فیلم Out of My Mind با نام فارسی «بیرون از ذهن من» محصول جدیدی از کمپانی دیزنی است که موضوعی کمتر دیده شده را دستمایه قرار داده و به زندگی یک دختر فلج مغزی کلاس ششمی پرداخته است. این فیلم براساس رمان مشهوری به همین نام ساخته شده است.
سهخطی: ملودی بروکس به عنوان یک کاربر ویلچر غیرکلامی که فلج مغزی دارد، کلاس ششم را طی می کند. ملودی با کمک برخی از فناوریهای کمکی و متحدان فداکارش نشان میدهد که آنچه برای گفتن دارد مهمتر از نحوه بیان آن است.
کتاب «بیرون از ذهن من» به نویسندگی شارون ام دریپر رمان پرفروش است که در سال ۲۰۱۰ چاپ گردیده است. این رمان -فیلم هم اقتباسی از همین رمان است- که بیشتر ردهی سنی نوجوان را مخاطب قرار داده است؛ داستان زندگی دختری به نام ملودی را روایت میکند که فلج مغزی (Cerebral Palsy) است. ملودی روی ویلچر حرکت میکند و توانایی صحبت کردن ندارد. اما او دختری بسیار باهوش است و متفاوت از دیگر کودکان استثنایی است. او به سرعت مطالبی که در مدارس استثنائی آموزش میدهند را یاد میگیرد و حتی تفریحش در خانه هم تماشای مستندهای علمی است. این رمان پرفروش در ایران هم با نامهای متفاوتی از جمله «بیرون از ذهن من»، «داستان ذهن من» و «ملودی سکوت» با ترجمههای گوناگون در دسترس و قابل تهیه میباشد.
کتاب Out of My Mind به قلم Sharon M. Draper
فیلم «بیرون از ذهن من» حتما ارزش تماشا دارد چرا که منبع اقتباس خوبی دارد. «بیرون از ذهن من» داستانی انسانی، قابل تأمل و کمتر دیده شده را دستمایه قرار داده است و سعی دارد به بررسی زندگی ملودی از دید خود او بپردازد و مشکلاتی که سر راهش قرار دارد را به بینندگان نمایش دهد. تنها جایی که میتوان زیستهای مختلف را زیست کرد همین سینماست! سینما هنری است که میتواند روح شما را از کالبدتان جدا کند و در موقعیتهای گوناگون قرار دهد تا تجربههای گوناگونی داشته باشید. چه خوب که حالا بتوانیم زندگی یک دختر فلج مغزی نابغه را تجربه کنیم که علیرغم حرفهای گوناگونی که در ذهن دارد اما به دلیل آسیب مغزی توانایی حرف زدن ندارد و حرفهای ناگفتۀ فراوانی دارد.
انتخاب بازیگر نقش اول فیلم، بهترین انتخاب و تصمیم فیلمساز بوده است. فیبی ری تیلور که خودش فلج مغزی است؛ نقش ملودی بروکس را ایفا میکند. چقدر خوب که یک فرد معلول برای این نقش انتخاب شده است و چقدر بهتر که توانسته چنین نقشآفرینی خوب و باورپذیری ارائه دهد. نقشآفرینی او واقعا خوب است و به خوبی توانسته چالشهای درونی ملودی را نمایش دهد. فیلمنامه بیشتر سختیها و موانع بیرونی ملودی را دستمایه قرار داده و سعی دارد نشان دهد که نگاه متفاوت معلم، مدیر مدرسه و همکلاسیهای ملودی به او چقدر غیرمنصفانه است. در حقیقت فیلمنامه تلاشی هم نمیکند تا مشکلات درونی ملودی را نمایش دهد؛ چراکه بهجز همان سکانس اولیه از شکستن آکواریوم و ناتوانی ملودی در نجات دادن ماهی، ما هیچگاه خلوت او را نظارهگر نیستیم و دوربین همواره در جایی به سراغ او میرود که فرد یا افرادی در اطراف او حضور دارند و همین مورد سبب میشود «بیرون از ذهن من» چالشهای درونی ملودی را نمایش ندهد. البته نقشآفرینی خوب فیبی ری تیلور سبب میشود تا ما محدودیتهای این کاراکتر را از طریق چشمهایش و یا در حرکات دستش موقعی که تلاش میکند تا چیزی را به بقیه بفهماند درک کنیم. و چه خوب که «بیرون از ذهن من» به وعدهاش عمل میکند و تا انتهای فیلم تلاشش را میکند تا ما به ملودی نگاه ترحمآمیز نداشته باشیم بلکه به او به چشم یک دختر باهوش عادی نگاه کنیم که صرفا محدودیتهای جسمانی دارد.
آکادمی اسکار و تمامی جوایز مشابهش اگر ذرهای به دنبال حمایت از اقلیتها بودند میتوانستند فیبی ری تیلور را تبلیغ کنند چرا که حقیقتا نقشآفرینی خوبی ارائه داد. اما نقشآفرینیهای متوسط و حتی زیرمتوسط برای آنها اولویت بوده و صحبت از دفاع از حقوق اقلیتها مضحک است.
البته فیلم از منظر کارگردانی و فیلمنامه ایراداتی دارد. برخی از این ایرادات را میتوان به پای گروه سنی نوجوان موردنظر فیلم نوشت و از آنها چشمپوشی کرد. اما برخی حقیقتا ضعف فیلمسازی بوده است و اگر چنین ضعفهایی نبود فیلم میتوانست به جایگاهی بالاتر هم دست یابد. برای مثال فیلم از همان ابتدا سعی دارد با نمایش خانم دکتری که جدیدا به کادر مدرسه اضافه شده اعلام کند که ملودی بسیار باهوش است و لیاقت حضور در کلاس ششم در کنار کودکان عادی را دارد. اما چنین چیزی در رابطهی مابین او و ملودی ابدا نمایش داده نمیشود. ما در صحنههای متفاوتی از فیلم میبینیم که ملودی دختری باهوش است؛ اما هیچگاه نمیبینیم که ملودی به خانم دکتر چنین چیزی را نمایش دهد و بنابراین تلاشهای او برای رساندن ملودی به جایگاهی بالاتر -که تا انتهای فیلم هم ادامه دارد- فاقد پرداخت و پیشزمینه درستی است.
فیلم «بیرون از ذهن من» فیلمی دوستداشتنی است اما نمیتوان ایرادات کارگردانی و خصوصا فیلمنامه را نادیده گرفت. موقعیتهای فراوانی در فیلم هستند که پیشامد و پسامد مناسبی ندارند.
«بیرون از ذهن من» به لطف سوژه و منبع اقتباسش لحظات خوبی دارد که میتواند بیننده را حسابی احساساتی کند. فیلم مجموعا سعی دارد حالوهوایی نوجوانانه (Coming of Age) داشته باشد و در این امر به خوبی موفق شده است. رنگبندی، موسیقی متن، جنس روابط و دیالوگها همگی به گونهای طراحی شده است که بتوان این فیلم را برای یک پسر/دختر نوجوان نمایش داد و چنین چیزی یک موفقیت برای فیلم محسوب میشود. در فیلم ارجاعاتی به کتاب «خدایا تو اونجایی؟ منم مارگارت!» دیده میشود که من را به یاد فیلم تحسین شده Are You There God? It’s Me Margaret (2023) انداخت. آن فیلم سعی داشت به دوران بلوغ یک دختر به نام مارگارت بپردازد که در این امر بسیار موفق عمل کرد و قابل تحسین بود. اما نکتهای که باعث شد من از اواسط فیلم ارتباطم را با آن از دست بدهم؛ این بود که فیلمساز سعی داشت حرفهای مهمی که جایش در فیلم نبود را در فیلم بچپاند و همین باعث شد که آن فضای دوستداشتنی کودکانه فیلم از بین برود. اما خوشبختانه در «بیرون از ذهن من» فیلمساز از همان ابتدا به بیننده اعلام میکند که قرار است فیلمی سرگرمکننده به سبکی ساده درباره کاراکتری متفاوت ارائه دهد که به خوبی تا پایان به همین موضوع وفادار میماند و به سرانجام میرساند. قرار نیست اثری شاهکار ببینیم. صرفا قرار است فیلمی قابل قبول درباره ملودی ببینیم تا تلنگری به ما درباره برخوردمان با چنین افرادی باشد.
در پایان باید گفت فیلم «بیرون از ذهن من» یک فیلم سادهی دوستداشتنی است که ملودی را به مثابه یک انسان عادی برای بیننده میسازد که صرفا محدودیتهای جسمانی دارد. او مثل همه دوست دارد یاد بگیرد، رقابت کند، دوست پیدا کند، عاشق شود و به موفقیت دست پیدا کند. او یک انسان است درست عین همهی ما و اگر ما حس متفاوتی اعم از ترحم به او داریم؛ مشکل خودمان است نه مشکل او.
نمره نویسنده به فیلم: ۷ از ۱۰
طراحی و اجرا :
وین تم
هر گونه کپی برداری از طرح قالب یا مطالب پیگرد قانونی خواهد داشت ، کلیه حقوق این وب سایت متعلق به وب سایت تک فان است
دیدگاهتان را بنویسید