5 دلایلی که ارتباط با آنها حس خستگی و خلوتی میدهد
سکوت در میان بحثها و تعاملات انسانی یک رفتار معمایی میباشد که میتواند از تنظیمات شخصیتی و احساسات درونی فرد ناشی شود. افرادی که در بحثها به سکوت پناه میبرند ممکن است از جوانب مختلفی ناشی از نگرانی، ترس، آسیبپذیری یا نیاز به فضای خصوصی عمل کنند.
معمولاً این افراد شیفته کنترلگری هستند و با سکوت تلاش میکنند که دوباره کنترل و سرنوشت بحث را در دست بگیرند. از طرف دیگر، برخی از افراد به دلیل آسیبپذیری و ترس از مواجهه با احساسات ناخوشایند یا نقاط ضعف خود، به سکوت پناه میبرند.
همچنین، بعضی از افراد از دعواها ترس دارند و احتمالا نگرانی دارند که این دعوا بر رابطهشان بیاهمیتی ایجاد کند. علاوه بر این، برخی از افراد نیاز دارند که امور را در درون خودشان پردازش کنند و نیاز به زمان و فضای خلوت دارند.
در نهایت، برخی از افراد ممکن است احساسات منفعلانهای داشته باشند، اما از طریق سکوت و رفتارهای غیرکلامی، این احساسات را بروز دهند.
بهتر است که فردی که با این رفتار مواجه شدهاید، عوامل و دلایل این رفتارها را در نظر بگیرید و بتوانید از تغییرات ارتباطی و انسجام گذشتههای عاطفی فرد استفاده کنید تا بهبود و روابط بهتری برقرار کنید.
تک فان-شاید یکی از معماییترین رفتارها در تعاملات انسان این صحنه باشد: وسط بحث هستید، با چیزی مخالفید یا یک دعوای لفظی کامل در جریان است و ناگهان نفر مقابل سکوت میکند. گویی که ناگهان تبدیل به مجسمه شده باشد.
به گزارش تک فان، احتمالا با این صحنه مواجه شدهاید و احتمالا همه تلاشتان را کردهاید که طرف را به حرف بیاورید اما انگار با دیوار حرف میزنید.
بعضیاوقات انقدرها هم دراماتیک و نمایشی نیست. طرف دیگر جواب شما را نمیدهد و این حس به شما منتقل میشود که انگار یک کلمه از حرفهایتان را نمیشود.
حتی با اینکه ندای درونتان به شکلی غریزی به شما نهیب میزند که خسته نشو، ادامه بده و حرف بزن، در اعماق وجودتان میدانید که این کار بیفایده است.
حالا ما در تک فان میخواهیم به شما علائمی را معرفی کنیم که در بدو امر به شما هشدار میدهند با فردی روبهرو هستید که احتمال اینکه وسط بحث سکوت کند، بسیار زیاد است. 5صفت در این افراد مشترک است:
1.آنها شیفته کنترلگری هستند
کنترل عنصر بارز سکوت است. وقتی شخصی وسط بحث سکوت میکند، معنایش این است که قصد دارد دوباره کنترل بر اوضاع را به دست آورد. درواقع سکوت سپری است که آنها در مقابل احساس تهدید شدن یا احساس ناتوانی و عدم تسلط بر اوضاع، به کار میبرند.
درواقع سکوت میکنند تا از برقراری ارتباط یا مشارکت در بحث خودداری کنند. سکوت میکنند که سرعت و جهت گفتوگو را کنترل کنند. اگر نمیتوانند حرفشان را با شما به کرسی بنشانند، پس ترجیح میدهند که بخشی از بحث نباشند.
در چنین موقعیتی حس میکنید که در گفتوگو به اسارت گرفته شدهاید زیرا سکوت آنهاست که رفتار شما را دیکته میکند و شما را مجبور میکند یا دست از صحبت کردن درباره آن موضوع بردارید یا به امید اینکه پاسخی بشنوید به چرخه حرف زدن ادامه دهید.
پس اگر چنین ویژگیای را در شخصی تشخیص دادید فکر نکنید که صرفا میخواهد اوضاع را آرام کند. ممکن است سکوت او تلاشی تعمدی برای به دست گرفتن کنترل اوضاع و فشار آوردن به شما برای پذیرش خواستههای او باشد.
