تفال حافظ: روز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از خانه روم به سوی ویرانهی دلم.
حافظ در این شعر فراموش نشدنی و زیبا، از خود و دیوار محافل و شور و شوقی عظیم برای بازگشت به وطن و آغاز مرحله جدیدی از زندگی بیان میکند. او از طریق زبان اشعار و تصاویر شاعرانه، به خوانندهاش نشان میدهد که عمق درونی، ابعاد عرفانی و تفسیرهای گوناگونی در این شعر مختلف پنهان شده است.
در این شعر، حافظ به مناطق خلودی دلی خود و خلودی زندگی استقرار دهده، بوسیله نگاه و دقیقه شمایلها و عبارتهای شیرین و مانا، این فضاها را برای ما تداومی و هموار بخوانی خلق میکند. وی در آن بیتها، از موقعیت خوب خود که تصمیمات منطقی و موفقانه خود را اتخاذ کرده، خرم و خوشحال است و از خدا شکرگزاری مینماید.
در نهایت، حافظ به خواننده یا مخاطب خود یادآوری میکند که در مواقع مهم اعتماد به خدای معبود و ادای نذر و شکر به منزله تسهیل رسیدن به موفقیت و آرامش است. این شعر میتواند برای هر کسی که در مسیری از تغییر ورزید، تأملی عمیق و رهنمودی ارزنده باشد.
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
گر از این منزل ویران به سوی خانه روم
دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم
زین سفر گر به سلامت به وطن بازرسم
نذر کردم که هم از راه به میخانه روم
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم
بعد از این دست من و زلف چو زنجیر نگار
چند و چند از پی کام دل دیوانه روم
گر ببینم خم ابروی چو محرابش باز
سجده شکر کنم و از پی شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزیر
سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم
شرح لغت: نذر: تعهد، عهد و پیمان/ تا: برای اینکه/ گلبانگ: آواز بلند و رسایی که معرکه گیران به کمک ضرب نقاره در معرکه میخوانند.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیتهای دوم، ششم و هفتم میفرماید:
اگر از این سفر به سلامت به وطن خود برگردم، نذر کرده ام که به محض ورود یکسره به میخانه بروم.
* اگر هلال ابروی محبوب را ببینم، در محراب ابرویش برای سپاس سر به سجده میگذارم و جان را به شکرانه او نثار میکنم.
* خوشا آن ساعتی که مانند حافظ از توجه و مرحمت وزیر محبوب سرخوش و شاد شوم و همراه جانان به خانه روم.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- مدتها خود را در پریشانی و ناراحتی غرق کرده بودید. بالاخره به خود آمدید و فهمیدید که از غصه خوردن کاری درست نمیشود. باید کمر همت بست و با ارادهای قوی و توکل بر خداوند اقدام نمود تا شاهد موفقیت را در آغوش بگیرید. مسلماً موفق خواهید شد.
تعبیر غزل:
مدتها بود با خودت عهد کرده بودی که اگر فرصت تازهای به تو روی کرد عاقلانه تصمیم بگیری. اکنون این موقعیت در اختیار توست. این بار تصمیمات منطقی و عاقلانه بگیر و دست از شکوه بیهوده بردار و حرف دل را نزد هر نامحرمی بر زبان نران. وقتی به مراد دل خود رسیدی، خدا را فراموش نکن. نذرهای خود را ادا کن و به پاس این نعمت شکرانه بده.