد بزرگ محسوب میشود و اضافه شدن شخصیتهای جدید به این بازی نیز همواره خبرساز است.، اما هیچکدام از شخصیتهای مهمان معرفی شده برای بازی، به اندازه ورود غیرمنتظره و تماشایی جوکر بهعنوان اولین شخصیت DLC سر و صدا به پا نکرد.
وقتی جف کیلی برای انتقال به بخش بعدی مراسم خود آماده میشد، ناگهان همه چراغها خاموش شد و نماد Phantom Thieves به نمایش در آمد. آیا این همان Persona 5 بود؟ به نوعی بله، چرا که جوکر نه تنها نماد گروه خود را به نمایش گذاشت، بلکه دعوتنامهای را برای ورود به Smash Bros. Ultimate نمایش داد. از آن زمان تاکنون، معرفیهای بسیاری در Smash صورت گرفته، اما هیچکدام نتوانستند با هیجان و تئاتری بودن ورود Joker برابری کنند.
سری Resident Evil چه از منظر داستانی و چه از منظر دید گیمپلی، همواره سعی کرده است مسیر خود را تغییر بدهد تا تکراری نشود و بتواند مخاطبان بیشتری را جذب خود کند. پس از Resident Evil Village، بسیاری انتظار داشتند نسخه نهم حالوهوایی کاملاً متفاوت داشته باشد و Resident Evil Requiem دقیقاً همان چیزی است که انتظار میرفت. اما نحوه معرفی آن، چیزی بود که همه را غافلگیر کرد.
در اواسط مراسم SGF 2025، کپکام تنها اعلام کرد که بازی در حال توسعه است و از هواداران خواست کمی بیشتر منتظر بمانند. کمتر کسی باور داشت که این انتظار تنها دقایقی طول خواهد کشید. در آخرین لحظات مراسم، Resident Evil Requiem سرانجام با معرفی رسمی خود، به شایعات چندساله پایان داد و حتی یک تاریخ عرضه دریافت کرد.
هیدئو کوجیما بهخاطر ترفندهای بازاریابی غیرمنتظره خود، بهویژه در سالهای ابتدایی سری Metal Gear Solid، شهرت بالایی دارد. پیچشهای داستانی و فریبهای هوشمندانه بخشی جدانشدنی از آثار او هستند. اما P.T فراتر از هر آن چیزی بود که پیش از آن تجربه کرده بودیم؛ یک بازی فریبنده که تا پایان تجربه هم هویت واقعی خود را پنهان نگه میداشت.
P.T توسط تیمی در قالب پروژهای ساختگی عرضه شد. اما در واقع، این اثر چیزی جز شروعی تازه برای Silent Hill نبود. اثری که پس از کشف حقیقتش، همهچیز را در ذهن مخاطبان به هم متصل کرد: روحی به نام «لیزا»، خانهای کابوسوار با دید اول شخص، معماهای بیپایان و وحشتی روانشناختی.
منبع: TheGamer
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید