باری دیگر با فیلم Guardians of Galaxy 2 باز میگردیم به دنیای زیبا و جذاب جیمز گان باز میگردیم؛ این عنوان اثری بود که به تمامی شخصیتهای پیشین بیشتر پرداخت.
جیمز گان اکنون مسئولیت مدیریت جهان شرکت رقیب مارول را به عهده دارد. همانطور که پیش از این گفته بودم، جیمز گان یکی از خلاقترین ذهنهای فازهای اول مارول بود؛ کسی که تمامی طرفداران میتوانستند روی او حساب کنند تا اثری سرگرمکننده و بینظیر به ارمغان بیاورد. پس از انتشار چندین فیلم قدرتمند در جهان سینمایی مارول و ورود برادران روسو به MCU، جیمز گان در نقطهای بازگشت که ساخت اثری موفق و باارزش سختتر شده بود. مارول فاز سوم تقریباً نقطه اوج MCU بود… وقایع پس از Guardians of Galaxy 2 به نقطهای رسیدند که امروز گان مسئول جهان سینمایی DC شده است.
عنوان Guardians of Galaxy 2 در واقع مرحله بعدی در تحول داستان قسمت اول بود. تمامی شخصیتها مورد بررسی دقیقتری قرار گرفتند؛ از رابطه عاشقانه میان پیتر و گامورا گرفته تا رابطه خواهرانه میان نبیولا و گامورا. نمیتوان معرفی شدن مانتیس را نیز نادیده گرفت. شخصیتی که آنقدر محبوب بود، به بخشی از تیم اصلی گاردینز تبدیل شد. یکی از کاراکترهای افسانهای و جذاب کمیک بوکهای مارول نیز در همین اثر معرفی شد؛ سیاره زنده ایگو!
جیمز گان در آن دوران تا حدودی پادشاه کامیک کان سال خود بود و توانست نظر همه را به خود جلب کند.
عنوان مورد نظر ما در سال ۲۰۱۴ و مراسم کامیک کان سن دیگو به صورت رسمی معرفی شد. بازگشت جیمز گان و نام این اثر نیز در ماه ژوئن سال ۲۰۱۵ تایید شدند. نکته جالب اینجاست که بسیاری از اعضای سازنده قسمت اول به خاطر شرایط و موقعیتهای شغلی که با یکدیگر تداخل داشتند، نتوانستند برای ساخت قسمت دوم حاضر شوند. گان تصمیم گرفت تا داستان قسمت دوم با فاصله کوتاه پس از قسمت اول آغاز شود. دلیل این تصمیم پرداختن به نقش هر شخص در جایگاه تازه گاردین است. کرت راسل نقش پدر پیتر کوییل را بازی میکرد. این جنبه داستان تفاوت غیرقابل انکاری با نسخه کمیک بوکهای این شخصیتها دارد. برای کسانی که میدانند، ایگو کمیک بوکها هیچ ارتباط مستقیم یا خانوادگی با استار لرد ندارد. بسیاری از طرفداران باور دارند که رابطه منفی میان گان و مارول از این فیلم آغاز شد اما برای درک واقعیت کافیست به یکی از مصاحبههای جیمز گان نگاه بیندازیم. گان اینگونه اظهار داشت که:
مارول مرا به حال خودم رها کرد و اجازه داد کارم را آنطور که میدانم انجام دهم. من هم از طرفی با تمام وجود به پیشنهادات و ایدههای آنها توجه کردم. هیچکس به من نگفت المان داستانی یا شخصیتی را به اجبار به داستان اضافه کنم... زمانی که مارول به کارگردان اعتماد داشته باشد، آزادی زیادی در خلق فیلم ایدهآل به شما میدهد.
در پاسخ به سوال یکی از طرفداران، گان پروسه خلق و نوشتن قسمت دوم را اینگونه توصیف کرد:
بسیاری از جوانبی که در دنباله داستان به آنها پرداخته شد، در حین ساختن قسمت اول نوشته شدند؛ از پیشینه داستانی پیتر، پدر او و تمامی اتفاقهایی که به یاندو ربط داشت. قصد من پرداختن به تمامی این مسائل در قسمت دوم بود.
برای کسانی که واقعاً کنجکاوند وقایع Guardians of Galaxy 2 در چه نقطه از خط زمانی جهان سینمایی مارول قرار میگیرد، باید به سخنان سازنده اثر توجه کنیم. به گفته گان، GoG2 تنها سه ماه پس از قسمت او به وقوع میپیوندد.
هیچ شخصی در نسل جدید وجود ندارد که با تماشای این دستگاه چیزی غیر از یک اسکنر فضایی ببیند.
قسمت دوم این سری با صحنهای آغاز میشود که ایگو را کنار مادر پیتر کوئیل نشان میدهد. باری دیگر با توجه کردن به موسیقی متن فیلم میتوانید داستان کامل مردیت را تشخیص دهید. موسیقی اول برندی اثر گروه Looking Glass است. اگر به متن این آهنگ دقت کنید، مسائل تاریک و دردناک را مشاهده میکنید که با گوش کردن به آن مشخص نمیشوند. داستان این آهنگ درباره ملوانیست که همسر خود را ترک کرده است؛ درست مانند ایگو که عشق خود را رها میکند. مردیت تا حدی برای ایگو بیارزش و بیاهمیت است که او آهنگ محبوب مردیت را هنگام تخلیه خود با سوت می زند. ماشین ایگو همان تم رنگی را دارد که بعدها سفینه پیتر از آن بهره میبرد. این استفاده از رنگ توسط کارگردان ارتباط میان دو شخصیت را به نمایش میگذارد. در حالی که ایگو و مردیت وارد Dairy Queen میشوند، با کمی دقت، میتوانیم سگ دوستداشتنی جیمز گان را همراه با فردی ناشناس مشاهده کنیم.
گاردینز حالا با یک آبلیسک مبارزه میکنند. کوئیل نیز از یک دستگاه بازی فوتبال مخصوص Mattel Electronics سال ۱۹۷۷ به عنوان سنسور استفاده میکند. او با گامورا در مورد استفاده از شمشیر و تخصص او بحث میکند؛ مسئلهای که در نهایت با بهره بردن استفاده گامورا از شمشیر خود، برای به قتل رساندن هیولا، به پایان میرسد. دلیل قدرتمند بودن شمشیر گامورا، گاد اسلیر بودن آن است. کوئیل باری دیگر برای مبارزه به موسیقی فوقالعاده میکس مادر خود نیاز دارد. تضاد میان آهنگ مورد استفاده در این صحنه و مبارزه موجود، کنتراست زیبایی ایجاد میکند که حتی وحشتناکترین و سختترین نبرد را سرگرمکننده و تا حدودی خندهدار جلوه میدهد. رقص آغازین گروت انعکاسیست از رقص کوئیل در ابتدای قسمت اول. جیمز گان هرگز کات نمیکند و دو سال را صرف اجرای رقص به ظاهر معمولی کرده تا همه چیز بینقص به نظر برسد.
چه کسی میتوانست تصور کند که مواد منفجره قرار گرفته روی مغز یک سلستیال میتواند عدالتی شاعرانه را به تصویر بکشد.
درکس جهان هستی را به دو دسته تقسیم میکند؛ کسانی که میرقصند و کسانی که نمیرقصند. گان در مصاحبههای خود گفته بود داستان قسمت دوم درباره خانواده علیه غرور (که در انگلیسی میشود Ego یا همان ایگو) است. گروت در مقابل درکس منجمد میشود و خود را متوقف میکند چون میداند درکس و همسر او جزو اشخاصی بودند که نمیرقصیدند. شخصیت گروت با تمامی کاراکترهای دیگر صحنههای خاصی را شریک میشود اما برای ادای احترام به درکس از او فاصله میگیرد و رقص خود را به نمایش نمیگذارد. جالب اینجاست که در تمام طول فیلم گروت از دست درکس ناراحت میماند تا زمانی که در نهایت او را، به شیوه خود، به آغوش میکشد. کوئیل به خاطر برخورد رهبر آئیشا تمرکز ارتباط خانوادگی خود را روی ژنتیک میگذارد. او باور میکند تنها کسانی خانواده هستند که با شما ارتباط خانوادگی دارند. این طرز فکر غرور محوری است که با گذر زمان و اتفاقات احساسی تغییر کرده و به نتیجهای متفاوت تبدیل میشود.
راکت باتریها را میدزد و برای تیم خود دردسر ایجاد میکند. این باتریها یکی از المانهای اصلی و کلیدی داستان هستند. در نهایت ایگو از کوئیل به عنوان یک باتری استفاده میکند. یاندو در نقطه دیگر از فیلم به راکتی که باتریها را دزدیده میگوید:
من میدانم تو چه کسی هستی، پسر… چون تو خود من هستی.
با کمی دقت میتوانیم متوجه بشویم که دزدی بزرگ یاندو در چه نقطهای رخ داده است. این موجود فضایی آبی دوست داشتنی، کوئیل را از پدر او دزدید. همانطور که ایگو در مغز مردیت سرطان را قرار داد، راکت و گروت مواد منفجره را داخل مغز ایگو قرار میدهند. این شکل زیبایی از عدالت شاعرانه است که به همان شیوهای که ضربه وارد کنید، به شما نیز ضربه وارد میشود. آنها از قابلیت گروت برای کوچک شدن و ورود به مکانهای کوچک استفاده میکنند؛ درست همانند یاندو که از اندازه کوچک پیتر کوئیل برای دزدیهای خود استفاده کرده بود. همه چیز به شکلی زیبا و شاعرانه به یکدیگر متصل است.
حتی ظاهر عجیب و غیرعادی ایگو اشارهای بود به داستان پنهان این شخصیت و فرزندان او؛ یک هیولا که در یک تخم مرغ سفر میکند.
اگر کلمات قرار گرفته روی تیشرت پیتر را مورد بررسی قرار دهیم، کلمات بزرگ به Gears Shift (تغییر دنده)، کلمات کوچکتر به خاکستر، سیمان، سنگ و غبار ترجمه شده و جمله کوچک قرار گرفته در بخش پایین به یک اختراع از کهکشان تنیک تبدیل میشود. این اشارهایست به طراح لباس فیلم مورد نظر ما، کارن تنیک. به نظر من یکی از جالبترین، شاید حتی جذابترین، دیتیل فوقالعاده این فیلم به صحنه پیش از مکالمه درکس و استار لرد تعلق دارد. اگر با دقت این سکانس را تماشا کنید، میتوانید درکس را در حال استتار مشاهده نمایید. پس حرف او درباره نامرئی بودن حقیقت دارد. شخصیتهای داستان ما از میان یک کمربندی شهاب سنگی عبور میکنند؛ این ادای احترامی دیگر است به سری Star Wars و عنوان Empire Strikes Back در این مجموعه. نبرد غرورهای شخصیتهای راکت و استار لرد با ورود ایگوی حقیقی به پایان میرسد. سیاره رو به گونهای طراحی شده که یادآور یک تخم مرغ باشد. کسانی که سریال خارقالعاده و بینظیر رابین ویلیامز، Mork and Mindy، را تماشا کرده باشند این ادای احترام را تشخیص میدهند.
عنوان Guardians of Galaxy 2 مملو از تصویرسازیهای مربوط به تولید مثل است. از دانههای ایگو در سیارههای بیشمار گرفته تا تخم مرغ او. این شخصیت حتی از ساختار تخم مرغی برای بیان داستان همسران متعدد خود استفاده میکند. ما برای اولین بار چیزی را مشاهده میکنیم که به صورت مستقیم از روی هایپر اسپیس Star Wars اقتباس کرده است. یک پورتال کندو شکل که از یک نقطه کهکشان شخصیتها را به نقطهای دیگر منتقل میکند. این اولین حضور پورتالهای مذکور بود اما پس از آن در عناوین دیگری چون Avengers Endgame و Captain Marvel مورد استفاده قرار میگیرد. برای این تصویرسازی، ما باید از جیمز گان تشکر کنیم. سفینه گاردینز از فشار اتمسفر آتش میگیرد و میتوانیم درکس را نیز در حال سوختن ببینیم.
مختصات قرار گرفته زیر نام تمامی سیارهها به پیامهایی تبدیل میشدند که در نهایت، به صورت مخفیانه، از داستان قسمت سوم GoG رونمایی کردند.
