تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

آیا صافی کف پا می تواند به همان تاثیر بمب ساعتی دست یابد؟

صافی کف پای بدون علامت یک موضوعی بود که قرون متمادی به پیوند‌های ضعیفی بین خطر ابتلا به آسیب‌های اسکلتی – عضلانی و داشتن کف پای صاف رجوع کرد. پزشکان قدیمی باور داشتند که افراد دارای کف پای صاف بیشتر در معرض انواع مشکلات اسکلتی – عضلانی قرار دارند. اما تحقیقات اخیر نشان داده است که این فرضیه ممکن است بی‌اساس باشد.

بررسی‌ها نشان داده که داشتن کف پای صاف احتمالاً نادرست به آسیب‌های اسکلتی – عضلانی منجر نمی‌شود. تحلیل‌ها نشان داده است که دوندگان با کف پای صاف ممکن است در معرض خطر آسیب قرار نداشته باشند. بنابراین، این ایده که داشتن کف پای صاف ممکن است عوارضی داشته باشد، باید با آخرین تحقیقات مورد بررسی قرار گیرد.

از نظر مالی، تجویز ارتز‌های سفارشی پا برای حفاظت از آسیب‌های اسکلتی – عضلانی ممکن است هزینه‌بر باشد. برای کاهش تشخیص بیش از حد کف پای صاف، باید تمایز واضحی بین انواع آناتومیکی بی ضرر و شرایط بالقوه نگران‌کننده ایجاد شود. بهتر است که صافی کف پای بدون علامت را به عنوان یک آناتومی طبیعی و نه یک نقص در نظر گرفت.

فرارو- اگر نگوییم برای قرن‌ها دست کم برای چندین دهه محققان، متخصصان پزشکی و عموم مردم بر این باور بودند که افراد دارای کف پای صاف بیش‌تر مستعد ابتلا به انواع مشکلات هستند. به طور خاص اعتقاد بر این بود که داشتن کف پای صاف افراد را مستعد درد‌های آینده و سایر مشکلات اسکلتی عضلانی (مانند عضلات، تاندون‌ها ویا رباط‌ها) می‌سازد.

به گزارش تک فانبه نقل از کانورسیشن، اعتقاد بر این بود که کف پای صاف نوعی بمب ساعتی است. با این وجود، مقاله‌ای تازه منتشر شده در مجله پزشکی ورزشی بریتانیا این افسانه را به چالش می‌کشد. نتایج بررسی تازه نشان می‌دهد که این تصور که داشتن کف پای صاف به طور اجتناب ناپذیری منجر به درد یا سایر مشکلات اسکلتی – عضلانی می‌شود بی اساس است.

این فرضیه از کجا می‌آید؟

این ایده که صافی کف پا یک مشکل است به قرن‌ها قبل برمی گردد. “مرتون ال روت”، “ویلیام پی اورین” و “جان اچ وید” متخصصان امریکایی در زمینه پا در نیمه دوم قرن بیستم مفهوم پا‌های “ایده آل” یا “عادی” را متداول ساختند و این ایده که صافی کف پا یک مشکل قلمداد شد از سوی آنان ظاهری علمی پیدا کرد.

این پزشکان و محققان اولین کسانی بودند که مدعی شدند اگر پا‌ها معیار‌های خاص “طبیعی بودن” را نداشته باشند برای مثال، فاقد قوس کف پا باشند غیر طبیعی بوده و باعث می‌شود فرد مستعد آسیب شده و پا کم‌تر کارآمد باشد. این فرضیه از آن زمان به این سو در دستور کار برنامه‌های آموزشی متخصصان بهداشت و درمان قرار گرفت. اگرچه امروزه با به روز شدن برنامه‌های درسی مدرن، این فرضیه به تدریح در حال منسوخ و از دستور کار خارج شدن است. این فرضیه تقریبا برای مدت پنج دهه در سراسر جهان تدریس می‌شد اگرچه پایه علمی ضعیفی داشت. در واقع، علم هرگز این فرضیه را تایید نکرده در نتیجه به نظریه تبدیل نشد و در سطح فرضیه باقی ماند. با این وجود، در طول سال‌های متمادی تا به امروز بسیاری از متخصصان سلامت از این فرضیه حمایت می‌کنند که کف پای صاف خطر بزرگی برای ایجاد اختلالات اسکلتی – عضلانی است. در نتیجه، این ایده همچنان در باور‌های عموم مردم ثابت است.

آیا کف پای صاف باعث آسیب‌های اسکلتی – عضلانی می‌شود؟

برخلاف فرضیه روت و همکاران اش متاآنالیز‌ها که بالاترین سطح شواهد علمی است افزایش خطر ابتلا به اکثر قریب به اتفاق آسیب‌های اسکلتی – عضلانی را در میان افراد دارای کف پای صاف نشان نداده اند. این متاآنالیز‌ها تنها پیوند‌های ضعیفی را بین داشتن کف پای صاف و خطر ابتلا به سندرم استرس میانی تیبیا (درد در استخوان درشت نی)، سندرم کشکک رانی (درد در اطراف کاسه زانو) و آسیب‌های ناشی از استفاده بیش از حد غیر اختصاصی در اندام تحتانی شناسایی کردند.

