اکتشاف عالم جذاب اوتیسم: علائم، درمان و راهکارهای موثر
توضیحات بالا در مورد اوتیسم و اختلالات طیف اوتیسم که در آن به علایم، تشخیص، عوامل ایجاد کننده، درمانها و روشهای درمانی مختلف پرداخته شده است. اوتیسم یک اختلال عصبی-رفتاری است که بر رشد مغز و تعاملات اجتماعی تأثیر میگذارد. این اختلال در حال افزایش است و شامل طیف گستردهای از علایم است، از مشکلات در تعاملات اجتماعی تا رفتارهای تکراری. عوامل ایجاد کننده اوتیسم شامل ژنتیک، سن بالا، برخی داروها، اختلالات متابولیکی و نقص آنزیمی میشود. درمان اوتیسم معمولاً شامل روشهای رفتار درمانی، رژیم غذایی خاص و درمان دارویی میشود. همچنین روشهای مکملی مانند موسیقی درمانی، هنر و حیوان درمانی نیز ممکن است در بهبود کودکان مبتلا به اوتیسم مؤثر باشند.
تک فان- بسیاری از ما بهویژه والدین با نام عارضه «اوتیسم» آشنا هستند و احتمالا یکی از نگرانیهای مهم آنها هنگام بچهدار شدن همین مسئله است. اختلال اوتیسم که در پسران شیوع بیشتری دارد، بر رشد طبیعی مغز در ارتباط با تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تأثیر نامطلوبی میگذارد و موجب بروز اختلال جدی در ارتباطات کلامی، غیر کلامی و تعاملات اجتماعی از جمله قرار گرفتن در جمع دوستان، بازی کردن و … در افراد مبتلا به این بیماری میشود. نگرانی اصلی درباره این اختلال این است که باوجود پیشرفتهای علمی هنوز علت اصلی ابتلا به اوتیسم ناشناخته مانده است و محققان تنها فرضیاتی را در ارتباط با علت بروز این اختلال ارائه دادهاند که تاکنون هم به اثبات نرسیده است.
به گزارش تک فان، اختلال اوتیسم چیست و چرا برخی افراد به این اختلال مبتلا میشوند؟ اختلال اوتیسم چه انواعی دارد و علائم آن چیست؟ اوتیسم چگونه تشخیص داده میشود و برای درمان آن از چه روشهایی استفاده میشود؟ اگر شما نیز به دنبال پاسخ این سوالات هستید، با ما همراه شوید تا اطلاعات مفیدی درباره اختلال اوتیسم در اختیار شما قرار بدهیم.
اختلال اوتیسم چیست؟
اوتیسم یا «درخودماندگی» یک بیماری پیچیده عصبی-رفتاری است که شامل اختلال در تعاملات اجتماعی، رشد کلامی و مهارتهای ارتباطی همراه با رفتارهای سخت و تکرار شونده است و به دلیل گستردگی علائم به آن «اختلال طیف اوتیسم» (ASD) میگویند. اختلال طیف اوتیسم را بیشتر میتوان یک اختلال نورولوژیکی دانست که به طور معمول در سالهای اولیه رشد فرد مبتلا نمایان میشود. این اختلال باعث میشود که مغز فرد مبتلا به اوتیسم نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی بهدرستی عمل کند و مانع یادگیری چگونگی ارتباط و تعامل اجتماعی با دیگران میشود. درواقع کودکان و بزرگسالان دارای اختلال طیف اوتیسم در زمینه ارتباط کلامی و غیرکلامی، مهارتهای شناختی معمول، رفتارهای اجتماعی، فعالیتهای سرگرم کننده و بازی دارای مشکل هستند. اختلال طیف اوتیسم فارغ از نژاد، فرهنگ یا پیشینه اقتصادی در افراد مختلف سراسر جهان یافت میشود و طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا (CDC) در سال۲۰۱۴ این اختلال پسران را بیشتر از دختران تحت تأثیر قرار میدهد.
میزان شیوع اختلالات طیف اوتیسم در دو دهه گذشته در سراسر جهان افزایش زیادی داشته است و به طور کلی اعتقاد بر این است که اوتیسم در حال افزایش است. پژوهشهای ۲۰ سال گذشته تاکنون نشان دادهاند که شیوع اختلال اوتیسم به دلایل مختلفی در حال افزایش است. در اوایل دهه اخیر برآورد میشد که شیوع این اختلال ۱ در ۳۳۵ نفر باشد. این میزان در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است، طوری که طبق آخرین پژوهشها این آمار در سال ۲۰۰۹ میلادی ۱ مورد در هر ۹۱ نفر در آمریکا و یک مورد در هر ۶۶ نفر در انگلستان گزارش شده است؛ همچنین در آخرین ویرایش راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی آمریکا (۲۰۱۴) شیوع اوتیسم یک به ۵۹ ذکر شده است. مطالعات شیوعشناسی در ایران نیز گسترههایی از یک به ۱۵۰ بین کودکان را گزارش کردهاند.
طیفهای مختلف اختلال اوتیسم
استفاده از واژه «طیف» در مورد اختلالات اوتیسم کاربرد درستتر و بهتری میتواند داشته باشد. افراد مبتلا به اختلال اوتیسم میتوانند طیف وسیعی از شدت علائم اوتیسم را داشته باشند. تواناییهای یادگیری، تفکر و حل مسئله افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم میتواند از مهارتهای بالقوه تا شدید را به چالش بکشد. اوتیسم بودن به صورتهای متفاوتی در افراد نمایان میشود. بعضی از افراد دارای اوتیسم مشکلات همراه دیگری نیز ازجمله کمتوانی ذهنی، اختلال یکپارچگی حسی، اختلال بیشفعالی، نقص توجه، صرع و مشکلات گوارشی دارند که به معنای این است که این افراد نیازمند سطوح حمایتی مختلفی هستند. در گذشته برای تفکیک افراد مبتلا به اوتیسم از دستهبندی زیر استفاده میکردند که عبارت بود از:
۱. اختلال درخودماندگی: اختلال درخودماندگی همان چیزی است که با شنیدن کلمه اوتیسم به ذهن خیلیها خطور میکند. به اختلال در برقراری ارتباطات، تعاملات اجتماعی و بازیهای تخیلی در کودکان زیر ٣ سال اختلال درخودماندگی گفته میشود.
۲. سندرم اسپرگر (Asperger): کودکان مبتلا به این سندروم مشکل زبانی ندارند و در تست هوش میانگین هوشی بالاتر از متوسط دارند؛ اما مانند کودکان اوتیسمی در برقراری ارتباطات اجتماعی مشکل و محدودیت دارند.
۳. اختلال فراگیر رشد (PDD یا اوتیسم آتیپیک): این اختلال یک دسته عمومی و فراگیر برای کودکانی است که برخی از رفتارهای اوتیسمی را نشان میدهند؛ اما در سایر دستهها قرار نمیگیرند.
۴. اختلال فروپاشی دوران کودکی: کودکان مبتلا به این اختلال حداقل در دو سال اول زندگی رشد نرمالی دارند و پس از آن بخش بزرگی از مهارتهای ارتباطی خود را از دست میدهند. این اختلال بسیار نادر است و بسیاری از متخصصان بیماریهای ذهنی در مورد اینکه آن را یک بیماری در نظر بگیرند، تردید دارند.
امروز راهنمای آماری و تشخیصی بیماریهای روانی (DSM) که انجمن روانشناسان آمریکایی آن را تهیه و تدوین کردهاند، به عنوان مرجعی برای تشخیص بیماریهای روانی مورد تأیید و استناد قرار میگیرد. در ویرایش پنجم که جدیدترین ویرایش این راهنماست و در سال ۲۰۱۳ منتشر شد (DSM-۵)، اوتیسم به پنج نوع مختلف به شرح زیر دستهبندی میشود که عبارتند از:
۱. دارای نقص هوشی یا بدون آن
۲. با نقص زبانی یا بدون آن
۳. همراه با بیماریهای ژنتیکی یا پزشکی شناخته شده یا عامل محیطی
۴. همراه با اختلال رفتاری، ذهنی یا رشدی ـ عصبی دیگر
۵. با کاتاتونیا.
البته بعضی از افراد ممکن است یکی یا بیشتر از این مشخصات را داشته باشند.
علائم اختلال اوتیسم چیست؟
این اختلال دارای طیف گستردهای است، به این معنا که هیچ دو فرد مبتلا به اوتیسم با ویژگیهای عیناً شبیه به یکدیگر وجود ندارند. افراد دچار این اختلال ترکیبی از علائم گوناگون را تجربه میکنند و نشانههای اوتیسم میتواند به شکل خفیف یا شدید بروز پیدا کند. در ادامه با برخی از متداولترین ویژگیهای شناسایی شده در این افراد آشنا خواهید شد:
۱. روابط اجتماعی: شیوه برخورد و تعامل افراد مبتلا به اوتیسم با دیگران بهشدت با نحوه ارتباط افراد عادی متفاوت است. اگر فرد مبتلا دچار علائمی خفیف از اوتیسم باشد، در برخورد با سایرین از نظر اجتماعی چندان فعال ظاهر نخواهد شد. گاه ممکن است در ارائه نظرات خود کمی تهاجمی و توهینآمیز رفتار کند یا اینکه نتواند خود را با دیگران هماهنگ کند. اگر نشانههای اوتیسم در فرد مبتلا شدید باشد، او هیچگونه رغبتی به برقراری ارتباط با دیگران نخواهد داشت. این افراد همچنین در برقراری ارتباط چشمی و درک کلیدها و سرنخهایی که افراد عادی برای جلب توجه هم به کار میبرند، توانایی خوبی ندارند.
۲. درک احساسات دیگران: درک احساسات دیگران برای مبتلایان به این اختلال دشوار است. در واقع، توانایی این افراد در همدردی با دیگران نسبت به افراد عادی بسیار ضعیف است. صحبت و معاشرت با افراد مبتلا به اوتیسم تا حدود زیادی شبیه به حرکت در جادهای یک طرفه است، انگار فرد اوتیستیک بدون گوش دادن و توجه به دیگران صحبت میکند.
۳. ارتباط جسمی: برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم مانند کودکان عادی تمایل به در آغوش کشیده شدن یا لمس از سوی دیگران ندارند. البته اشتباه است که این ویژگی را به تمام کودکان دچار این اختلال تعمیم بدهیم؛ زیرا در برخی موارد این کودکان هم دوست دارند تا والدین، خواهر و برادر یا مادربزگ و پدربزرگ را در آغوش بگیرند و از این کار لذت زیادی هم میبرند. با این حال ارتباط جسمی و بازیهای کودکانه مانند قلقلک دادن ممکن است برای این افراد فاقد هرگونه معنا و مفهومی باشد و به واکنشهای متفاوتی منجر شود.
۴. صحبت کردن: هرقدر طیف اختلال اوتیسم در فرد شدیدتر باشد، مهارتهای او در صحبت کردن پایینتر خواهد بود. خیلی از افراد اوتیستیک اصلا صحبت نمیکنند. این افراد معمولا عبارات و واژههایی را که میشنوند، تکرار میکنند. به این حالت «اکولالیا» یا «پژواکگویی» گفته میشود. نوع حرف زدن این افراد هم با دیگران متفاوت است و حالت رسمی و کتابی دارد. نوجوانانی که به سندروم آسپرگر مبتلا هستند، معمولا شبیه اساتید صحبت میکنند و جملاتشان فاقد هرگونه فراز و فرود است.
۵. رفتارهای تکراری: افراد مبتلا به اوتیسم از تکرار و پیشبینی لذت میبرند. تکرار دوست آنهاست و تمایل زیادی به تکرار کردن دارند. برای افراد عادی وجود حجم زیادی از حرکات و رفتارهای تکراری خستهکننده است؛ اما افراد اوتیستیک از این تکرار راضی هستند و میتوانند حرکتی مانند لِیلِی رفتن در عرض اتاق را برای بارها و بارها تکرار کنند یا مثلا ممکن است یک نقاشی واحد را مدام در دفتر خود و صفحهای بعد از دیگری رسم کنند. گاه ایجاد تغییر ممکن است زندگی یک فرد اوتیستیک را دچار بحران کند؛ چراکه این افراد بهشدت از تغییر گریزان هستند.
۶. حساسیت به صدا، نور و بو: صداهای بلند و ناگهانی برای افراد دچار این اختلال نامطلوب و ناخوشایند است. برخی از بوها و تغییر محسوس نور و دمای فضا هم میتواند اثرات نامطلوب مشابهی روی آنها داشته باشد. بسیاری معتقد هستند که ایجاد تغییر در نور، صدا یا بو نیست که موجب آزار کودک میشود؛ بلکه بیشتر غافلگیری است که او را میآزارد. در واقع همان حالتی که از پیشبینی نکردن ارتباطات جسمانی به شخص دست میدهد، در اینجا هم او را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگر فرد اوتیستیک بداند که چه اتفاقی در جریان است یا ممکن است چه چیزی پیش آید، خیلی راحتتر خود را برای آن واقعه آماده میکند.
عوامل ایجاد کننده اوتیسم چیست؟
عامل اوتیسم دقیقا مشخص نیست؛ اما محققان معتقدند که اختلال در بخشهایی از مغز که مسئول تفسیر پیامهای دریافتی از اندامهای حسی و پردازش گفتار در مغز است، به اوتیسم منجر میشود؛ همچنین هیچ شواهدی مبنیبر تاثیر محیط روانی اطراف کودک مانند مراقبان او بر ایجاد اوتیسم وجود ندارد. روی هم رفته مهمترین عوامل ایجاد کننده اوتیسم را میتوان به شرح ذیل برشمرد:
۱. ژنتیک: اوتیسم با سابقه خانوادگی مثبت ارتباط دارد، محققان ترکیب خاصی از ژنها را عامل آن میدانند.
۲. سن بالا: عوامل دیگری مانند سن بالای پدر یا مادر شانس ابتلای کودکان به اوتیسم را افزایش میدهد.
۳. برخی داروها: استفاده از برخی داروها و مواد شیمیایی در زمان بارداری مانند داروهای ضد تشنج، مصرف مشروبات الکلی نیز شانس ابتلای فرزند به اوتیسم را افزایش میدهد.
۴. اختلالات متابولیسمی: اختلالات متابولیسمی مانند دیابت یا چاقی مادر حتی باعث افزایش احتمال ابتلای کودک به اوتیسم میشود.
۵. نقص آنزیمی: در برخی موارد اوتیسم به دلیل برخی اختلالات مانند فنیل کتونوریای درمان نشده (نقص متابولیکی مادرزادی که به دلیل کمبود آنزیم فنیل الانین هیدروکسیلاز، سطح فنیل الانین در خون افزایش یافته؛ همچنین ادرار و تنفس آنها بوی کپک میدهد.) و سرخچه رخ میدهد.
اختلال اوتیسم چگونه تشخیص داده میشود؟
براساس DSM-۵ علائم اختلال طیف اوتیسم شامل مشکل در برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی، پردازش حسی و رفتار تکراری و محدود است. البته هنوز نمیتوان اوتیسم را مانند بسیاری از بیماریهای روانی با استفاده از معیارهای زیستی مانند آزمایش خون یا اسکن مغز تشخیص داد؛ بنابراین متخصصان معمولا برای معاینه و تشخیص این اختلال به رفتار کودک بسنده میکنند. علائم اوتیسم در بسیاری از کودکان از دو سالگی قابل تشخیص است و اگر علائم شدیدتر باشد، این اختلال حتی زودتر هم میتواند تشخیص داده شود. با این حال باید توجه داشت که متوسط سن تشخیص در آمریکا حدود چهار سال است.
آکادمی کودکان آمریکا پیشنهاد میکند تمام کودکان در ۱۸ و ۲۴ ماهگی از طرف پزشک اوتیسم مورد معاینه قرار بگیرند. اگر خطر بروز این اختلال در کودک بیشتر باشد، مثلا یکی از خواهر یا برادرهای او دچار اوتیسم باشد، پزشک به والدین معاینه و نظارت دقیقتری را پیشنهاد میدهد. یکی از ابزارهای رایج برای معاینه کودکان دچار اوتیسم استفاده از نسخه اصلاح شده اوتیسم برای کودکان نوپا (M-CHAT) است. این روش به پاسخ والد یا پرستار به ۲۳ سوال تکیه دارد. برنامه نظارت برای تشخیص اوتیسم (ADOS) به متخصص اجازه میدهد از طریق مشاهده کودک به مدت یک ساعت این وضعیت را تشخیص بدهد. مصاحبه تشخیص اوتیسم براساس پرسش نامهای انجام میشود که شامل ۹۳ سوال است که از والد یا پرستار کودک پرسیده میشود؛ سپس براساس پاسخهای داده شده وضعیت مورد ارزیابی قرار میگیرد.
