در این مطلب به نقد و بررسی بازی Hirogami خواهیم پرداخت.
Hirogami نوعی چرکنویس یا تمرین برای توسعهدهندگان بیسابقهاش بهحساب میآید. آنها بیش از اینکه به دنبال خلاقیت و ایدههای جدید بوده باشند، سعی داشتهاند استانداردهای مورد نیاز را مانند چکلیست، یک به یک تیک بزنند ولی در این کار چندان موفق نبودهاند.
هر بازی حداقل باید یک ویژگی خاص در خود داشته باشد تا تمایزی نسبت به رقبا ایجاد و مخاطب را به پرداخت پول راضی کند. این ویژگی برجسته در Hirogami، طراحی هنری و جلوههای بصری است. بازی بر اساس هنر باستانی ژاپنی، یعنی اوریگامی (ساخت اشکال با تا زدن کاغذ)، ساخته شده و به همین خاطر، تقریبا تمام اشیای سهبعدی درون آن شبیه کاغذهای اوریگامی هستند. درواقع، توسعهدهنده توانسته در غیاب گرافیک پرزرقوبرق عناوین، سبک گرافیکی سرآمدی را به نمایش بگذارد.
البته استفاده از اشکال کاغذی در سری Paper Mario هم مرسوم بوده، اما آنجا شکلها شبیه برچسب یا بریده کاغذهای دوبعدی هستند تا حجمهای ضخیم اوریگامی. نقطه قوت اصلی Hirogami همین گرافیک سادهی کاغذی است که متاسفانه از ارائه طرحهای جالب بیشتر در ادامه مراحل بازمیماند و چشم خیلی زود به آن عادت میکند.
بهطور معمول، اثری مثل Hirogami باید یک شرور اصلی هم داشته باشد که گاه و بیگاه سد راهتان شود و عرضاندام کند. چیزی شبیه دکتر اگمن (Doctor Eggman) در سری Sonic یا باوزر (Bowser) که همیشه موی دماغ ماریو است. اما دشمن اصلی در Hirogami یک جور طاعون دیجیتال است. این طاعون، دنیای پیرامون را در بر گرفته و قهرمان بازی باید به کمک بادبزن افسانهای که در اختیار دارد، سرزمینها و حیوانهای کاغذی بیچاره را پاکسازی کرده و نجات دهد.
اگر خیلی بخواهیم فلسفی نگاه کنیم، اینجا اوریگامی نماد سنت، و طاعون دیجیتال نماد مدرنیسم است و شما باید به نبرد دنیای تکنولوژی بروید که این مقداری شعاری به نظر میرسد. داستان بر خلاف گرافیک بازی، اصلا شاخص نیست که البته نمیتوان به آن ایراد گرفت. مثل خیلی عناوین پلتفرمر دیگر چیزی که بیش از همه ذهن مخاطب را درگیر میکند، گیمپلی است. پس اگر دیالوگهای پر تعداد و صامت آن را رد کنید ضرری ندارد.
بازی یک گیمپلی استاندارد و بدون شاخوبرگ اضافه را پیش رویتان قرار میدهد. برای نمونه اگر Sackboy: A Big Adventure را تجربه کرده باشید، با Hirogami نیز آشنایی کامل خواهید داشت؛ بهخصوص که اینجا همه چیز سادهتر و بستهتر ارائه میشود. شخصیت اصلی بازی یک استاد هنر تا زدن کاغذ به نام هیرو (Hiro) است که میتواند به یک ورق کاغذ و سه تا از حیواناتی که نجات میدهد تبدیل شود. با نگه داشتن یکی از تریگرها و دکمههای روی دسته پلیاستیشن، هیرو به یک گوریل با قدرت بدنی بالا، وزغی با جهش بلند و زرهپوشی سریع بدل میشود.
از جذابیتهای اصلی روند بازی همین تغییر به حیوانات و استفاده از تواناییهای آنها برای حل پازلها و عبور از موانع است؛ بهخصوص که تا انتهای بازی هرکدام بهتدریج مهارتهای تازه کسب میکنند تا به تعداد و انواع موانع پیشِ رو افزوده شود. قدرتهای آنها، بهخصوص وزغ و زرهپوش، آنقدر خوش دست و کاربردی است که بهتدریج فرم بدن خودِ هیرو کمتر به دردتان میخورد. البته طبعا داشتن چند کاراکتر و تبدیلشدن به آنها ویژگی جدیدی نیست اما نیاز مداوم به تغییر حالت دادن، کمی به Hirogami هویت میبخشد.
متاسفانه طراحی مرحله که ستون فقرات روند بازی محسوب میشود، ایرادات اساسی دارد. این اثر یک پلتفرمر سهبعدی است اما خیلی مواقع مثل یک قفسِ دو بُعدی عمل میکند؛ یعنی مسیرها کاملا خطی هستند و اکثر مواقع حتی قدرت حرکت در عمق هم از شما گرفته میشود. چنین چیزی برای یک عنوان با ریتم خیلی سریع مثل Sonic قابلقبول خواهد بود اما اینجا بسیاری مواقع آزاردهنده است.
از سوی دیگر، دوربین بازی هم در کنترل شما نیست و از زوایای دلخواه توسعهدهنده به دنیا نگاه میکنید. این موضوع از طرفی به انتقال افزونتر حس محدودیت میانجامد و از سوی دیگر موجب میشود آن طور که باید نتواند عمق پرش و محل قرارگیری سکوها را محاسبه کنید. به همین دلیل، بیش از توجه به خود هیرو، باید حواستان به سایه او باشد که روی سکوی مقصد شما میافتد یا خیر. البته اگر شکست بخورید بدون هرگونه سختگیری به نزدیکترین نقطه شروع دوباره فرستاده میشوید که خوشبختانه تعدادشان زیاد و فاصله شان از هم کم است.
یک ایراد مهم دیگرِ طراحی مراحل آن است که از نظر ظاهری تقریبا همه مکانها شبیه هم هستند. با کلی مانع و سکوی تکراری که فقط تراکم مییابند روبهرو خواهید شد. در مجموع بازی از ابزاری که دارد اصلاً استفاده نوآورانهای نمیکند. اینجا مراحل همانند ماریو طراحی نشدهاند که شامل مکانیزمهای جدید و دنیاهای خیلی متفاوت باشند.
هر بخش پر از چالشهای اضافه است که با انجام دادن آنها بازکردنیهایی مثل تصاویر مفهومی پیشتولید یا قطعات موسیقی را بهدست میآورید که در بخش گالری قابل مشاهده هستند. اگر خیلی از Hirogami خوشتان آمده باشد، انجام این چالشها خارج از لطف نیست، هرچند بیمعنا به نظر برسند. نیکبختانه بعد از این که بازی تمام کارتهایش را رو کرد و رو به حوصلهسربر شدن میرود، خیلی زود به اتمام میرسد.
این اثر مبارزه، دشمن و غول آخر هم دارد که شوربختانه آنها نیز با مسئله محدودیت دستوپنجه نرم میکنند. دشمنانِ کم تنوع، ظاهر و عملکرد خیلی سادهای دارند. آنان معمولا گویهای مشکی یا حیواناتی هستند که میتوانید هیرو را به آنان تبدیل کنید. ضرباتی که هیرو و همراهاناش میزنند هم ساده و بهدور از هر پیچیدگی است که البته برای چنین عنوانی بههیچوجه یک اشکال محسوب نمیشود. در واقع، انتظار میرود که مبارزات ساده باشند اما عملکرد و تعداد دشمنان از گوناگونی قابلقبولی برخوردار باشند که متاسفانه بههیچوجه اینگونه نیست.
در انتها میبایست تاکید کرد Hirogami محصول محدودیتهایش است. ظاهراً توسعهدهنده قواعد ساخت یک سکوبازی سهبعدی را بلد بوده اما بودجه و زمان کافی در اختیار نداشته است. بازیساز میدانسته که برای چنین ژانری چه عناصری نیاز دارد و تا حد ممکن نیز آنان را در بازی خود گنجانده، اما گوناگونی زیادی تزریق نکرده. وقتی هم میبینیم تمام ده مرحله اصلی در حدود پنج ساعت تمام میشوند، به ادعای خود قویتر ایمان میآوریم.
بازی Hirogami محصول تلاش دو استودیوی بازیسازی تازهکار است که در رسیدن به اهدافشان باز میمانند. محدودیت در گوشه و کنار این اثر به چشم میخورد که موجب شده تا در بهترین حالت، سایه ضعیفی از عناوین شناخته شده سکوبازی سهبعدی باشد. احتمالا اگر به روند تولید بازی منابع بیشتری اختصاص داده میشد، Hirogami میتوانست وضعیت مناسبتری داشته باشد.
تواناییهای قهرمان بازی در تغییر شکل دادنسبک گرافیکی برگرفته از هنر اوریگامی
دشمنان تکراری و خسته کنندهمراحل بسیار خطی و بستهچالشهای اضافه بیروحبازی خیلی کوتاه است
این بازی روی PC بررسی شده است
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید