سرانجام بازی Battlefield 6 پس از تبلیغات و هیاهوی بسیار عرضه شد، اما آیا توانسته انتظارات را در همه زمینهها برآورده کند؟
بازی Battlefield 6 توسط فروشگاه پرشین گیمر در اختیار گیمفا قرار گرفته است
وقتی صحبت از Battlefield 6 به میان میآید، بهحق باید بخشهای داستانی و چند نفره بازی را جدا از هم در نظر بگیریم. توسعهدهنده، یعنیBattlefield Studios ، متشکل از چند استودیوی مختلف است که هرکدام مسئولیت بخش خاصی از فرایند تولید را بر عهده داشتهاند. از اینرو DICE مثل همیشه بخش بازی گروهی را برعهده گرفته و EA Motive و Criterion Games سازنده قسمت داستانی بودهاند. به همین خاطر آن دو بخش از نظر کیفیت و ساختار، از زمین تا آسمان با هم اختلاف دارند. نخست به سراغ بخش داستانی یا همان Campaign میرویم و تکلیفمان را با آن مشخص میکنیم. بخشی که متاسفانه برای تجربه آن همانند قسمت Multiplayer نیاز به اتصال دایم به اینترنت دارید.
داستان در اواخر دهه جاری میلادی روایت میشود. جایی که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در حال فروپاشی است. از سوی دیگر یک کمپانی نظامی خصوصی روزبهروز بیشتر در حال قدرت گرفتن است. قصه در ابتدا با حمله غافلگیرکننده آن کمپانی به پایگاه ناتو در گرجستان و کشتهشدن یاران شخصیتِ محوری، Dylan Murphy، آغاز میشود. شروعی که شاید طوفانی به نظر برسد اما در ادامه از فروغ آن کاسته میشود. بخش داستانی Battlefield 6 در یک کلام کلیشهای و صد البته شعاری است. این اثر از نظر ساختار سناریوها و گیمپلی از نسخه سومش و یا حتی عنوان قدیمی Black روی کنسول پلیاستیشن۲ یک قدم هم فراتر بر نمیدارد. از منظر قصه و روایت آن نیز به قدری سطحی و شعارزده است که شاید حالتان بد شود.
برای نمونه بازی به شکل اغراق آمیزی پرچم آمریکا را پیاپی در چشم و چال مخاطب فرو میکند. سربازان ناتو تا آخرین نفس دلیر و از خود گذشته هستند، اتحاد ناتو نماد نیروی خیر و آمریکا با اهمیتترین کشور جهان است که جایگزینی برایش وجود ندارد. البته شاید ادعا شود که طبیعی است وقتی غربیها محصولات فرهنگی تولید میکنند، خود را عامل خوبی نشان دهند؛ اما مشکل فقط مفاهیم تبلیغاتی نیست.
بازی فقط نه مرحله دارد که بهصورت تخمینی در پنج الی شش ساعت به اتمام میرسند. این زمان کوتاه برای اثری هفتاد دلاری قابل قبول نیست. بهخصوص که این مراحل به غیر از دو تای آخر، هیچ بویی از علل محبوبیت بازیهایBattlefield نبردهاند. فیزیک عالی و تخریبپذیری بالای محیط بیشتر جنبه نمایشی دارد تا این که تاثیری بر تجربه تعاملی شما داشته باشد. بازی پر از انفجارهای با شکوه است اما اینها صرفا تزیینی و با هدف شکه کردن مخاطب هستند. چیزی که در گیمپلی به کارتان میآید همان بشکهها و کپسولهای قرمز صنعت بازی هستند. عواملی انفجاری که در ساختهی قدیمی Criterion Games یعنی Black، حضور پرتعدادشان هیجانانگیز بود ولی امروزه برای یک اکشن تیراندازیِ مثلاً واقعگرایانه چندان توجیهپذیر نیست.
سناریوهایی که در مراحل بازی Battlefield 6 با آنها مواجه میشوید تکراری و ملالآور هستند. سازندهها تقریبا هیچ تلاشی نداشتهاند که چیز خلاقانهای رو کنند. هر ماموریت یک مسیر بسیار خطی و از پیش تعیین شده است که باید در آن کارهایی انجام دهید که صد بار در خود سریBattlefield یا Call of Duty انجام دادهاید. همچنین اهدافی که برایتان مشخص میشوند از جمله جلوگیری از شلیک موشک به شهرها یا نجات رییس جمهور آمریکا را در بیشمار اثر دیگر دیدهایم. مسیر شما نیز به قدری بسته و سرراست است که اگر اندکی پایتان را کج بگذارید با پیغام اخطار خروج از نقشه طرف میشوید؛ حتی اگر آن مکان جایی باشد که از آن آمدهاید یا در ادامه به آن مراجعه خواهید کرد.
نامBattlefield را به میادین نبرد بزرگ و تخریبپذیری میشناسند که Campaign از آنها تقریبا بیبهره است. فقط در دو مرحله پایانی است که در نقشههای آزادتری قرار میگیرید و حتی میتوانید اهداف را بهصورت آزادانه انتخاب کنید و به دلخواه از وسایل نقلیه بهره ببرید. همین دو، از بهترین مراحل این عنوان بهحساب میآیند.
در انتهای توجهمان به بخش مرحلهای نیز باید بگوییم شما شاهد مجموعهای از باگهای خندهدار خواهید بود. هم هوش مصنوعی رفتارهای عجیب انجام میدهد، هم شبیهسازی فیزیک گهگاه به هم میریزد و هم انیمیشن آدمها و دوربین دچار اشکال میشوند. واضح است که فرایند کنترل کیفیت به زمان بیشتری نیاز داشته. با همه این تفاسیر شاید بگویید که “من برای بازی تک نفره اینجا نیستم، زودتر بگو بخش چند نفره چطور از آب در آمده”. باید بگوییم با این که قسمت Multiplayer ویژگیهای چندان جدیدی برای نمایش ندارد، اما هرچه از یک Battlefield بخواهید را به نحو احسن در اختیار شما قرار میدهد.
خوشبختانه Battlefield 6 موفق میشود میادین نبرد را به بهترین نحو شبیهسازی کند. نه عدد نقشه اصلی در ابعاد مختلف وجود دارند که در پنج جبهه در نقاط مختلف کره خاکی واقع میشوند. هر نقشه هم خودش به تکههای کوچکتری برای حالتهای بازی جمعوجور مثل Team Deathmatch تقسیم میشود. به علاوه که بازی هر فصل هم نقشههای جدید رایگان دریافت خواهد کرد. در دورهای که بازیها نصفه و نیمه منتشر میشوند، این میزان از نقشههای متنوع که همه به خوبی طراحی شدهاند قابل تقدیر است. از نقاط قوت نقشهها این است که برخلاف Battlefield 2042 محیطها زیادی گسترده نیستند تا هلیکوپترها و تانکها نیروهای پیاده را مثل مورچه له کنند. با این که کماکان داشتن یک تانک موهبتی ارزنده محسوب میشود، در هر گوشه ممکن است نیروی دشمن در کمین آن باشد.
یکی دیگر از فواید زیادی وسیع نبودن نقشهها این است که لازم نیست مسافتهای طولانی را پیاده طی کنید یا دربهدر دنبال خودرویی باشید که سوارش شوید. میان شما و نقاط هدف یا نیروهای دشمن فاصله خیلی زیادی وجود ندارد. این خود موجب میشود خیالتان از این که هنوز خیلی مانده به دشمن برسید راحت نباشد و همیشه گوشبهزنگ بمانید. نقشههای Battlefield 6 از بهترینهای این سری هستند. بهخصوص که نقشه محبوب Operation Firestorm از نسخه سوم هم به صورت بازسازی شده برای علاقهمندان در بازی گنجانده شده است.
اگر نگوییم مهمترین عامل، یکی از اساسیترین عوامل برای لذتبخش بودن یک بازی اکشن تیراندازی، حس شلیک با تفنگها است. این مورد نیز به خوبی پیادهسازی شده، به گونهای که ترکیب انیمیشن سلاحها و صدای شلیکشدن گلوله حس واقعگرایانهای به این اثر میبخشد و میتوان حتی لگد تسلیحات و سنگینی شلیک با آنها را تا حدی درک کرد. متاسفانه عملکرد Adaptive Triggers دستههای پلیاستیشن۵ در بازی دچار اشکال است و به محض سنگین شدن دکمه R2، شلیک انجام میشود. اگر این مشکل در آپدیتهای بازی حل شود لذت تعامل با سلاحها دوچندان خواهد شد. اگرچه خیلی گیمرها ممکن است جهت تسلط بیشتر، این قابلیت را خاموش کنند یا اصلا با ماوس و صفحهکلید بازی کنند.
تنوع تسلیحاتی که در اختیار دارید خوب است و همچنین میتوانید آنها را از نظر ظاهری و عملکردی شخصیسازی کنید. شما با شرکت در نبردها امتیاز تجربه و تراز کسب میکنید و قادر هستید به امکانات بیشتری برای اتصال به سلاحهایتان دسترسی داشته باشید. اینکه چه قطعهای را برگزینید میتواند به طور مستقیم به سبک بازی شما و در نتیجه شکست یا پیروزیتان کاملا اثر بگذارد. علاوهبر به سادگی امتیازِ XP گرفتن در جنگها، چالشهای متنوعی هم برایتان فراهم شده که انجام آنها در کسب زودتر ارتقاهای مورد نظرتان موثر هستند. البته نیازی ندارید همه کلاسها و تسلیحات را ارتقا دهید. بلکه میبایست ببینید با کدام کلاس و کدام سلاحها راحتترید و ابتدا روی ارتقای آنها تمرکز کنید.
نسخه ششمِ سری Battlefield چهار کلاس در اختیار شما قرار میدهد که هرکدام تخصص خود را دارند. سرباز Assault برای تهاجم مستقیم با حداکثر مانورپذیری بهکار میآید، Engineer دوست تسلیحات زرهی خودی و دشمن خودروهای نظامی دشمن است، کلاس Recon همان تک تیرانداز بوده و Support هم برای یاری رساندن به تیم خودی با مهمات و سلامتی مناسب است.
شما در قالب جوخههای چهار نفره وارد بازی میشوید و هر وقت دوست داشته باشید هم میتوانید کلاس خود را تغییر دهید. شاید این سازوکار کلاسبندی خیلی ساده به نظر آید اما همین موضوع عنصری بود که Battlefield 2042 در آن دچار سردرگمی بوده و اعتراضهای زیادی را برانگیخت. بهطورکلی سازندهها این بار تلاش کردهاند چیزی که بهدرستی کار میکند را دستکاری نکند. نمونه دیگر این موضع هم حالتهای بازی چند نفره هستند.
طبق انتظار، دو حالت پرطرفدار و دوستداشتنی Conquest و Breakthrough در اینجا حضور دارند. در Conquest دو تیم بر سر تسخیر نقاط کنترل یا بازپسگیری آنان رقابت میکنند تا امتیاز دشمن به انتها برسد. در Breakthrough هم تیم شما برای به دست آوردن یا دفاع از نقاط معینی از یک بخش نقشه و پیش بردن یا نگه داشتن خط مقدم تلاش میکنند. یک حالت جدید هم به نام Escalation در این بازی معرفی شده که دوباره بر مبنای تسخیر نقاط مشخص بوده با این تفاوت که با پیشرفت در رقابت، از تعداد نقاط قابل تصاحب کم میشود و دو طرف در محدوده فشردهتری با یکدیگر درگیر میشوند.
این حالتها با وجود نقشههای متعادل، تیراندازی جذاب و تنوع تسلیحاتی که جلوتر از آنها یاد کردیم بسیار هیجانانگیز و درگیر کننده هستند. همچنین در نقشههای بزرگتری که دو تیم به انواع وسایل زرهی دسترسی دارند، ترسناکیِ میادین نبرد با شدت بیشتری تداعی میشوند. مخصوصا با این گرافیک و صداگذاری مثالزدنی که برای این عنوان تعبیه شده، نفسگیری و هیجان صحنههای نبرد به خوبی به مخاطب منتقل میشوند. آن هم در میادینی که تخریبپذیری بسیار بالای سازهها، موجب میشود به این راحتیها در جایی حس امنیت نداشته باشید.
بازی از منظر گرافیکی روی کنسول پلیاستیشن ۵ پایه واقعا چشمنواز است. با وجود وسعت محیط پیرامونی، هم مناظر دوردست، نظیر تابلوهای باشکوه هستند و هم مدلهای سهبعدی از نزدیک جزییات دقیقی دارند. البته اگر بخواهیم سختگیر باشیم میتوانیم به برخی ایرادات جزیی همانند ظاهر شدن ناگهانی اشیا اشاره کنیم، اما در یک نگاه کلی بازی تصاویری ارایه میدهد که در خورِ بزرگی نامش است.
در ادامه صحبتمان درباره بازی رقابتی، خوب است بدانید حالتهای دیگری مثل Team Deathmach یا Domination و… هم در بازی حضور دارند که در محدودههای کوچکی از نقشههای اصلی رخ میدهند. ایراد اساسی این قسمتها این است که از منظر ساختاری به قدر کافی بهینه نشدهاند و باید حواستان باشد از مرز نقشه خارج نشوید تا پیغام برگشت به فضای اصلی بازی جلوی دیدتان را نگیرد . در این نوع رقابتها با این که تعداد بازیکن کمتری برای شروع نبرد لازم است، دو تیمِ رقیب بعضی مواقع با کاراکترهای هوش مصنوعی یا همان باتها پر میشوند؛ مخصوصا اگر قابلیت Crossplay را از قسمت تنظیمات غیرفعال کرده باشید. این پدیده قطعا برای خیلی افراد ناخوشایند خواهد بود.
بازی Battlefield 6 یک بخش تولید محتوا به نام Portal هم دارد که به مردم امکان میدهد با اجزای نسخههای مجموعه Battlefield، حالتها، نقشهها و مسابقات دلخواه خویش را طراحی کنند. در محتواهایی که به وسیله گیمرها برای این بخش تولید شده میتوان رقابتهای جالبی مثل مسابقه هواپیماها و خودروها پیدا کرد که امتحان کردنشان خالی از لطف نیست. درواقع تولیدکننده وظیفه خلاقیت و نوآوری را بیشتر بر عهده مخاطبانِ خود گذاشته است.
بهطورکلی میتوان گفت بازی Battlefield 6 بسیار محتاطانه عمل کرده است. در دورانی که تولید عناوین بزرگ تا صدها میلیون دلار هزینه دارد، خیلی نمیتوان انتظار داشت سرمایهگذار ریسکپذیر باشد. اما توقع اینکه همان اثرِ کمریسک پایههای قوی داشته باشد و به در اجرا عملکرد خوبی ارایه دهد خواسته معقولی است که در اینجا توسعهدهنده حداقل در بخش Multiplayer از پسِ آن بر آمده. انتظار میرود این اثر مقدمهای بر بازگشت شکوهمند برندِ Battlefield باشد.
بازی Battlefield 6 آمده تا تجربهای کامل، اما محتاطانه ارائه دهد. برخلاف نسخه قبلی، اینبار یک بخش داستانی کامل داریم که البته به دلیل رویکرد شعارزده و گیمپلی بسیار خطی و قدیمی، نمیتواند درخشان ظاهر شود. اما بخش چندنفره، خوشبختانه درخورِ نام Battlefield ظاهر شده و میتواند هیجان و تنش مورد انتظار و همیشگی را به مخاطب ارائه دهد، اما بدون هیچگونه نوآوری خاص.
میادین نبرد نفسگیرجلوههای صوتی و بصری باورپذیرتجربه بازی چندنفره روان و درگیرکننده
بخش داستانی کوتاه و کلیشهای با باگهای زیادنبود هرگونه نوآوری در هر دو بخش تکنفره و چندنفرهمشکلات جزئی در طراحی برخی نقشهها
این بازی روی PS5 و حالت Performance تجربه و بررسی شده است
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید