شعر و متن درباره روز شنبه زیبا و آغاز هفته (عکس نوشته های شنبه)
روز شنبه، روزی است که یک هفته کامل برای ما آغاز میشود. روزی که اگر خوب و پُر انرژی شروع شود، به یک هفته عالی منجر خواهد شد. از همین رو ما در سایت متنها قصد داریم چندین شعر رو متن درباره روز شنبه را برای شما دوستان قرار دهیم.
متنهای زیبا درباره روز شنبه
افکاری که صبح شنبه داری
حس و حال کل هفته تو رو تعیین می کنه
چه بهتر که خودت رو ببینی که قوی تر میشی
و زندگی بهتر، شادتر و سالم تری داری
شنبه ها فقط برای افرادی سخت هستن
که نمیدونن چطور اونها رو با نشاط بگذرونن
بلند شو و از امروزت لذت ببر
صبح شنبه ات بخیر و شادی
سلام!
می دونم امروز شنبه ست
اما یه روز جدید و یه هفته جدید هم هست
و در اون یک فرصت جدید برای یک اتفاق خاص نهفته ست
امروز شنبه است
دیدگاه جدیدی داشته باش
هر مانعی که با اون روبرو هستی
دائمی نیست
روز شنبه بخیر
خیلیا از شنبه بدشون میاد به خاطر کار
ولی نمیفهمن تا کاری نباشه
به هیچی نمیرسن!
اونچه که از شنبه شروع میشه
باید تا جمعه ادامه پیدا کنه
این یعنی اشتیاق
بدونید که همیشه یک اتفاق خوب رخ خواهد داد
این باید روحیه هر شنبه تون باشه
گابریل گارسیا مارکز
شنبه فرصت خوبیه برای داشتن یک روز عالی
همه چیز به نگرشت بستگی داره
سلام صبح شنبه تون بخیر
شنبه ها آغاز یه هفته کاری هستن
که 52 بار در سال
شروع های تازه ای رو فراهم می کنن
وقتی زندگی شنبه رو داد دستت
اونو توی اکلیل فرو کن
و کل روزت رو پر زرق و برق کن
شنبه خوبی داشته باشین
برای ایجاد تغییر نیازی به سال نو نداری
تنها چیزی که نیاز داری یک شنبه جدیده
شنبه تون به شادی
بیدار شو از صدای پای صبح می فهمیم
اتفاق تازه ای در راه است
امروز تمام احساس های پوچ را مچاله کنیم
و منتظر شکوفه های اجابت شویم
شنبه و هفته خوبی براتون آرزو می کنم
امروز شنبه
براتون یه حال خوب ارزو دارم
آرزو دارم، امروزتون پر باشه
از خبرهای خوب و اتفافهای بینظیری
که همیشه منتظرش بودین
روزتون شیک و سرشار از شادی
“بهانه” كه تو باشى
شنبه ام ميشود
شيرين ترين روزِ هفته …
شنبه را دوست دارم
شنبه
شروع يک هفته ى جديد
براى ادامه دوست داشتن توست
صبحم عسل و ترانه و چایی شد
روزم چقدر بکر و تماشایی شد
هر شنبه که با نام تو کردم آغاز
سرتاسر هفته غرق زیبایی شد
شنبه
اتفاق غریبی ست
که به چشم های تو منجر می شود
من و تو
سال هاست کنار هم راه می رویم
تا دیگران از روی شانه های ما به ایستگاه برسند
شبیه دو ستاره ی دنباله دار
که شروع نشده
به انتهای خود فکر می کنند
سلام بر شنبه !
دوباره آمدى ؟ قدمت به خير !
وقتى براى بيدارکردن دوستانم ميروى
يک سبد عشق
يک دنيا آرزوهاى زيبا
و يک عالمه الطاف خدا را
به روى چشم هايشان بپاش
بگذار با ترنم دنيايى از اميد چشمانشان را به روى تو باز کنند!
روزتان پر از حس خوب …
دل دل نکن !
بیا که زمان دیر می شود …
امروز شنبه است
و سرآغاز عاشقی …
بیدار شو
ازصدای پای صبح می فهمیم
اتفاق تازه ای در راه است
امروز تمام احساس های
پوچ را مچاله کنیم و منتظر
شکوفه های اجابت شویم
شنبه و هفته خوبی براتون آرزو می کنم
افکار صبح شنبه شما، آهنگ کل هفته تان را تنظیم می کند
خود را در حال قوی تر شدن و داشتن یک زندگی رضایت بخش، شادتر و سالم تر ببینید
Every day brings new choices
هر روز، با خود انتخاب های جدید به همراه دارد
جمعه، روزی است که اهداف هفته گذشته به پایان می رسد
روزی برای جشن گرفتن اهداف جدیدی که باید در هفته جدید به آن ها دست یابید!
همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، اگر شجاعت دنبال کردن آن ها را داشته باشیم
اگر هفته خود را با شتاب و حرکت مناسبی شروع کنید، آخر هفته با رضایت زیادی به عقب و تمام دستاوردهایی که داشتید، نگاه خواهید کرد
امروز می تونه همون روزی باشه که یک تصمیم جسورانه می گیرید و این تصمیم خیلی چیزها رو بهتر می کنه
راز پیشرفت و موفقیت در شروع کردن است
یک هفته بکر و کامل در اختیار توست
تا به سوی خلق رویاهایت قدم برداری
آن را تسخیر کن!
هفته خوبی داشته باشی
Believe you can and you’re halfway there
اگر باور کنی که می توانی، نیمی از راه را رفته ای
انگیزه و الهام از درون خودتان می آید. انسان باید مثبت باشد؛
وقتی مثبت اندیش باشید، اتفاقات خوبی می افتد.
به شنبه خوش آمدین
پروردگارا !
در این صبح نوید بخش
امید و رحمت خود را از بندگانت دریغ مکن
قلبمان را به نور خود منور کن
الهی … در این روز شنبه
زیباترین ها را نصیب دوستانم کن
تا تقدیرشان انگونه که تو می پسندی مهیا شود
روزتون سرشار از خیر وبركت
دلت خرسند
لبت گلخانه ی لــــبخند
و چشم روشنت آرام چون دریـا
به کامت باد شـادی ها
بی خیال تمام دلواپسی هایمان
به موسیقی دلنواز گوش کن
فنجانت را سر بکش
و بگذار أنقدر حالمان خوب باشد که
یادمان برود امروز چند شنبه است
ای دوست، هر لحظه تو را
غرق صفا می خواهم
هر روز تو را
کامروا می خواهم
از بهر تو و هر که تو را دارد دوست
آرامش خاطر از خدا می خواهم
شنبه …
حال دل دریایی ما آرام است
مثل صبحیست
پس از یک شب طوفانی سخت …!
شنبه ها بیا در آغوش بگیر مرا
کمی ببوس
و
نوازشم کن
تا هفته با خیال شنبه ها به پایان برسد
تمام هفته خاطراتت را مرور کردم
شنبه
خاطره هایت شروع به مرور من می کنند !
فقط
کمی
بی رحم تر …
شعر درباره روز شنبه
شنبه روز سفر است
روز رستن از یه خواب وتنبلیست
ان همه خواب روکتاب
روز بیداری ماست
وقت رفتن به شروع قصه هاست
یکی بود ونبود هفته هاست
شنبه روز اخرخستگی هاست
روز اغاز بهارهفته هاست
روزدرویش شدن خاطره است
شنبه روز عشق پاک بچه هاست
روز باز شدن مدرسه هاست
شنبه از کم حوصله هاست
شنبه بسته به نگاه ادما
پر پرواز شماست
شنبه نیت نماز از سر لطف
شنبه روز چیدن یک گل سرخ
شنبه دل کندن ازخواب وخستگیست
ساختن فردایی خوب زندگیست
شنبه روز ناز است ونیاز
شنبه روز گفت گوهست با خدا
شنبه را باید بغل کردو شناخت
نه که خوابید وشروع کردبه یه باخت
شنبه از فصل شروع زندگیست
قصه ای بارون رود زندگیست
شنبه اغاز طلوع زندگیست
شنبه ها را دوست نمی دارم .
