جذب حواس با شعر حافظ: جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳؛ از خرقه صوفی تا خرابات با حافظ به سفر بریم!
تک فاندر شعر حافظ به معنای خروج از سیر و سلوک معمول، عبور از مراتب مرسوم و رسیدن به حرکات جادویی و ماورا الطبیعه است. این تک فاندر نوشته حافظ به پرهیز از فتنهها و ترسهای دنیوی، واپسین برگهایی که از چوب همراه با انجام وظایف مرتبط با جهیدن سرو وگل در آبستن دارند هم راهنمایی مینماید.
در غزل حافظ، انسان باید بر تفکر درباره مواردی که به دست خدا آمده، معطوف شود و در خود برتری بکند. از زبان شاعر، هدایت به عمل انسان در راه زندگیاش، و تسهیل برای حل مشکلات زندگیاش پیشنهاد میشود. این بیتها الهام گرفته از هیئتهای شعری ادبی مانند منقطع و رباعی و غیره، و لغتهایی استفاده شده در آنها، مربوط به عربی است که نشانه اصالت و عمیق بودن شعر ادبی ایرانی است.
با اعتقاد به این واقعیت که ادبیات ایرانی به فال گرفتن از آثار ادبی باستانی مرتبط است و از تاریخ ادبیات ایران کهن غنی است، باید به تأمل در معنیها و آسیبشناسی در شعر حافظ و سایر شاعران پرداخته شود.
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریمشطح و طامات به بازار خرافات بریم
سوی رندان قلندر به ره آورد سفردلق بسطامی و سجاده طامات بریم
تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرندچنگ صبحی به در پیر مناجات بریم
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیمهمچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیمعلم عشق تو بر بام سماوات بریم
خاک کوی تو به صحرای قیامت فرداهمه بر فرق سر از بهر مباهات بریم
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهداز گلستانش به زندان مکافات بریم
شرممان باد ز پشمینه آلوده خویشگر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکندبس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
فتنه میبارد از این سقف مقرنس برخیزتا به میخانه پناه از همه آفات بریم
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کیره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریزحاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم
شرح لغت: ِخرقَه: لباس بالا پوشی که آستر آن از پوستهای گرانبها مثل خَز و سنجاب و تِرمَه باشد، لباس بالا پوشی که از وصلههای مختلف و پاره پاره به هم دوخته باشد و مخصوص گدایان و درویشان است، به پاره یی از جامه گویند، جُبَّه صوفیان و در اشعار حافظ همه جا به این معناست.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیتهای دوم تا پنجم میفرماید:
دلق پشمینه و جا نماز کشف و کرامات را برای رندان قلندر ارمغان ببریم.
* برای آنکه همه خلوتیان جام، صبوحی گیرند و باده نوش شوند، چنگ صبحگاهی را به در پیر خرابت ببریم.
* در وادی ایمن آن عهدی که با تو بستم مانند حضرت موسی أَرِنی گویان آن را به وعده گاه میبرم.
* طبل عظمت تو را از تختگاه آسمان بکوبیم و درفش عشق تو را بر بام آسمان ببیم.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- اقدامات و فعالیتهای جدید شما به زودی ثمره خود را خواهد داد. پیشرفت قابل ملاحظهای در زندگیتان به وجود میآید. پس توکل بر خداوند داشته باشید و نذر خود را ادا کنید. به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید.
تعبیر غزل:
برخیز و اراده کن که وقت عمل است. تردیدها را از خود دور کن و به عهدهایی که بستهای وفا کن چرا که اگر دیر بجنبی و به موقع کاری انجام ندهی پشیمانی به بار خواهد آورد. در مشکلات این راه به خدا پناه ببر و، چون محتاج یاری شدی به جای آنکه آبروی خود را نزد هر انسان بی مقداری بریزی از خدای حاجت دهنده یاری بگیر.