پیشگویی هافز امروز: رویایی تازه در دوشنبه 3 اردیبهشت 1403
فالگرفتن از اشعار حافظ یکی از آداب معمول در جامعه ایرانی است که هنوز هم بسیار محبوب است. حافظ به عنوان یکی از بزرگترین شاعران و روانشناسان ایران شناخته میشود که از او به عنوان “حافظ” یاد میشود. وی در شعرهای خود به موضوعاتی چون عشق، زندگی، معنویت و حسنهای انسانی پرداخته است و آثارش تاکنون تاثیرگذار بودهاند.
آیین فالگرفتن از حافظ به عنوان یکی از رسوم قدیمی ایرانی محسوب میشود که هنوز هم در بسیاری از خانوادهها و مراسمها ادامه دارد. کتاب “غزلیات حافظ” که حاوی شعرهای او است، هنوز هم به عنوان مرجع فالگیری استفاده میشود. فالهای اشعار حافظ معمولا به عنوان نشانهای از استواری و پیوند معنوی با زمان حاضر تعبیر میشوند.
اشعاری که در فال روز 3 اردیبهشت ماه 1403 ذکر شده، تازه ترجمه شدهاند و معنی عمیقی در آنها مخفی است. در این اشعار حافظ، مفاهیمی چون عشق، امید و خلقخدا آشکارند. همچنین اظهاری از حقارت و خودبزرگی هم در این ترانهها مشاهده میشود. به طور کلی، اشعار حافظ با تازگی و زندگی جدید، هنوز هم جاودانه و پرطراوت باقی ماندهاند و تأثیرگذاری خود را بر زندگی ایرانیان و ادبیات دنیا گسترش دادهاند.
همواره در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است. در ادامه فال حافظ مخصوص روز 3 اردیبهشت ماه 1403از نظر خوانندگان محترم میگذرد.فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.خوشا دلی که مدام از پی نظر نرودبه هر درش که بخوانند بیخبر نرودطمع در آن لب شیرین نکردنم اولی.ولی چگونه مگس از پی شکر نرودسواد دیده غمدیدهام به اشک مشویکه نقش خال توام هرگز از نظر نرودز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدارچرا که بی سر زلف توام به سر نروددلا مباش چنین هرزه گرد و هرجاییکه هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرودمکن به چشم حقارت نگاه در من مستکه آبروی شریعت بدین قدر نرودمن گدا هوس سروقامتی دارمکه دست در کمرش جز به سیم و زر نرودتو کز مکارم اخلاق عالمی دگریوفای عهد من از خاطرت به در نرودسیاه نامهتر از خود کسی نمیبینمچگونه، چون قلمم دود دل به سر نرودبه تاج هدهدم از ره مبر که باز سفیدچو باشه در پی هر صید مختصر نرودبیار باده و اول به دست حافظ دهبه شرط آن که ز مجلس سخن به در نرودشرح لغت: اولی: به فتح اول و سکون دوم و الف مقصوره درآخر سزاوارترتفسیر عرفانی:چه خوب است حال دلی که در پی هوس چشم نرود و به هر خانه که دعوت اش نمایند، بی خبر از پایان کار به آن جا نرود. مقصود او از این شعر این است که دلدادگان راه دوست کسانی هستند که از پی آنچه از دل برآید میروند، در حقیقت راهی جایی که آن را نمیدانند نمیشوند، چرا که میدانند از این راه پی به مقصود نخواهند برد.تعبیر غزل:اگر مشکلی برایت پیش میآمد، میدانستی کسی هست که به تو کمک کند و دست تو را بگیرد. اما اکنون تنها خودت باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنی. پس امیدوار باش و از گام نهادن در مسیری که خیر تو به آن است، دریغ مکن!راضیه میرزاحیدری