۱۰ فیلم جنگی مهیج و پر انرژی؛ از لبه فردا تا جنگ های داخلی
فیلمهای جنگی دیستوپیایی یا پادآرمانشهری یک زیرژانر از فیلمهای تخیلی هستند که داستان آنها بر جنگ یا شورش متمرکز است و در یک زمان پس از آخرالزمان یا مرحلهای از زمین که به شدت خصمانه شده است رخ میدهد. این ژانر، اگرچه با استقبال عمومی از این فیلمها مواجه نیست، اما مفهوم جالبی دارد. اخیراً با انتشار فیلم Civil War ، این ژانر کمی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است و احتمالاً تعدادی فیلم دیگر از این ژانر برای انتخاب وجود خواهد داشت.
یکی از فیلمهای برتر این ژانر، فیلم جنگ داخلی است که داستان بازماندگان جنگ داخلی مدرن در ایالات متحده را دنبال میکند. در این داستان، جنگ میان دولت و گروههای جداییطلب باعث تبدیل آمریکا به یک زمین ویران شده و تغییرات زیادی را بر جامعه اعمال کرده است.
فیلم World War Z یکی دیگر از فیلمهای برجسته این ژانر است که نشان میدهد خطر زامبیها چه تأثیر ویرانگری بر جهان خواهد داشت. این فیلم با بازی برد پیت و تصویری واقعگرایانه از یک جنگ جهانی با زامبیها هیجانانگیز است.
به طور کلی، فیلمهای جنگی دیستوپیایی یا پادآرمانشهری میتوانند تصاویری واقعگرایانه و هیجانانگیز از یک آینده تاریک و خصمانه را به تصویر بکشند که برای تماشاگران علاقهمند به دنیای جدید و خیالی از جذابیت خاصی برخوردارند.
روزیاتو نوشت: فیلمهای جنگی دیستوپیایی یا پادآرمانشهری به ژانری از فیلمهای تخیلی اشاره میکنند که در آن بخش سنگینی از داستان بر جنگ یا شورش متمرکز است. چارچوب زمانی این داستان ها همیشه پس از اینکه نوعی از آخرالزمان زمین را به مکانی بسیار خصمانهتر از گذشته تبدیل کرده است رخ میدهد. صادقانه بگوییم که ژانر جنگی دیستوپیایی یک ژانر رایج نیست، اما در عین حال مفهوم جالبی است. در واقع، اکثر فیلمهایی که در این دسته قرار میگیرند، احتمالاً متعلق به این ژانر دیده نمی شوند.
با انتشار اخیر فیلم جنگ داخلی یا Civil War، این ژانر کمی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. بدین ترتیب این ژانر برای مدتی در ذهن مردم تازه خواهد بود و تعدادی فیلم برای انتخاب وجود خواهد داشت که از همین ژانر می آیند. از آنجایی که این ژانر اساساً یک ژانر علمی تخیلی است، بسیاری از این فیلمها دارای پیچشهای منحصربهفردی هستند، اگرچه برخی از آنها میتوانند پایه در واقعیت گرایی داشته باشند. بدین بهانه، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم جنگی پادآرمانشهری بسیار جذاب و دیدنی آشنا کنیم که قطعاً از تماشایشان لذت خواهید برد.
۱۰- Civil War (2024)
فیلم جنگ داخلی که اخیراً اکران شده است، به لطف داستان جالب و کیفیت فوقالعادهاش، در باکس آفیس بسیار موفق بوده است. این فیلم توسط کمپانی A24 توزیع شده است، شرکتی که فهرستی چشمگیری از فیلم ها را منتشر کرده است. این فیلم داستان بازماندگان یک جنگ داخلی دوم و مدرن در ایالات متحده را دنبال می کند. جنگ بین دولت کنونی ایالات متحده و گروههای جداییطلب مختلف که همگی به دلایل مختلف مایل به خارج شدن از ایالات متحده هستند، در گرفته است.