گان برای اولین بار مختصات سیاره برهرت (Berhert) را در اختیار طرفداران قرار میدهد. این ادامه داستانگویی پنهان او در قسمت اول است. همانطور که پیش از این گفته بودم، مختصات سیارههای حاضر در GoG اول به معمایی بدون پاسخ ختم میشدند. جدیدترین راه حل مربوط به معمای موجود در قسمت دوم به این پیغام تبدیل میشود:
کلینیک پزشکی و بیولوژی ۸۹ P ۱ (۳)، قفس نیمهجهان C، نقشه مأموریت پیدا کردن IO است، ریاضی ساخته شده توسط ویندام، او یک موشک قارهپیمای هوشمند است.
تئوری اکثر طرفداران این بود که هویت راکت با عدد ۸۹P13 در مرکز دادههای ضندار قرار دارد و در قسمت سوم اسرار او فاش میشود. همه ما میدانیم که این اتفاق واقعاً به مرکز توجه و داستان اصلی Guardians of Galaxy 3 تبدیل شد. حتی یاندو نیز از ریشههای اسرارآمیز راکت مطلع بود و گفت:
من میدانم دانشمندانی که تو را ساختند، ذرهای به تو اهمیت نمیدادند.
اینجا، کوئیل به نبیولا میگوید:
من فکر میکردم یک ابرشرور بداند که چگونه دروغ بگوید.
در فیلمهای Avengers Infinity War و Avengers Endgame ما پی بردیم که دلیل این ضعف نبیولا دروغ نگفتن تانوس است.
البته در این فیلم نیز ایگو دروغ نمیگوید. او تنها حقیقت را قطعه قطعه به نمایش میگذارد تا زمانی که از او متنفر میشویم. به سیارهای میرسیم که تمامی غارتگرها در آن زندگی میکنند؛ همان سیارهای که بعدها در عنوان Endgame با پورتال استرینج از آن خارج میشوند و به نبرد میپیوندند. هاوارد اردکه باری دیگر اینجا حضور افتخاری دارد. در اتاق یاندو نیز ما تصویری از وال روس میبینیم؛ شخصیتی که در کمیک بوکها همواره در کنار گروت و راکت بود. یاندو با استکار اوگورد درگیر میشود! اوگورد نیز به این موضوع اشاره میکند که یاندو هرگز صدای شیپورهای آزادی را نمیشنود. او عصبانی است چرا که فکر میکند یاندو کودک میدزدد. حقیقت این است که یاندو برای نجات جان پیتر این کار را کرده بود.
با کمی توجه میتوانید شباهت خانههای گنبدی به جمجمههای پنهان شده زیر خاک را روی سیاره ایگو مشاهده کرد.
یاندو بیش از حد مغرور است تا اعتراف کند که دلیل نگه داشتن کوئیل در نزد خود، همان عشق و محبت پدرانه موجود در قلب اوست. ایگو به پیتر میگوید که هیچ ایدهای ندارد چرا یاندو او را نزد خود نگه داشت. بله، ایگو با نقطه دید بیاحساس خود نمیتواند تصور کند که چرا یک شخص بخواهد فرزند خود را تکه دارد. باری فیلسوف پنهان فیلم، درکس، سخن میگوید. او میگوید:
من فکر میکردم که یاندو پدر تو باشد.
در انتهای فیلم نیز ما متوجه میشویم که شاید یاندو پدر پیتر نباشد، اما بابای اوست. کوئیل باری دیگر به دیوید هاسلهاف اشاره میکند؛ شخصیتی که در انتهای فیلم اعتراف میکند، تنها یک خواننده و بازیگر مشهور است. جالب اینجاست که هاسلهاف در این اثر حضور افتخاری داشته و حتی موسیقی تیتراژ عنوان مورد نظر ما را اجرا میکند. در حالی که گروه دور هم جمع میشوند، پیتر موسیقی The Chain فلیتووک مک را پخش میکند. این موسیقی متعلق به دورانی است که اعضای گروه فلیتووک در آن درگیر طلاقهای سختی بودند.
اینجاست که با ملحق شدن به ایگو، استار لرد زنجیر خانواده حقیقی خود را میشکند. مانتیس ایگو را میخواباند و در توصیف آن میگوید:
ارباب من شبها بیدار میماند و به فرزندان خود فکر میکند.
جالب اینجاست نقطه دیگری که مانتیس از این قابلیت استفاده مینماید، برای بیهوش کردن تانوس است. این شخصیت نیز در این لحظه خواب به قتل رساندن فرزند خود را میبیند. ما به سیاره ایگو میرویم و موسیقی My Sweet Lord جورج هریسون را میشنویم. موسیقی عمیق درباره ارتباطی احساسیتر با خالق. گنبدهای موجود در این سیاره، شباهت بسیار زیادی به جمجمه دارند. شاید این اشارهای باشد به جمجمه کودکان مرده بیشماری که در این سیاره قرار گرفتهاند. طراحی لباس او نیز منعکس کننده این راز پنهان است؛ سطح آن با پارچه و فابریک پوشیده شده است در حالی که قطعات فلزی پشت آن قرار گرفتهاند.
بررسی این کوه وحشتناک از جمجمه هم لذتبخش بود، هم بینهایت دشوار؛ ذرهبین هم برای آنالیز تمامی این باقیماندههای پوسیده کافی نیست.
ایگو میگوید که یک شخصیت سلستیال است. این موجودات با الهام از تئوری مغز بولتسمان ساخته شدهاند. این تئوری اظهار دارد که در جهانی شورشی احتمال اینکه ما تنها مغزهایی باشیم واقعیت را تصور میکنند بالاتر است. رقص میگوید که وقتی شما زشت باشید و کسی شما را دوست داشته باشد، میدانید که این عشق حقیقی میباشد. کویین در تلاش خود برای به دست آوردن عشق گامورا شکست میخورد چرا که مثل ایگو رفتار میکند. این در حالیست که موسیقی پخش شده در این صحنه Bring it on Home to Me سم کوک است و داستان تلاش یک مرد برای به دست آوردن قلب زنی که علاقهای ندارد را به تصویر میکشد. گاکورا در صحنه بعد ۲ شاخه را مشاهده میکند که با وزش باد در کنار یکدیگر میرقصند. او این شاخهها را قطع میکند چون همانطور که درکس گفته بود، در دنیا اشخاصی هستند که میرقصند و افرادی وجود دارند که هرگز نمیرقصند. درگیری میان گامورا و نبیولا به نقطهای میرسد که ما پی میبریم دلیل تلاشهای رقابت نیست… خانواده است.
اینجاست که خواهران کوه جمجمههای پنهان شده ایگو را پیدا میکنند. گان در سال ۲۰۲۰، از طریق توییتی مشخص کرده بود که این کوه به نظر بیارزش پر شده از ایستر اگهای جذاب. بیاید نگاه دقیقتری بیندازیم به این اجساد پوسیده تا جزئیات نهفته در آنها را پیدا کنیم. در صخره سمت چپ جمجمه موجودی مشاهده میشود که تنها میتوان به عنوان یک گانگان از سری فیلمهای Star Wars باشد. برای کسانی که نمیدانند جار جار بینکس از همین نژاد بود. در بخش راست، جمجمه استیچ بیچاره را میتوانیم ببینیم… با دقت کردن به صحنه کلوس آپ، میتوانیم جمجمه نژاد موجود فضایی را رویت کنیم که تاکنون در آثار بیشماری از جهان سینمایی مارول حضور داشته است؛ یکی از همنژادهای بتا ری بیل. جمجمه شخصیت دیوی جونز از سری فیلمهای Pirates of the Caribbean نیز در این کوه قرار دارد.
حتی Nien Nunb بیچاره نیز نتوانسته از دست ایگو جان سالم به در ببرد. البته نمیتوان جمجمه رانکور قرار گرفته در مرکز را نادیده گرفت. برخی از طرفداران باور داشتند که جمجمه لایلا نیز در این کوه پنهان شده است اما قسمت سوم این مجموعه خلاف آن را اثبات میکند. در کل اشارات به پدربزرگ دنیای سینمایی مارول، Star Wars در مرکز توجه قرار دارند.