2.آنها از آسیبپذیری اجتناب میکنند
بعضیها به این دلیل سکوت پیشه میکنند که از گفتن حرف دلشان هراس دارند. درواقع سکوت یک نوع مکانیزم دفاعی است اما در شکل خود-تخریبی ظاهر میشود.
وقتی شخصی در جریان بحث به سکوت پناه میبرد، درواقع احتمالا دارد تلاش میکند از خودش در برابر نمایان شدن نقاط ضعف و آسیبپذیریهایش محافظت کند.
دعواها اغلب احساسات نپخته و ناامنیهای قدیمی را بالا میآورند و برای برخی سکوت کردن از مواجه شدن با چنین احساساتی امنتر است.
درواقع آنها از روی ترس سکوت میکنند نه اینکه حرفی ندارند یا اهمیتی به بحث نمیدهند. میترسد زیادی بگویند، میترسند بخشهایی از خودشان را افشا کنند که آمادگی به اشتراکگذاریاش را ندارند.
اگر چنین ویژگیای را در شخصی شناسایی کردید، باید بدانید که مشکل از شما نیست. آنها هستند که با آسیبپذیریهایشان راحت نیستند.
3.احتمالا از دعوا میترسند
ممکن است در بدو امر مشخص نباشد اما خیلی از افرادی که در بحثها سکوت میکنند درواقع از دعوا کردن هراس دارند. برطبق روانشناسان، برخی افراد درگیری و دعوا را تهدید علیه رابطه یا شخصیتشان میبینند. آنها ترجیح میدهند به جای مشارکت در یک بحث سالم، کلا از بحث عقبنشینی و سکوت کنند. درواقع آنها با سکوت کردن خودشان را از تهدیدی که درک کردهاند محافظت میکنند.
این افراد اغلب در خانوادههایی بزرگ شدهاند که بحث و گفتوگو آسیبزننده بوده است و آنها یاد گرفتهاند به سکوت به عنوان مأمنی برای محافظت از خودشان پناه ببرند.
اگر متوجه شدید که شخصی عمدتا از بحث کردن حذر میکند، احتمال دارد که از مشاجره میترسد. درواقع بحث برد و باخت برای آنها مطرح نیست، آنها میخواهند بدون آنکه زخمهای عاطفی و احساسی بردارند، از درگیری زنده بیرون بیایند.
4.ترجیح میدهند امور را در درونشان پردازش کنند
آیا خودتان با این موقعیت مواجه بودهاید که وسط گفتوگوی داغ دلتان خواسته که «لحظهای با خودتان خلوت و فکر کنید؟» برخی افراد مدت بیشتری به این خلوتها نیاز دارند.
این افراد به سکوت پناه میبرند چون نیاز به زمان دارند تا افکار و احساساتشان را پردازش کنند. آنها نیاز به خلوت و تنهایی دارند تا موقعیت را بازیابی کنند، احساساتشان را آنالیز کنند و با پاسخی به شما مراجعه کنند که احساس آرامش و راحتی برایشان به دنبال دارد.
5.آدمهای منفعل-پرخاشگر هستند
بعضی افراد دلخوریهایشان را توی خودشان میریزند و فقط سکوت میکنند. اما خیال نکنید که دیگر با شما کاری ندارند. در سکوت رفتاری بروز میدهند تا منفعلانه از شما انتقام بگیرند. به جای آنکه مستقیم و صریح احساس خشم یا ناامیدیشان را مطرح کنند، آن را از طریق سرنخها و نشانههای غیرکلامی بروز میدهند. سکوت آنها از نارضایتی است. درها را میکوبند، وظایفشان را به درستی انجام نمیدهند و ….
سخن آخر
باید بتوانید انگیزههای سکوت افراد را شناسایی کنید. قرار نیست که این رفتار را تقبیح کنیم، قرار است که به فهم عمیقتری از دلایل این رفتار برسیم تا بتوانیم موقعیت را بهتر کنترل کنیم.
اما بدانید سکوت افراد درواقع شیوههای خاص ارتباطی آنها در دعوا و مشاجره است و میتواند نشانهای از ظرفیتهای عاطفی و گذشتهشان باشد.
میتوان این شیوه ارتباطی را تغییر داد، فقط باید از دلایل این سکوت آگاه شوید.
اگر خودتان در بحثها سکوت میکنید سعی کنید فعالانه دلایل آن را شناسایی کنید. پیشرفت تدریجی رخ میدهد اما رخ میدهد.
عاطفه رضوان نیا