این جنگ داخلی، آمریکا را بهدشتی از ویرانی با پناهگاه های بسیار اندک تبدیل کرده است. بازماندگان، که عمدتاً گروهی از روزنامه نگاران هستند، تماشاگران بی گناهی هستند که در میانه این درگیری ویرانگر گرفتار شده اند. داستان فیلم جنگ داخلی توسط کرستن دانست رهبری میشود، بازیگری که نقش یک روزنامهنگار مستند کننده جنگ را بازی میکند و بازیگرانی مانند نیک آفرمن، واگنر مورا، و کیلی اسپانی و دیگران نقش های مکمل را دارند. اگر از طرفداران فیلمهای دیستوپیایی یا فیلمهای جنگی (یا هر دو) هستید، بهتر است هر چه زودتر به تماشای این فیلم بنشنید زیرا از آن دسته فیلم هایی نیست که بخواهید از دستش بدهید.
۹- World War Z (2013)
تعداد بیشماری فیلم زامبی وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها تا به حال از نظر مقیاس و حجم ویرانی با جنگ جهانی زد برابری کردهاند. همانطور که از عنوان آن پیداست، زامبیهای این فیلم واقعاً تمام دنیا را در اختیار گرفتهاند و انسانها را وادار می کنند که برای زنده ماندن جنگی تمام عیار را علیه آن ها آغاز کنند. به طور معمول، فیلمهای زامبی به یک شهرک یا شهر محدود میشوند، اما World War Z نشان میدهد که همهگیری زامبیها چه تاثیر ویرانگری بر کل جهان خواهد گذاشت.
زامبی ها از نظر عددی قدرت دارند، که بر هر مقدار قدرت آتشی که انسان ها می توانند داشته باشند، غلبه می کند. تدابیر دفاعی و احتیاطی که انسان ها برای مبارزه با مبتلایان ایجاد می کنند، خیلی زود کارآمدی شان را از دست می دهند زیرا در مقابل گله های زامبی ها موانعی کوچک به نظر می رسند. با بازی برد پیت در نقش یک مقام سازمان ملل که در جستجوی درمان این ویروس است، قبل از اینکه این فاجعه سیاره زمین را نابود کند، جنگ جهانی زد نه تنها یک فیلم برجسته در ژانر زامبی است، بلکه یک فیلم جنگی پادآرمانشهری فوق العاده و دیدنی نیز هست، جایی که انسان ها برای نجات جان خود در برابر ارتش واقعی مردگان می جنگند.
۸- Elysium (2013)
در فیلم Elysium به کارگردانی نیل بلومکمپ با بازی مت دیمون، جنگ بین ثروتمندان و فقرا در گرفته است. در این دنیای تیره و تار، بیشتر زمین به دلیل دخالت انسان به محیطی کثیف و آلوده تبدیل شده است. یک درصد از نخبگان زمین به Elysium پناه می برند، یک ایستگاه فضایی عظیم با جوی مصنوعی، چمنزارهای سرسبز و محیط های زیبا، و امکانات بهداشتی درجه یک که می تواند فوراً هر بیماری را درمان کند. زمانی که مکس دا کوستا (دیمون)، به دلیل یک حادثه در محل کار در معرض تشعشعات هسته ای قرار می گیرد، پنج روز به او فرصت زندگی داده می شود.
او که چاره دیگری نمی بیند، تصمیم می گیرد به جنگ Elysium برود تا بتواند مراقبت های پزشکی مورد نیاز برای زنده ماندن را دریافت کند. از بخت بد او، این ایده جدیدی نیست، زیرا بسیاری دیگر نیز قبلاً همین کار را کرده و در نهایت در این مسیر کشته شده اند. در حالی که Elysium در مقایسه با اولین فیلم بلند بلومکمپ، District 9، اعتبار و کیفیت زیادی ندارد، اما همچنان به عنوان یک فیلم اکشن عالی با جلوه های بصری منحصر به فرد و بازی های استثنایی بازیگرانش قابل توجه است. همچنین این فیلم برخی از معضلات اجتماعی بسیار واقعی را بررسی می کند که شامل شکاف بین طبقات پایین و بالا است که تنش های درون این فیلم دیستوپیایی را تشدید می کند.
۷- Oblivion (2013)
داستان فیلم فراموشی پس از حمله بیگانگان به زمین رخ می دهد. دولت های جهان ترجیح می دهند از سلاح های هسته ای برای از بین بردن آنها استفاده کنند. با این حال، این اقدام زمین را غیر قابل سکونت می کند. بشریت به ایستگاه های فضایی که به دور سیاره می چرخند پناه می برد. چند نفر منتخب وظیفه دارند که در زمین بمانند و مطمئن شوند که پهپادهایی که از مزارع آبی محافظت می کنند بدون مشکل کار می کنند و توسط بیگانگانی که هنوز در آنجا زندگی می کنند مورد حمله قرار نمی گیرند. یکی از این معدود افراد، جک با بازی تام کروز است.
فراموشی فیلمی است که برای درک کامل آن به بیش از یک بار تماشا نیاز دارد، زیرا با ادامه ماجرا، همه چیز کمتر ساده و سرراست می شود. روایت و فرضیه گیج کننده فیلم به آن کمک کرد تا در میان دیگر فیلمهای علمی تخیلی متمایز شود و جلوههای بصری و طراحی صدای آن نیز کاملاً بی نقص بودند. متأسفانه، در کلکسیون پرفروشهای تابستانی در سال ۲۰۱۳، این فیلم کمتر مورد توجه قرار گرفت. اگرچه ممکن است توجهی را که شایسته آن بوده به خود جلب نکرده باشد، اما فراموشی یک فیلم جنگی دیستوپیایی عالی است که قطعاً جایگاه خود را در میان بزرگان این ژانر به دست آورده است.
۶- Spectral (2016)
Spectral یک فیلم جنگی دیستوپیایی فوق العاده دست کم گرفته شده است که توسط نتفلیکس منتشر شد. داستان این فیلم در آینده رخ می دهد، جایی که یک جنگ داخلی کشور کوچک اروپای شرقی مولداوی را ویران می کند، و سربازان حاضر در این درگیری نه تنها خود را در حال مبارزه با سربازان دیگر، بلکه با موجودات شبح وار و نامرئی می بینند. ماهیت دقیق این موجودات در ابتدای فیلم به شکل یک راز و ناشناخته است، که ذهن مخاطبان را درگیر می کند، در این فکر که در ادامه چه اتفاقی می افتد یا بعداً چه افشاگری بزرگی رخ خواهد داد.
جدا از این روایت تازه در ژانر جنگی پادآرمانشهری، این فیلم همچنین دارای ویژگیهای بصری علمی تخیلی خاص اواسط دهه ۲۰۱۰، همراه با سلاحهای جدید بسیار جالبی است که قبلاً در سینما دیده نشده بود. این فیلم به چهار زبان مختلف از جمله انگلیسی، روسی، رومانیایی و اسلوونیایی موجود است. علیرغم ریشه های اروپایی اش، بازیگران برجسته هالیوودی زیادی در آن حضور دارند و جیمز بج دیل نقش اصلی را بازی می کند. این یک فیلم جنگی دیستوپیایی است که دشمنی را معرفی میکند که معمولاً در این ژانر مورد بررسی قرار نمیگیرد، و این یکی از چیزهایی است که آن را جدا از اکشن فوق العاده اش سرگرمکننده میکند.
۵- The Hunger Games: Mockingjay — Part 2 (2015)
دنیای دیستوپیایی بازیهای گرسنگی مملو از دولتهای اقتدارگرایی است که مجموعهای از مناطق را تحت کنترل دارند، دولت هایی که شهروندان جوان خود را مجبور میکنند تا هر سال در یک نبرد بقا تا پای مرگ با هم رقابت کنند، در ازای ارائه مقدار زیادی غذا، که کمیاب شده است. این سیستم، به وضوح کاملاً مضحک است. دولت به وضوح غذای کافی برای تغذیه مناسب همه را دارد، اما عامدانه تصمیم می گیرند که این کار را نکنند. با پی بردن به این موضوع، گروهی از نوجوانان و جوانان به رهبری کتنیس اوردین (جنیفر لارنس) مصمم هستند که این رویه را متوقف کنند.
این شورش، که در جهان فیلم به عنوان شورش دوم شناخته می شود، در طول فیلم ماقبل آخر این فرنچایز به اوج خود می رسد، اما در فیلم پایانی، بازی های گرسنگی: زاغ مقلد – قسمت ۲، به یک پایان رضایت بخش می رسد. با استفاده از هر سلاحی که می توانند در اختیار داشته باشند، همراه با مهارت هایی که در طول بازی های گرسنگی به دست آورده اند، شورشی های شجاع یک جنگ مقدس علیه دولت سرکوبگر را راه اندازی می کنند. این فیلمی است که به لطف موفقیت فیلم های قبلی و موفقیت کتاب های اصلی سوزان کالینز، در زمان اکران خود سر و صدای زیادی به پا کرد. این فیلم به یکی از عناصر اصلی فرهنگ عامه جوانان تبدیل شده است و تقریباً مترادف با حال و هوای سینما در اواسط دهه ۲۰۱۰ است. کل این سه گانه دارای اکشن، روابط عاشقانه، خط داستانی و پایان بندی های خارق العاده و رضایت بخش است.
۴- Edge of Tomorrow (2014)
Edge of Tomorrow علیرغم کمپین های تبلیغاتی نه چندان کافی خود، ثابت کرد که فیلمی شگفتانگیز است که دارای جلوه های بصری باورنکردنی و خط داستانی پیچیده با فرمت حلقه زمانی است. این یکی دیگر از فیلمهای جنگ دیستوپیایی با بازی تام کروز است، اما این بار او نقش ویلیام کیج را بازی میکند، یک مقام نظامی که ناخواسته وارد نبرد در خط مقدم با موجودات فرازمینی میشود. عدم تجربه رزمی او منجر به مرگش می شود. نکته امیدوار کننده این است که هر بار که ویلیام می میرد، دوباره زنده می شود، به صبح روزی که مرده است برمی گردد، و مجبور می شود بارها و بارها همان روز را زندگی کند تا اینکه همه چیز طبق نقشه پیش برود.
امیلی بلانت، که نقش یک سرباز دیگر را نیز بازی میکند، به طرز ماهرانهای نقش مکمل در کنار کروز را بازی می کند، در شرایطی که بیگانگان به زمین حمله میکنند تا جایی که بیشتر سیاره زمین تقریباً نابود میشود. به سربازان لباسهای اسکلتی حجیم اما قدرتمندی داده میشود که نه تنها باحال به نظر میرسند، بلکه واقعاً به دنیای فیلم نیز چیزی اضافه می کنند. همچنین Edge of Tomorrow که با نام Live. Die. Repeat. نیز شناخته می شود، یک داستان قوی علمی تخیلی است، با نقدهای عالی که بازی، اکشن و خط داستانی تامل برانگیزش را ستایش می کردند.
۳- The Matrix (1999)
ماتریکس و دنبالههای بعدی آن در آینده رخ میدهند، زمانی که ماشینها بر جامعه بشری تسلط پیدا کرده اند. سپس بخش خودآگاهی مغز انسان بر روی یک برنامه کامپیوتری به نام ماتریکس آپلود می شود، جایی که آنها می توانند در دنیایی بسیار شبیه به دنیایی که قبلاً می شناختند زندگی کنند. در همین حال، ماشینها انسانها را برای برداشت انرژی بیوالکتریک شان زندانی میکنند. هکر نئو با بازی کیانو ریوز محبوب، سرانجام حقیقت ماتریکس را کشف میکند و تصمیم میگیرد تا علیه ماشینها اعلان جنگ کند تا بشریت را آزاد کرده و سیاره خود را پس بگیرد.
فیلم اورجینال یک فیلم کلاسیک است که نیازی به معرفی ندارد. فیلمهای بعدی همگی از نظر کیفیت متفاوت بودند، اما در آن زمان، پدیدههای فرهنگی عظیمی به شمار می رفتند. حتی ۲۵ سال بعد، فیلم اورجینال ماتریکس به عنوان نقطه عطفی در فیلمهای جنگی دیستوپیایی و فیلمهای علمی تخیلی شناخته می شود که با استفاده از انواع تکنیکهای انقلابی برای جلوههای بصری و داستانش، بسیار تاثیرگذار بود. ماتریکس شبیه هیچ چیز دیگری در ژانر خود نبود و هنوز هم چنین است. اگر به داستان های علمی تخیلی علاقه دارید، این فیلم را حتما ببینید.
۲- War for the Planet of the Apes (2017)
پایان سهگانه سیاره میمونها در قرن بیست و یکم نتیجهای بسیار رضایتبخش برای یک پروژه بلندپروازانه، هرچند به خوبی اجرا شده بود. این سه گانه که با Rise of the Planet of the Apes در سال ۲۰۱۱ آغاز می شود، افول تمدن بشری و قیام میمون ها را به تصویر می کشد، میمون هایی که یاد می گیرند مانند انسان صحبت کنند، همچنین اسب سواری کرده و از سلاح استفاده می کنند. آنها نیز مانند پسرعموهای انسانی خود، ظرفیت اعلان جنگ را توسعه می دهند. با شروع از سپیده دم سیارههای میمونها در سال ۲۰۱۴، میمونها نه تنها علیه انسانهایی که برای مدت طولانی به آنها ظلم کردهاند، بلکه علیه خودشان نیز اعلان جنگ کرده اند.
برخی از میمونها معتقدند که باید یاد بگیرند که با انسانهایی که به آنها ظلم کردهاند کار کنند، در حالی که برخی دیگر انسان ها را بهعنوان نیروی تهدیدکنندهای میبینند که باید به میمونها اجازه دهند راه خودشان را رفته و زندگی کاملاً مستقلی داشته باشند. گروه دوم توسط سزار رهبری میشود، که اندی سرکیس در یکی از نقشهای موشن کپچر خود نقشش را بازی می کند. این خط داستانی است که در جنگ برای سیاره میمون ها به اوج خود می رسد، فیلمی که از ابتدا تا انتها یک تجربه تماشای هیجان انگیز است که در آن سزار میمون ها را به جایی می برد که بتوانند در آرامش زندگی کنند. این فیلم احساسی، پر اکشن و فلسفی نیز هست، زیرا مخاطب را وادار میکند با اخلاقیات خود و طرز تلقی ما از خود در قلمرو حیوانات روبرو شود.
۱- Threads (1984)
Threads فیلمی است که زندگی شما را تغییر خواهد داد. این فیلم شما را به روش هایی که اصلاً فکرش را هم نمی کردید زخمی خواهد کرد. با این حال، هنوز هم یک فیلم عالی است. این فیلم تلویزیونی توسط بیبیسی تولید شده و نشان میدهد که اگر بریتانیا وارد یک جنگ هستهای شود، چه اتفاقی میافتد. جلوه های بصری این فیلم چیزی جز «ترسناک» نیست و موقعیت های وحشتناکی را مستقیماً از کابوس های تماشاگران در مورد یک بحران هسته ای به تصویر می کشد. شاید دلیل ترسناک بودن شدید این فیلم این باشد که در زمان انتشارش در طول جنگ سرد، این سناریو کاملاً قابل انتظار و ممکن بود.
در این فیلم، جنگی بین قدرت های شرقی و غربی در می گیرد که در نهایت به جنگ هسته ای منجر می شود. تشدید درگیری های هسته ای به بخش اعظم حیات در سیاره زمین پایان می دهد. این تصویر که بازماندگان برای تامین مایحتاج دست به کارهای هولناکی می زنند در حالی که یاد می گیرند در محیطی زندگی کنند که هرگز قبل از آن تجربه اش نکرده بودند بسیار تکان دهنده است. شگفت انگیز است که این فیلم با چنین بودجه محدودی چنین تاثیرگذار بوده است. این فیلم توانست بیهودگی بقا در یک زمین لم یزرع بمباران هسته ای شده را در حالی که بازماندگان باید با عواقب زیست محیطی و اقلیمی ناخوشایند ناشی از آن روبرو شوند، به تصویر بکشد. Threads فیلمی است که هرگز نباید فراموش شود، زیرا به عنوان هشداری در مورد خطرات جنگ هسته ای عمل می کند.
راضیه میرزاحیدری