اختلال اوتیسم چگونه درمان میشود؟
دو واقعیت در مورد اختلال طیف اوتیسم، پایههای درمانهای حال حاضر اوتیسم را به وجود آورده است: نخست این ایده که اختلال طیف اوتیسم از بدو تولد وجود دارد؛ بنابراین بخشی از یک وضعیت بیولوژیک زمینه را برای فعالیتهای روانپزشکی فراهم میکند و دوم اختلال طیف اوتیسم نوعی اختلال اجتماعی و عاطفی است که آن را از سایر اختلالات روانی متمایز میکند و باید به همین ترتیب نیز درمانهای متفاوتی برای آن اعمال میشود. به هرحال امروز برای درمان اختلال اوتیسم از روشهای معمول زیر بهره گرفته میشود:
۱. رفتار درمانی
خانوادهها میتوانند با کمک روشهای مختلف رفتار درمانی، تواناییها و مهارتهای کلامی و ارتباط اجتماعی کودکان مبتلای خود را تقویت کنند. این روشها شامل موارد زیر میشوند:
الف) روش ABA: بسیاری از روشهای درمانی کودکان اوتیستیک بر پایه اصول این روش تهیه شدهاند. در این روش اصل مهم این است که رفتارهایی مورد تشویق قرار بگیرند که احتمال تکرار و افزایش خواهند داشت و رفتارهایی که مورد توجه قرار نگیرند، احتمال حذف شدن آنها وجود دارد. اگر چه اِی بی اِی یک تئوری است؛ ولی بسیاری از مردم از این اصطلاح برای روشهایی که با این اصل کار میکنند، استفاده میکنند.
ب) روش تیچ: این روش اولین روشی بود که در آمریکا برای کودکان اُتیستیک به کار گرفته شد. نام این روش مخفف عبارت «درمان و آموزش کودکان اوتیستیک و ناتوانیهای ارتباطی مرتبط با این بیماری» است. در این روش اعتقاد بر این است که محیط زندگی کودک باید با او تطبیق داده شود، نه اینکه کودک با محیط تطبیق داده شود. در این روش از تکنیک خاصی استفاده نمیشود؛ بلکه برنامه درمانی براساس سطح عملکرد کودک پایهریزی میشود. توانائیهای کودک براساس معیارهای آموزشهای روانی بررسی میشود و تکنیکهای درمانی برای بهبود ارتباط، مهارتهای اجتماعی و انطباقی طراحی میشوند. در این روش به جای اینکه به کودک یک مهارت و توانائی خاص آموزش داده شود، سعی بر این است که به کودک مهارتهایی آموزش داده شود تا بتواند محیط اطراف خود و رفتارهای اطرافیان خود را بهتر درک کند.
پ) روش ارتباط با تبادل تصویر: این روش، روش مناسبی برای شروع گفتار و برقراری ارتباط در کودکانی است که قادر به صحبت کردن نیستند. در این روش بر پایه اصول اِی بی اِی، به کودک آموزش داده میشود که چگونه میتواند نیازهای خود را از طریق دادن تصاویر برآورده کند. از امتیازات مهم این روش این است که ارتباط کودک ساده، قابل فهم، با تفکر و عمدی است. با این روش کودک میتواند با هر کسی ارتباط برقرار کند و تنها کاری که باید انجام شود، گرفتن و دادن تصاویر است.
ت) روش فلور تایم: این روش بسیار شبیه بازی درمانی است. در این روش سعی بر این است که ارتباط کودک با یک فرد دیگر از طریق برنامههای دقیق بازی، بیشتر و مؤثرتر شود. این روش شامل شش مرحله است که کودک در طی مراحل آنها تقلید و چگونه یاد گرفتن را از یک بزرگتر فرا میگیرد و به عبارتی کودک باید نردهبام شش پلهای را طی کند. در این برنامه والدین و درمانگران سعی میکنند تا پیشرفت کودک را از طریق مسیرهایی که کودک دوست دارد و با جهت دادن به این مسیرها فراهم کنند تا کودک بتواند شش مرحله پیشرفت موجود در این روش درمانی را طی کند. این روش به طور مجزا به کودک در به دست آوردن مهارتهای گفتاری و بدنی کمک نمیکند؛ بلکه از نظر احساسی و روانی به کودک کمک میکند تا کودک بتواند درک بیشتری پیدا کند و از طریق آگاهی و تجربه مهارتهای دیگر را نیز به دست بیاورد.
ج) داستانهای اجتماعی: این داستانها برای آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان اوتیستیک آماده شدهاند. از طریق این داستانها به کودک آموزش داده میشود که چگونه احساسات، منظور و برنامههای دیگران را درک کنند. در این روش یک داستان براساس یک موقعیّت و شرایط خاص با اطلاعات فراوان تهیه شده است که به کودک کمک میکند تا از طریق گوش کردن به آن بفهمد چه جواب یا عکسالعمل مناسب را باید از خود نشان بدهد.
د) درک مجموعه حواس: کودکان اوتیستیک معمولا از نظر حواس بدن خود دارای مشکلاتی هستند. ممکن است این کودکان دارای آستانه تحریک بالا و یا پائین باشند و یا اینکه مغز آنها قادر نیست از اطلاعات به دست آمده با حواس پنجگانه درک درستی از شرایط موجود به دست بیاورد. در این روش درمانی که میتواند با بازی درمان، کار درمان و یا گفتار درمان انجام شود، به کودک کمک میشود تا بهتر از اطلاعات حسی بهره ببرد. موسیقی درمانی نیز جزئی از این روش است که با فرکانسهای متفاوت حساسیّت کودک را در برابر برخی اصوات کم و یا زیاد میکند.
۲. درمان غذایی
کودکان اوتیستیک به غذاهای حاوی گلوتن و کازیین پاسخ منفی میدهند. این پروتیینها در گندم و لبنیات وجود دارد و باعث افزایش علائم بیماری میشوند. رژیم GFCF (رژیم بدون گلوتن و کازیین) میتواند در روند درمان کمک کننده باشد. در این رژیم غذایی گندم و محصولات حاصل از آن و لبنیات باید حذف و یا بسیار محدود شوند. بسیاری از والدین گزارش کردهاند که مهارتهای اجتماعی و تکلم در فرزندانشان بر اثر این رژیم افزایش یافته است. مصرف میوهجات و سبزیجات تازه، گوشت قرمز و سفید، قرص اُمگا سه، ویتامین ب، ویتامین د، قرص کلسیم و آب زیاد در درمان ناهنجاریهای اوتیسم بسیار مفید است؛ همچنین شیر شتر به دلیل دارا بودن پروتیینهای محافظ و آنزیمهای ضد باکتری تاثیر زیادی در بهبود این اختلال دارد.
۳. درمان دارویی
داروها نقش آنچنانی در درمان ندارند؛ بلکه بیشتر برای کنترل ناهنجاریهای رفتاری تجویز میشوند. فقط دو داروی مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان تحریکپذیری مرتبط با اوتیسم وجود دارد: «ریسپریدون» و «آریپیپرازول» که هر دو در گروه داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک قرار دارند. به هر حال به خاطر داشته باشید که استفاده از هر دارویی برای کودکان اوتیستیک باید حتماً زیر نظر متخصص انجام شود و اثرات آن بهدقت تحت مورد بررسی قرار بگیرد.
۴. روشهای درمانی مکمل
با وجود اینکه تشخیص زودهنگام و درمان زود هنگام اوتیسم بهترین روش در کمک به این کودکان و درمان آنهاست، برخی از والدین و محققین معتقدند که روشهای درمانی مکمل دیگری نیز وجود دارند که میتوانند ارتباط کودک با دنیای اطراف و سایرین را بهبود ببخشند و رفتارهای آنها را بهتر کنند. از انواع این درمانها میتوان به موسیقی درمانی، هنر و حیوان درمانی اشاره کرد که میتواند به صورت فردی با کودک کار شده و یا در مراکز مخصوص به صورت جمعی کار شوند. در تمامی این روشها افزایش قدرت ارتباط، بهبود روابط اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس مشترک است؛ همچنین این روشها کمک میکنند تا کودک بتواند رابطه بیخطر و مفیدی را با درمانگر خود و سایرین برقرار کند و با آنها مأنوس شود.