در چنین خودشیفته ای، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خودشیفتگی یکی از اختلالات روانی است که میتواند به فرد و افراد اطراف آسیب بزند. افراد خودشیفته به این باورند که همه چیز باید بر اساس خواسته و نیازهای آنها باشد و اغلب به دیگران احترام نگذاشته و مشکلات روابطیشان را دست کاری نمیکنند. درمان خودشیفتگی از طریق مشاوره و روان درمانی صورت میگیرد.
دو فرد خودشیفته که در کنار هم باشند، ممکن است با مشکلات بزرگی روبرو شوند. در ابتدا، دوره بمباران عشقی بین آنها وجود دارد که اغلب با نگاههای از بالا به پایین و مالکیت نسبت به همدیگر شروع میشود. اما پس از گذشت زمان، مشکلات روانی و رفتاری شروع به ظاهر شده و میتواند به جنگهای روانی و اختلافات بزرگ تبدیل شود.
اگر احساس میکنید خودشیفتهاید، حتما قبل از ورود به یک رابطه، به درمان اقدام کنید. مشاوره و روان درمانی میتواند به شما کمک کند تا مشکلات خود را درک کنید و راهحلهای مناسب را پیدا کنید. اهمیت اعمال اخلاقی و همدلی در یک رابطه نباید فراموش شود و بهتر است هر دو طرف به خودشناسی و ارتقاء روحیه خود بپردازند تا رابطه شان به بهترین شکل ممکن پیش برود.
تک فان- «دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند! مگه از قدیم نشنیدی اینو؟!»
خودشیفتهها را چقدر میشناسید؟ چقدر از آسیبهای روانی که میتوانند به دیگران وارد کنند اطلاع دارید؟ آیا در خودتان هم نشانههایی از خودشیفتگی سراغ دارید؟! البته یک فرد خودشیفته هرگز به این باور نمیرسد که دچار اختلال است! بلکه از نگاه او تمام جهان بیرون از او مشکل دارند! نگاه از بالا به پایینی که او دارد اجازه نمیدهد شایستگیها و حتی نیازهای بقیه را ببیند!
به گزارش تک فان، اختلال شخصیتی خودشیفته یا نارسیسیسم یکی از اختلالات روانی است که از اشکالاتی در زمینه سلامت روانی خبر میدهد. تا امروز هیچ راهی برای درمان خودشیفتگی پیدا نشده است و تنها میتوان از مشاوره و روان درمانی فردی برای بهبود کمک گرفت. گاهی اوقات خودشیفتهها دچار اختلالات رفتاری دیگری هم هستند که میتوان به اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت دو قطبی و پارانویید اشاره کرد.
سوال اینجاست که آیا دو فرد که دارای خودشیفتگی هستند میتوانند در کنار هم رابطهی خوبی داشته باشند و با یکدیگر زندگی کنند؟
در ابتدا باید به این نکته پرداخت که همه ما ممکن است یکسری رفتارهای خودشیفته از خود بروز بدهیم. رفتارها و اعمالی که برای زندگی کردن، رها شدن از مشکلات، دوری از افراد سمی، نجات پیدا کردن در زندگی لازم است. این رفتارها به صورت 100% از یک اختلال خبر نمیدهد. مسالهای که مهم است دچار بودن به اختلال خودشیفتگی است. وقتی پای اختلال روانی به میان میآید اوضاع فرق میکند! فردی که دچار اختلال خودشیفتگی است قطعا در کنار آن به یک یا چند اختلال دیگر از قبیل وسواس فکری، کنترل گری، اختلال روانی مرزی، اختلال دو قطبی و پارانوئید هم ممکن است مبتلا باشد! پس فردی که به صورت اختلال با خودشیفتگی درگیر است مجموعهای از مشکلات را ممکن است با خود به همراه داشته باشد که در بدترین حالت از هیچ کدام آنها مطلع نیست!
حال شما تصور کنید دو فرد که اختلال خودشیفته دارند در کنار هم باشند، درواقع دو فرمانروا، دو پادشاه، دو فردی که مدیریت احساس بلد نیستند یک رابطه عاطفی را شروع کنند چه خواهد شد؟!
در ابتدای هر رابطه عاطفی یک دوره بمباران عشق وجود دارد که برای خودشیفتهها این دوره به بهترین نحو طی خواهد شد! از آنجا که هر خودشیفتهای برای اینکه توجه فرد مقابل را در ابتدای رابطه کاملا به خود جلب کند و او را شدیدا به خود وابسته کند از هر نوع عشق ورزی کوتاهی نخواهد کرد، پس دوره بمباران عشق دو خودشیفته در کنار هم خیلی عالی و رویایی طی خواهد شد. هر دو در این زمینه مهارت دارند و میخواهند تمام و کمال فرد مقابل را به خود متوجه کنند.
تا این زمان در رابطه این دو فرد صلح برقرار است اما وقتی وارد دوره دوم میشوند حس مالکیت نسبت به خواستهها و نیازهایشان و مقدم بودن هر یک بر دیگری قد علم میکند و نتیجه آن چیزی نخواهد بود که تصور میرود! اختلافات زیاد، جنگهای روانی بسیار، کارهای هیجانی اشتباه بروز پیدا میکنند و جز آسیب و دردسر مشاهده نمیشود و یک رابطه با 100 درصد چالش از دل این دو نفر به وجود خواهد آمد. چون همانطور که گفته شد همراهی این اختلال در کنار اختلالات روانی دیگر اجازه یک زندگی طبیعی و همدلانه را به آنها نخواهد داد در صورتی که باطن و پیکرهی اصلی یک رابطه عاطفی بر درک متقابل و عشق و همدلی بنا شده است.
اگر شما نسبت به خودتان احتمال اختلال خودشیفتگی میدهید قبل از اینکه وارد یک رابطه بشوید حتما نسبت به درمان اقدام کنید. روان درمان به خوبی میتواند آسیبهای دوران کودکی شما را بررسی کند و مشکلات شما را با کمک خودتان حل کند. در این مسیر شاید نیاز به مصرف دارو هم باشد که آن نیز با نظر متخصص اتفاق خواهد افتاد.