استن لی به راحتی با یکی از نژادهای شکستناپذیر جهان سینمایی مارول درباره اتفاقی که هنوز رخ نداده، صحبت میکند؛ The One Above All اینجاست.
به یکی از صحنههای معروف فیلم میرسیم که در آن راکت مشغول مسخره کردن Taser Face است. این خیانتکار اعضای دیگر گروه یاندو را به خلأ وحشتناک و سرد فضا میسپارد. یاندو نیز در انتهای فیلم به همرزمهای خود میپیوندد. ریچارد کریستی حضور افتخاری دارد و در تیراژ با نام “Down There!” از او یاد شده است. تبلت راکت نام چند سیاره بسیار جالب را نشان میدهد. با کمی دقت میتوانیم اسامی درزلار، هالا، ترما، ترا و ایگو را مشاهده کنیم. ترا کره زمین است و ایگو همان ایگوی خودمان. هالا جهان اصلی نژاد کری است که بعدها در فیلم Captain Marvel آن را مشاهده کردیم. درزلار و ترما عجیبترین گزینههای حاضر هستند. هر دوی آنها در کمیکی به نام Annihilation Conquest حضور داشتند. این کمیک گروه گاردینز، های اوولوشنری و آدام وارلاک را به هم متصل میکند. ما از کنار دو کرونانی عبور میکنیم؛ این موجودات همنژادهای کورگ هستند. البته از کنار استن لی نیز عبور میکنند. این شخصیت در حال مکالمه با واچرها است؛ موجوداتی که اولین حضور کامل و گسترده خود را در عنوان What If تجربه کردند.
استن لی به وقایع Captain America Civil War اشاره میکند! مشکل اینجاست که داستان Guardians of Galaxy 2 پیش از این عنوان رخ میدهد. کوین فایگی و جیمز گان به این موضوع اشاره کردهاند که استن لی احتمالاً موجودیست مانند The One Above All. برای کسانی که نمیدانند کاراکتر مذکور، در گویشی ساده، خدای جهان کمیک بوکهای مارول است. راکت و یاندو به سیاره ایگو میرسند که حالا، همانند نسخه کمیک بوکهای خود، صورت دارد. شخصیتهای مورد نظر ما بار دیگر به آزکاواریها اشاره میکنند. این نژاد در قسمت اول مجموعه GoG مورد اشاره قرار گرفتند. ایگو همان نقطهای را روی سر پیتر لمس میکند که Ancient One در فیلم Doctor Strange لمس کرده بود. کوئیل Eternity را میبیند.
متاسفانه به خاطر مناسب نبودن تصویر، نمیتوانم پست کامل را به اشتراک بگذارم اما این تصویر متعلق به پست پاک شده بازیگر مادر مانتیس است.
بسیاری از طرفداران باور دارند که مادر پیتر همان Infinity است. برای پی بردن به هویت Infinity، پیشنهاد میکنم مطلبم درباره جزئیات Guardians of Galaxy اول را، با ورود به این لینک، مطالعه کنید. بسیاری از طرفداران در میان جمعیت همسران قبلی ایگو، فردی از نژاد مانتیس را رویت کردند. در آن سالها گان تایید کرده بود که ارتباطی میان مانتیس، ایگو و پیتر وجود ندارد. این ادعای پس از انتشار Guardians of the Galaxy Holiday Special تغییر کرد و حالا ما میدانیم که استار لرد و مانتیس خواهر و برادر هستند. جالب اینجاست که در یک پست مربوط به سال ۲۰۱۷، من به خاطر دارم بازیگر این زن ادعا کرده بود که نقش مادر مانتیس را ایفا کرده است اما مجبور شد پست خود را پاک کند. ایگو به کشتن مادر پیتر و قرار دادن سرطان داخل مغز او اعتراف میکند. ما در صحنههای مختلف گسترش ایگو، مادر و پدر گان را میبینیم. حتی پدر بزرگ او نیز در یکی از صحنهها حضور دارد. یاندو پدر پیتر را Jacka** خطاب میکند؛ برداشتی که اولین بار در قسمت اول آن را شنیده بودیم.