علاوه بر این، نتایج یک بررسی سیستماتیک و یک متاآنالیز نشان داد که دوندگان با کف پای صاف بیش‌تر از آنانی که کف پای غیر صاف دارند در معرض خطر آسیب قرار ندارند. نتایج این تحلیل‌ها این ایده را زیر سوال می‌برند که افراد دارای کف پای صاف در معرض خطر جدی ابتلا به اختلالات اسکلتی – عضلانی قرار دارند. با این وجود، علیرغم این یافته‌ها منابع مختلف مانند وب سایت‌های حرفه ای، فوروم‌های اینترنتی و سایر رسانه‌ها اغلب این ایده را مطرح می‌کنند که افرادی که کف پای صاف دارند در معرض خطر بیش تری برای مواجهه با آسیب قرار دارند و حتی نیاز به درمان دارند حتی اگر هیچ گونه علائمی از اسیب را نداشته باشند.

متاسفانه این موضوع اغلب منجر به مداخلات غیر ضروری در افراد می‌شود مانند استفاده از کفش‌های ارتوپدی یا ارتز‌های سفارشی پا برای صافی کف پای بدون علامت. هم چنین، باور به غیر طبیعی بودن کف پای صاف منجر به نگرانی‌های قابل توجهی در بین افراد دارای کف پای صاف در مورد ظاهر پا‌های شان می‌شود.

کف پای صاف بدون علامت معمولا نیازی به مداخله متخصصان سلامت ندارد. براساس دانش علمی فعلی ارزیابی این که آیا یک فرد دارای کف پای صاف برای تعیین خطر آسیب دیدگی است یا خیر بی اثر است و حتی می‌تواند تاثیر معکوس داشته باشد.

در حالی که ممکن است فردی با کف پای صاف دچار آسیب اسکلتی – عضلانی شود این لزوما بدان معنا نیست که صافی کف پا باعث بروز آسیب شده است.

کاملا ممکن است که دو متغیر در یک زمان وجود داشته باشند بدون اینکه پیوند علّی وجود داشته باشد. بین پیوند علی و همبستگی تفاوت مهمی وجود دارد. رابطه علت و معلولی بدان معناست که تغییر در متغیر (علت) منجر به تغییر در متغیر دیگر (موثر) می‌شود. وقتی دو متغیر با هم مرتبط هستند تغییرات در یک متغیر ممکن است با تغییرات دیگری همراه باشد، اما این بدان معنا نیست که یکی باعث دیگری می‌شود. برای تشریح این مفهوم مثال ذیل را در نظر می‌گیریم: ما به ۵۰۰ کودک شش تا ۱۲ ساله یک آزمون ریاضی می‌دهیم. با انجام تست‌های همبستگی متوجه روندی می‌شویم: هر چه پای کودکان بزرگ‌تر باشد نمره نهایی آنان در امتحان بالاتر می‌رود. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا اندازه پا واقعا بر مهارت‌های ریاضی تاثیر می‌گذارد؟ البته که پاسخ منفی است!

متغیر دیگری که در نظر گرفته نشده سن است که نقش عمده‌ای در این همبستگی دارد. از آنجایی که پا‌ها با افزایش سن بزرگتر می‌شوند یک همبستگی قوی، اما نادرست وجود دارد؟ همین اصل در مورد کف پای صاف نیز صدق می‌کند. اگر آسیب اسکلتی عضلانی در فردی با کف پای صاف رخ دهد نتایج تحقیقات کنونی نشان می‌دهند که که صافی کف پا لزوما علت آن نیست و سایر عوامل باید بررسی شوند. پیوند مربوط به همبستگی است و نه علت و معلول.

از نظر مالی به راحتی می‌توان فهمید که تجویز ارتز‌های سفارشی پا با هزینه صد‌ها دلاری برای جلوگیری از آسیب‌های اسکلتی – عضلانی مرتبط با صافی کف پای بدون علامت تاثیر منفی قابل توجهی دارد. این امر به ویژه با توجه به این که وجود کف پای صاف تنها اندکی خطر ابتلا به این آسیب‌ها را افزایش می‌دهد صدق می‌کند. برای حل این مشکل متخصصان مراقبت‌های بهداشتی باید با ایجاد تمایز واضح‌تر برای بیماران خود بین انواع آناتومیکی بی ضرر و شرایط بالقوه نگران کننده به کاهش تشخیص بیش از حد کف پای صاف کمک کنند. از آنجایی که تشخیص بیش از حد اغلب منجر به درمان بیش از حد می‌شود اجتناب از درمان‌های غیر ضروری به کاهش نگرانی بیماران در مورد کف پای صاف کمک می‌کند.

در نهایت این که ما باید این ایده قدیمی را که هنوز هم به شکل گسترده‌ای رواج دارد کنار بگذاریم که استدلال می‌کند صاف بودن کف پا مشکلی است که افراد را در معرض خطر بالای دچار شدن به آسیب اسکلتی  – عضلانی قرار می‌دهد. زمان آن فرارسیده که دیدگاه و رویکرد خود را نسبت به اهمیت کف پای صاف تغییر دهیم و تنوع طبیعی آن‌ها را در زمینه سلامت کلی پا بشناسیم. مهم‌تر از همه زمان آن فرارسیده که صافی کف پای بدون علامت را صرفا به عنوان یک نوع آناتومیکی و نه یک نقص یا نوعی غیر طبیعی در نظر بگیرید.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!