پر از خمیازه است .
خمیازه ی پس از جمعه ٬
خستگی موج می زند در من ٬
افسردگی می فشارد تمامِ مرا ٬
شنبه ها آواری ست پر زِ تکرار و احساس .
احساس های پوچ اما..
قلبِ من نمی تپد گویا !
رنگِ طوسی و پر از اجحاف ٬
شنبه ها و صد صدای مرگ
فوجِ مردگی است انگار .
شنبه ها و پر زِ بغضِ تو
بغضِ خستگیِ تن ٬
مشکل است شنبه ها گذر شدن .
خسته می شوم از همان هفتِ صبح .
نه !
مشکلِ من و شنبه ها و این همه
این همه غریبگی ٬
شنبه نیست .
او که نحس نیست .
چه دارد او گناه ؟
غصه ی من است شنبه ها
که هر دم این دلم
از تو می زند نوا .
چه می توان کنم
که نیست
رنگ و بویی از صدایِ تو ؟!
انگ و غصه ی دلم زِ شنبه نیست .
انگِ شنبه از نبودِ توست .
شنبه ها تنهایی بیداد می کند
هر شنبه گوشه ی اتاقم می نشینم
به امید نمی دانم چه!
شنبه ها کاری به جز فکر کردن به تو را دوست ندارم
یک شنبه ها پر است از دلتنگی
که بعد از یک “شنبه” تنهایی
بعد از یک “شنبه” فکر به تو می آید
دوشنبه درون اتاقم می خوابم و اشک می ریزم
بعد از یک دلتنگی یکشنبه ای
دردهایم را خالی می کنم
سه شنبه ها اصلا حرفی برای گفتن ندارم
تمام مدت حسرت می خورم
و به انتظار چهارشنبه می نشینم
اما چهارشنبه ها
ترجیح می دهم در اتاقم قدم بزنم
لامپ ها را بشمارم
و سقف اتاقم را اندازه بگیرم
وقتی پنج شنبه می رسد
خستگی یک هفته را در بدنم احساس می کنم
یک هفته که تنهایی دلتنگ بودم
می گریستم و حسرت می خوردم و قدم می زدم
پنج شنبه ها می خواهم هرچه زودتر جمعه برسد
و سرانجام وقتی جمعه می رسد
باز همان اندوه پیش بینی نشده ی جمعه ها
به سراغم می آید
گاهی چشم هایم را می مالم
گاهی خمیازه می کشم
گاهی به هیچ ساعت ها خیره می شوم
با کوفتگی گوشه ی اتاقم می افتم
به انتظار شنبه
که در تنهایی ام
به تو فکر کنم
همه شنبههای بد زندگیم یادم هست
همه شنبههای 8 دار, از 1 تا 8
همه شنبههای 2 دار از 6 تا 2
همه شنبههای زمستانی
و آن تنها شنبه بهاری,
که بغضش هنوز در گلوست
و آن
شنبه آخر
که تیر خلاص بود
آمد و هر چه کِشته بودم, به باد داد
باورهایم را زیر و رو کرد
و مرا در برزخی تلخ, تنها گذاشت…
شنبه روز من و توست
مثل روز جمعه نیست
شنبه های مهربون
دلمون شکسته نیست
جمعه ها بخواد نخواد
میره که بازم بیاد
شنبه وقتی که بشه
باز کنار ما میاد
جمعه ی دلواپسی
می باری یه نم نمی
من کنار شنبه ها
لم میدم تو با منی
شنبه روز شبنمه
روز پایان غمه
اگه یکشنبه نیاد
دل من جهنمه
کاشکی این جمعه بره
اون بیاد دیگه نره
کاشکی آفتابی بشه
پشت پرده پنجره