راکت حرکتی مشابه به یاندو را در قسمت اول انجام داده بود… اینجاست که باری دیگر شباهت میان این دو شخصیت به نمایش گذاشته میشود. در نهایت این نبیولاست که همین بلا را سر تانوس میآورد. اینطور که به نظر میرسد اعضای گروه گاردینز علاقه زیادی به حملات کامیکازی دارند. پیتر با قابلیت ویژه یاندو آهسته روی زمین فرود میآیند و یاندو خود را مری پاپینز خطاب میکند. یاندو اعتراف میکند که شیوه کنترل کردن تیر ویژهاش با استفاده از مغز خود نیست، بلکه قلب او کنترل این سلاح را در دست دارد. پیتر خاطراتی را مشاهده میکند که ما پیش از این ندیده بودیم. وقت گذراندن با یاندو، پرواز با راکت و چند خاطره شیرین دیگر. راکت پیش از از خودگذشتگی یاندو، میدانست که او قصد این کار را دارد. راکون ما میگوید که تنها میتواند از دست دادن یکی از دوستانش را تحمل کند. به همین دلیل است که مرگ گروت در Infinity War، مقابل چشمان راکت، آنقدر دردناک است.
چه کسی با دیدن این سر قطع شده یک ربات به نام مین فریم میتواند حدس بزند که مایلی سایرس نقش او را ایفا کرده بود؟
جسد یاندو، با علامتهای جالبی تزیین میشود که به نیروهای مسلح آمریکا تعلق دارند. نماد کاپیتان نیروی هوایی روی گلوی او، مدال دفاع ملی روی پیشانی او، ربان ارتش برای فعالیت مفید روی چشمان او و نماد موشکی نیروی هوایی روی دهان او قرار میگیرند. این نماد به کسانی داده میشود که به صورت جوانمردانه و با دقت بالا سرویسهای موشکی قارهپیمای آمریکا را کنترل میکنند. گزینه آخر بسیار جنبه سمبولیک جذابی دارد. یاندو با سوت زدن تیر (یا موشک) خود را کنترل میکرد. تمامی اعضای گروه گاردینز به معنای زیبای خانواده پی میبرند و ما حتی شاهد به آغوش کشیده شدن یک خواهر توسط خواهر دیگر هستیم. کراگلین Zune یاندو را به پیتر میدهد؛ هدیه نهایی از کسی که حکم پدر کوئیل را داشت. آخرین آهنگی که پخش شده بود Father and Son کت استیونز است… یاندو این موسیقی را هنگام سفر برای نجات پیتر برای خود پخش کرده بود. بسیاری از سلبریتیها در همین صحنه ایفای نقش کردهاند.
از چارلی ۲۷ گرفته تا الیدا اوگورد که در کمیک بوکها خواهر ناتنی استکار است. در صحنه پس از تیتراژ، این شخصیتها کنار مارتین ایکس و کروگر قرار میگیرند. کروگر یک جادوگر لیمبی است که در جهان خودش مسئولیت جادوگر اعظم را به عهده دارد. مایلی سایرس نیز به عنوان صداپیشه مینفریم (Mainframe) حاضر میشود. در صحنه پس از تیتراژ سوم، ما برای اولین بار پیله واقعی آدام وارلاک را مشاهده میکنیم. جیمز گان در سال ۲۰۲۰ تایید کرد که ۵۰ عدد از I am Grootهای حاضر در این فیلم به معنای ف** هستند. یکی از شخصیتهایی که به صورت مخفیانه در تیتراژ این فیلم قرار گرفته، جف گلدبلوم در نقش گرند مستر، است. این اولین حضور کاراکتر مذکور میباشد چرا که نقش آفرینی کامل اول جف گلدبلوم در فیلم Thor Ragnarok (دو سال پس از انتشار این اثر) به نمایش گذاشته شد.
امیدوارم که از این مطلب لذت برده باشید و توانسته باشم جنبههای متفاوتی از Guardians of Galaxy را برایتان به ارمغان آورده باشم! در صورتی که دیتیل یا ایستر اگی را فراموش کردم، در بخش نظرات به آن اشاره کنید. هفته دیگر به فیلم Spider-Man Homecoming و جزئیات آن میپردازم. منتظر بررسی جزئیات تریلر Fantastic Four The First Steps من در روز یکشنبه نیز بمانید.
منبع: گیمفا
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید