سرگذشت جذاب واقعی دونگی: داستان بیبدیلی که از سریال دونگی فراتر رفته است!
بانو سوک بین چوی دونگ یی از خاندان هائِجو، همسری محبوب امپراطور سوک جونگ چوسان بود و به عنوان یکی از قهرمانان سریال دونگی معروف به ایرانیان شناخته شده است. او در سال 1670 متولد شد و به دلیل شجاعت و صداقت خود مورد توجه امپراطور قرار گرفت و به عنوان همسر خویش به دربار معرفی شد.
بانو سوک همواره محافظ و حامی ملکه اینهیون بود و با برخورد با دشمنان او و مدافعت از حقوقش، بر جایگاه بلندی از دل امپراطور و ملکه برخوردار شد.
در زمان اتفاقات تاریخی معروف به بانو سوک، امپراطور به او لقبهایی چون سوک وون و سوک یی داد و او و فرزندانش در مسیر تاریخ چوسان حضور پررنگی داشتند.
به دلیل وفاداری، شجاعت و همدلی، بانو سوک بین یکی از شخصیتهای محبوب و مورد احترام تاریخ چوسان بود و سرنوشت خود و خانوادهاش باعث آسایش و آرامش در دورانِ سلطنتشان شد.
گفتنی نوشت: بانو سوک بین چوی دونگ یی از خاندان هائِجو (9 آوریل 1718 – 17 دسامبر 1670) یکی از محبوب ترین همسران امپراطور سوک جونگ چوسان بود. او را بسیاری از ایرانیان با سریال دونگی می شناسند و آشنا شده اند. با ما همراه باشید.سرگذشت واقعی دونگیچوی دونگ یی در یازدهمین سال سلطنت پادشاه هیون جونگ متولد شد. وی دختر چوی هیوون و بانو هنگ از نانیانگ بود. وی برادری بزرگتر به نام چو دانگ هو داشت که با بانو سانگ هئونگ ازدواج کرد و خواهری بزرگتر به نام سئو جون.وی در سن هفت سالگی وارد قصر شد. او به طبقه چئون مین که پایین ترین طبقه در طول سلطنت چوسان بود، تعلق داشت. در آثار تاریخی چنین ثبت شده است که وی خدمتکار بخش آب بوده است.در ادامه سرگذشت واقعی دونگی باید گفت، وی در دوره ای با پادشاه آشنا شد که ملکه اینهیون بر کنار و تبعید شده بود و بانو جانگ هی بین قدرت را در اختیار داشت. در شبی که امپراطور در حال بازگشت به قصر بود، چوی دونگ یی مشغول عبادت و دعا برای ملکه اینهیون بود که امپراطور صدای وی راشنید. در کتاب صخره و آب (수문록) نوشته یی مون جونگ (1756 -1726) که به شرح وقایع دوران سلطنت پادشاه سوک جونگ می پردازد، چنین آمده است:«شبی پادشاه سوک جونگ نمی توانست بخوابد و تصمیم گرفت کمی پیاده روی کند تا شاید بی خوابی بر طرف شود. هنگام بازگشت به کاخ بزرگ، از اقامتگاه خدمتکاران می گذشت که صدای گریه دختری را از یک اتاق کوچک شنید. هنگامی که وارد اتاق شد در کمال تعجب مشاهده کرد که اتاق برای مراسم یادبود ملکه اینهیون که عزل گشته آماده شده است و دختر به تلخی برای وی می گرید.مراسم یادبود برای ملکه اینهیون در زمان ملکه جانگ ممنوع و خلاف قانون بود و ملکه خاطیان را به شدت تنبیه می کرد. امپراطور از گستاخی و جسارت دختر تعجب کرده بود. دونگ یی متوجه صدایی شد و امپراطور را مقابل خود دید در مقابل وی زانو زد و امپراطور از وی خواست که در آن باره توضیح دهد:دونگ یی باصدایی لرزان توضیح داد که مرهون الطاف ملکه اینهیون است و پس از عزل وی کسی از ترس ملکه جانگ برای ایشان مراسم یادبودی نمی گیرد و امروز روز تولد ملکه اینهیون است. به همین دلیل من مراسمی برای ایشان برگزار کردم و ادامه داد: اعلی حضرت لطفا دستور مرگ مرا صادر کنید چرا که برایم افتخاری بزرگتر از مرگ برای ملکه اینهیون وجود ندارد. امپراطور از بی باکی و شجاعت دونگ یی بسیار شگفت زده شد. امپراطور به این بانوی شجاع علاقه مند شده بود و او را به عنوان همسر خویش به دربار معرفی کرد و آن بانوی جوان بعد ها به عنوان بانو سوک بین شناخته شد.»امپراطور در سال 1693 به وی لقب سوک وون و پس از به دنیا آمدن نخستین فرزندش لقب سوک یی و پس از به دنیا آمدن شاهزاده یونینگ مقام سوک بین را اعطا کرد. سوک به معنای پاک و خالص لقب بانو چوی دونگ یی بود.بانو چوی آشکارا از ملکه اینهیون حمایت می کرد و مهم ترین دشمن وی بانو جانگ هی بین بود که از هر فرصت برای شکست دادن وی استفاده می کرد. امپراطور که از بانو جانگ و حزب جنوب سرخورده بود از ملکه اینهیون و بانو سوک حمایت می کرد. در سال 1701 ملکه اینهیون به دلایل نامشخصی در گذشت که بعد ها گفته شد بانو جانگ برای از بین بردن ملکه به جادوی سیاه متوسل شده است. گروهی معتقد بودند که بانو سوک برای وارد نمودن ضربه نهایی بر پیکر بانو جانگ این دسیسه را برای وی چیده است.در هر صورت امپراطور تصمیم گرفت سخن بانو سوک را بپذیرد و با پیدا شدن عروسک ملکه اینهیون در محراب دعای بانو جانگ که در جادوی سیاه استفاده شده بود پرونده بسته شد و بانو جانگ و دوستداران وی به مرگ با خوردن سم محکوم شدند. هر چند اعضای حزب جنوب خواهان عفو بانو جانگ بودند اما امپراطور این درخواست را نپذیرفت. پس از آن لایحه ای را تصویب کرد که طی آن همسران دارای رتبه بین نتوانند به مقام ملکه دست یابند. پس از این بانو کیم را به عنوان ملکه برگزید. فرزند بانوسوک، عالیجناب یونینگ یکی از نوابغ زمان خود بود که بعد ها به پادشاهی رسید. بانو سوک تجملاتی بود و هر چند وزرا نسبت به این ولخرجی ها اعتراض کردند اما امپراطور به این موضوع اهمیتی نداد. در سال 1704 مراسم ازدواج شاهزاده یونینگ با دختر یکی از خانواده های اشراف، بسیار تجملاتی برگزار شد و اسراف زیادی صورت گرفت.در همان سال پادشاه به بانو سوک کاخ زمستانی خود را (کاخ ایهیون) که دوران جوانی خود را در آن جا سپری کرده بود را هدیه داد. شاهزاده یونینگ برای مادرش احترام بسیار زیادی قائل بود و در وصف مادرش اشعاری نیز سرود.در سال 1703 ملکه اینوُن شاهزاده گئوم را به عنوان فرزندخوانده خویش معرفی کرد.در سال 1704 با برگزاری مراسم ازدواج یونینگ که بسیار پر هزینه بود صدای اعتراض اشراف بلند شد که یونینگ حتی ولیعهد نیست که برایش چنین مراسم پر هزینه ای ترتیب داده شده است اما پادشاه اعتنایی نکرد.در سال 1711 با ابتلای ملکه اینون به آبله بانو چوی دستور داد تا بانوان قصر برای معالجه قصر را ترک کنند.در سال 1716 بانو سوک بین بیمار می شود و وی را برای درمان به خارج از قصر می فرستند.در سال 1717 امپراطور از سلطنت کناره گیری کرد تا ولیعهد پادشاه شود.در سال 1718 بانو چوی سوک بین در سن 49 سالگی در کاخ ایهیون درگذشت .در سال 1720 امپراطور یونیگ را ولیعهد گیونگ جونگ اعلام کرد و مدتی بعد درگذشت.سرگذشت واقعی دونگی، بانو سوک صاحب سه فرزند بود:شاهزاده یونگ سون (1693) که در خردسالی درگذشت.شاهزاده یونیگ (1776 – 1694) که بعد ها به عنوان پادشاه یونگ جو شناخته شد.فرزند سوم وی (1698) که قبل از نامگذاری درگذشت.