چگونه یک سیستم ناقص و بیدانشی، در دهه ۵۰ شهرهای در حال توسعه را به نابودی کشاند
به گزارش تجارتنیوز، کمال اطهاری ، پژوهشگر اقتصاد توسعه با بیان اینکه هر میزان که از تهران دورتر می شویم تله فضایی فقر سختتر می شود، گفت: تلاشها بر این بود که منطقه ۲۲ تهران تبدیل به منطقه نوآوری شهر تهران شود، اما احمدی نژاد حکم داد که این منطقه مسکونی شود. فضای نوآوری را تبدیل به مسکن کردند و از رانت آن بهره برده شد.
در واقع فضاها برای باز تولید رانت در اختیار گرفته شد. احمدی نژاد گفت برای رونق بخشیدن به بخش مسکن ۲۰ درصد روی جمعیت شهر تهران اضافه کنیم! در حالی که اگر این کار در هر کشوری انجام می شد محکومیت های جزایی سنگین برای آن فرد اعمال می کردند. شهر به بورژوازی مستغلات فروخته شد.
مشکل اساسی جامعه نخبگانی ما کمبود دانش است
کمال اطهاری که در نشست «بررسی تله های فضایی فقر در ایران» سخن می گفت، با بیان اینکه مشکل اساسی جامعه علمی، سیاسی و نخبگانی ما کمبود دانش است، تصریح کرد: مقایسه روشنفکران امروز با روشنفکران مشروطه نشان می دهد که آنها چگونه در یک جامعه کاملا استبداد زده و تجزیه شده پیش از جنگ جهانی دوم و بعد از جنگ جهانی اول توانستند در ایران نهادهایی را بسازند که اکنون آنچه که حداقل های جامعه مدنی عصر ماست را مدیون آنها هستیم.
وی با بیان اینکه نهادسازی در درجه اول نیازمند یک الگوی توسعه است اضافه کرد: بدون اینکه دستگاهی طراحی شده باشد، امکانی برای تدوین قطعات یا برنامه هایی که با هم خوانایی داشته باشد وجود ندارد. در امر اجتماعی این قوانین و برنامه ها هستند که چنین وظیفه ای دارند. پیش از انقلاب روشنفکران مشروطه الگوی توسعه «بورژوا دموکراتیک» داشتند و می توانستند قوانین را ریز به ریز و بدون تناقض مانند قطعات ماشین طراحی کنند؛ اما در آستانه انقلاب کسی صاحب آن دستگاه نبود که بعد بتواند قطعاتش را مانند برنامه و قانون تدوین کند.
سیستمی ناقص با بیدانشی شهر را نابود می کند
این پژوهشگر اقتصاد توسعه با تاکید بر اینکه اندیشمندان توسعه در تشریح علل عدم رخداد توسعه در مناطق مختلف، کمبود دانش را به عنوان عاملی اساسی تحلیل می کنند، اظهارداشت: کمیاب ترین عامل توسعه، دانش است؛ بنابراین ما باید ببینیم چگونه سیستمی ناقص، به این گونه، با بی دانشی شهر را نابود می کند و سکونتگاه های غیررسمی و به عبارتی تله های فضایی ایجاد می کند که تنها شامل فقر هم نیست و می تواند تله رانت هم باشد که با تراکم فروشی شروع شده و بعد با سلطه آنچه که می توان از آن به عنوان «بورژوازی مستغلات رانتی» یاد کرد، تداوم پیدا کرده است.
جنگلهای استان مازندران برای مسکن دوم رانتخوارها صرف شد
اطهاری توضیح داد: همان طور که استان مازندران وقتی جنگل هایش را از دست داد، برای مسکن دوم رانتخوارها صرف شد. فضا تجلی روابط اقتصادی و اجتماعی و در عین حال زمینه ساز آن است؛ همچون زبان که تجلی اندیشه و زمینه ساز آن است؛ یا مانند ابزار تولید که از کار اجتماعی و اندیشه برمی آید و خود زمینه ساز طبقات جدید اجتماعی و تفکرات جدید می شود.
وی با بیان اینکه بعد از ظهور اقتصاد دانش، تحرکاتی که در طبقات مختلف در کشورهای صنعتی رخ داده که باعث شده درصد اشتغال پرولتاریا در کشورهای مرکزی از ۳۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش یافته، خاطرنشان کرد: ببینید ابزاری که ساخته شده چگونه در مناسبات اجتماعی تحول ایجاد می کند. این مسئله در ارتباط با فضا نیز وجود دارد؛ اگر یک فضا به خوبی ساماندهی نشود، جامعه تکامل خود را پیدا نمی کند. در اقتصاد دانش، دانش باید در شهر ساماندهی شود. کارخانه ای را در نظر بگیرید که ماشین آلات آن ناقص باشد یا درست چیده نشده باشد، در واقع وقتی فضا خوب سامان نیابد هم این چنین می شود و تولیدات آن کارخانه ناقص است یا مقرون به صرفه نیست.
سیستم اقتصادی استان مازندران به دلیل تله رانت و فراغت شهری، ناکارآمد شده است
اطهاری تاکید کرد: ساماندهی با شناخت روابط اقتصادی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد، تله های فضایی، تله هایی هستند که به صورت ارادی یا غیرارادی با کمبود دانش شکل می گیرند. استان مازندران در تله رانت و وقت فراغت شهری افتاده و کل سیستم اقتصادی آن بسیار ناکارآمد شده است. همانطور که یونان در تله گردشگری افتاد و اصلا اقتصاد متنوعی ندارد. ساماندهی فضا برای گردشگری صورت گرفته و نه یک اقتصاد پیشرو، به همین دلیل دچار بحران های پیوسته شده است.
در تله فضایی فقر، فقر بازتولید می شود
این پژوهشگر اقتصاد توسعه با یادآوری اینکه تله ها می توانند به صورت سیاسی شکل بگیرد مانند آنچه که در کشورهای آفریقایی شاهد هستیم، توضیح داد: تله ها در روابط اقتصادی و اجتماعی معینی تولید و بازتولید می شوند. در تله فضایی فقر، فقر بازتولید می شود. سکونتگاه های اجتماعی و غیررسمی حاشیه شهر، بیشتر جنبه سکونتی دارند و جنبه توسعه ای ندارند. در تله فضایی فقر نمی تواند سرمایهگذاری صورت بگیرد، حتی سرمایه های نمادینشان نیز از بین می رود. مثلا در استانهای محروم کشورمان، شخصیت های علمی به اندازه شخصیت های سیاسی حضور ندارند؛ سرمایه های نمادین پیشرفته در این مناطق نداریم. همانطور که کشور برای شخصیت های درجه اول کشور علمی، جایگاهی قائل نیست و حتی اگر کوچه ای هم به نام آنها کند بعدها تغییر می دهد. در واقع شخصیت های نمادینش را از بین می برد و این یک نوع تله است. همین تله نیز یکی از عوامل مهاجرت می شود؛ چرا که هیچ نامی برای کسی که فعالیت مثبتی برای جامعه داشته باشد، وجود ندارد.
در ارتباط با مسکن مهر، شاهد تله های فضایی هستیم
وی با بیان اینکه در آمریکا به دلیل تبعیض هایی که روی سیاه پوست ها بوده از ابتدا آنها کم درآمد طرح هستند به همین دلیل در حاشیه شهرها ساکن هستند، به تشریح علل و روند بازتولید فقر و بزهکاری به دلیل متراکم شدن این جمعیت در حاشیه شهرها پرداخت و ادامه داد: ما در ارتباط با مسکن مهر، شاهد تله های فضایی هستیم. گفتند می خواهیم کم درآمدها را سکونت دهیم، هرچند که این هدف محقق نشد؛ اما تله های فضایی تشکیل شد. جداسازی در سکونتگاه های اطراف شهر، این تله های فضایی را شکل می دهد.
فرصت اصلاح کژکارکردیهای طرح جامع تهران از دست رفت
اطهاری با بیان اینکه از طرح جامع تهران مصوب ۴۹ این شرایط آغاز شد و فرمانی از بالا آمد که تهران تا سال ۵۳ کم درآمد نخواهد داشت و این تفکر درستی نبود، ادامه داد: ضوابط شهری برای طبقات متوسط به بالا تدوین شد، متوسط قطعه بندی زمین در شهر تهران ۱۰۰ متر به بالا بوده است و هنوز هم این ضوابط موجود است و مرکز تهران همان قطعه بندی متوسط را دارد. حداقل قطعه بندی را ۲۷۰ متر در نظر می گیرند که از این طریق در برنامه ریزی فضایی از کم درآمدها شهروندزدایی می شود. در دهه ۷۰ می شد این مسئله را حل کرد، اما اکنون با توجه به تله توسعه ای که ایجاد شده، این مسئله قابل حل نیست.
چیدمان سکونتگاه های شهری در ایران، دائما فقر را بازتولید می کنند
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه ما انواع تله های فضایی فقر در سطح منطقه ای، برنامه ای و روستایی در ایران داریم، تصریح کرد: روستاهای کوچک در مناطق گرم و خشک، بیشترین تاثیر را به دلیل مسائل اقلیمی پذیرفته اند و کاملا به سوی نابودی رفته اند؛ چرا که دائم فقر در حال باز تولید است. از سال ۴۹ با برنامه ریزی میتنی بر انفصال، اولین سکونتگاه های منفصل در ایران شکل گرفت، تا قبل از آن همه در داخل شهر کنار هم قرار می گرفتند. آمریکا قانون ضد تبعیض دارد به این معنی که حداقل ۱۰ درصد سکونتگاه ها در مناطق شهری باید متعلق به اقشار کم درآمد باشد که این امر از طریق سکونتگاه های اجتماعی انجام می شود. متاسفانه در ایران برنامه چهارم را کنار گذاشتند؛ در حالی که برنامه چهارم مبتنی بر اقتصاد دانش و بر عدالت متمرکز بود. برنامه چهارم به همت افرادی مانند زنده یاد حسین عظیمی نوشته شد که برنامه جامعی بود. اما متاسفانه برنامه ای پراکنده و رانت جویانه جایگزین کردند.
عدم ورود به اقتصاد دانش و نوآوری به معنای نابودی یک کشور است
به گفته اطهاری؛ نبود اقتصاد دانش ما را در تله توسعه گرفتار کرد. این مسئله بسیار مهمی است. رابطه اقتصاد دانش با اقتصاد صنعتی، مانند رابطه اقتصاد صنعتی با اقتصاد پیشاصنعتی است و نمی توان اصلا آن را شوخی گرفت. تمام سیستم های برنامه ریزی فضایی و سیاستگذاری های اجتماعی آن کاملا متفاوت است. عدم ورود به اقتصاد دانش و نوآوری به معنای نابودی یک کشور است. باید این مسئله را وارد گفتمان های رایج کشور کنیم، در غیر این صورت حتی محیط زیست کشورمان نیز نابود می شود. بدون اینکه بخش کشاورزی را هوشمندسازی کنید، نمی توانید از تله توسعه جدید بیرون بیایید. به برگ و خاک سنسور وصل می شود و این سنسورها، توزیع آب را کنترل می کنند. راندمان را بالای ۹۰ درصد می برد و با صرفه جویی آب بین ۳۰ تا ۵۰ درصد، به مبارزه با بحران محیط زیست ایران کمک می کند. بدون این مسئله سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان و رفته رفته اصفهان نیز از بین می روند. این ورود اجباری است.
وی با تاکید بر اینکه باید سیاست های اجتماعی لازم هم برای این مسئله ساماندهی شوند چرا که در این چارچوب باید از گهواره تا گور دانش بجویید، افزود: این ساماندهی انجام می شود تا جامعه نوآور شود و بتواند رقابت کند؛ چرا که در جهانی شدن، رقابت و نواوری اصل است و بدون آن اقتصاد همه کشور ها نابود می شود.
این پژوهشگر اقتصاد توسعه، با بیان این اعتقاد که ما در ایران در تله نهادی رانت، بیاعتمادی مردم و سوءظن نهادینه قرار داریم، گفت: تله قدیم توسعه، وقتی که دوران اقتصاد کشاورزی است وجود داشت، در آن دوره، درآمد کافی نیست، پسانداز نمی شود و دولت نمی تواند مالیات کافی بگیرد. این تله توسعه قدیم است. تله توسعه جدید، زمانی است که برنامه های یک کشور، کافی نیست و در تله توسعه می افتد. اقتصاد تغییر کرده و این نوع کشور ها خُرد می شوند. همانطور که شاهدیم یکباره کالاهای ارزان و با کیفیت چین اروپا را می گیرد و کشوری مانند ایتالیا نمی تواند سربلند کند. در این شرایط احتمال نابودی آن اقتصاد وجود دارد.
به طور کامل در تله نوین توسعه قرار گرفته ایم
وی با یادآوری اینکه در دهه ۵۰ شاخص پیچیدگی اقتصاد ایران در میان کشور های در حال توسعه بالا بود اما اکنون این شاخص تنزل پیدا کرده و ایران کاملا در تله نوین توسعه قرار گرفته است، معتقد است: ما هم شکست دولت داریم هم شکست بازار. شکست بازار با تراکم فروشی و عملکرد شرکت های خصولتی انجام شد. وقتی سکونتگاه های فضایی منفصل به وجود می آید، رابطه کم درآمد ها با اقشار بالاتر و متخصص قطع می شود. در واقع ارتباط آنها با جامعه مدنی قطع شده و در این حالت فقر فشرده می شود. در نتیجه تله طبقاتی، کم درآمد وقتی در تله فضایی منفصل می شود دیگر نمی تواند از آن خارج شود. به همین دلیل به بزهکار تبدیل می شود؛ مثلا ابتدا ۴۰ درصد منطقه زورآباد کارگران ساده ایران ناسیونال بودند، وقتی مقابله های دولت با خودشان را می بینند و نارضایتی هایی هم دارند هیچ همراهی برای بهبود بافت اجتماعی خود و در راستای سیاست های دولت ندارند، در نتیجه قفل شدگی فضایی ایجاد می شود.
سالانه 50 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج می شود
اطهاری با بیان اینکه هر میزان که از تهران دورتر می شویم تله فضایی فقر سختتر می شود، ابراز عقیده کرد: آنچه که در آن زندگی می کنیم، سیستم سرمایه داری نیست، بلکه ما در واقع در سیستم نئوفئودالیسم رانتی زورگو انحصاری قرار داریم که تنها زیر بنای سرمایه دارانه دارد و مانع تولید و باز تولید شده و به جای آنکه رانت را به چرخه تولید درآورد آن را از کشور خارج می کند. برآورد ها نشان می دهد که سالانه به طور متوسط ۵۰ میلیارد دلار به صورت رانت از کشور خارج می شود. دانشگاه تربیت مدرس روی این موضوع کار کرده و نشان داده که بین ۳۰ تا ۸۰ میلیارد دلار به صورت سالانه بسته به میزان درآمدهای نفتی، از ایران خروج سرمایه داریم.
نئوفئودالیسم رانتی در ایران مانع رشد نیروهای مولد شده است
وی ادامه داد: کل تشکیل سرمایه در بخش صنعت و کشاورزی ۳۰ میلیارد دلار است، در ایران سرمایهداری در زیر بنا به وجود آمده اما در روبنا شاهد نئوفئودالیسم هستیم. روبنا می تواند مانع رشد نیروهای مولد شود، خصوصا اگر رانتی باشد و این مسئله در ایران وجود دارد. بنابراین باید روبنا را برای هرگونه سیاست گذاری شناخت. عامل مهم آن غیر از عملکرد دولت، تراکم فروشی بود که بیماری هلندی ایجاد کرده است. در اقتصاد سیاسی گفته می شود دولت نئوفئودالی، مانع توسعه و حتی توسعه سرمایهداری می شود چون پول را از چرخه سرمایه بیرون می آورد. در هر حال سرمایهداری یک چرخه است که قانون اول آن تولید و باز تولید گسترده عنوان می شود.
شاهد شهری شدن رانت در ایران هستیم
به گفته اطهاری؛ این چرخه در ایران ایجاد نمی شود، بلکه آنچه در ایران رخ داده شهری شدن رانت است؛ به این معنا که فضا به گونه ای سامان داده می شود که رانت بازتولید کند. تلاش ما این بود که منطقه ۲۲ تهران تبدیل به منطقه نوآوری شهر تهران شود. اما مشاور مربوطه را مجبور کردند که این منطقه را مسکونی کند. این خیانت به نسل های بعدی کشور بود. آقای قالیباف، به عنوان شهردار وقت، نسبت به نوآور شدن این منطقه قانع شده بود؛ چرا که این منطقه کنار منطقه صنعتی ۲۱ قرار داشت و می توانست در این رابطه ایفای نقش خوبی داشته باشد. اکنون شهرداری های کشورهای جهان یکی از وظایفشان این است که محل کار ارزان برای اقتصاد دانش بنیان ایجاد کنند، چرا که در داخل شهر است و در شهرک های صنعتی قرارنگرفته است.
با قفل شدگی نهادی مواجه هستیم
این پژوهشگر اقتصاد توسعه توضیح داد: احمدی نژاد حکم داد که این منطقه مسکونی شود، آن زمان به من فشار آوردند که این کار را بکن، من زیر بار نرفتم. اما دیگر همکاران این حکم را از سر ناچاری پذیرفتند. فضای نوآوری تبدیل به مسکن شد تا از رانت آن بهره برده شود. در واقع از آن فضاها برای باز تولید رانت بهره برداری شد. همانطور که تهران اکنون یک میلیون مسکن خالی دارد و بخشی از تورم کشور مرتبط با آن است. وقتی سرمایه ها به بخش مسکن رفت باعث قفل شدگی نهادی شد. بخش زیادی از سرمایه بانک ها در این حوزه خوابیده است و بانک ها نمی توانند وام دهند. تحریم هم شرایط را پیچیدهتر کرد. بودجه عمرانی کشور کاهش پیدا کرده و با قفل شدگی نهادی مواجه هستیم.
رشد 20درصدی جمعیت تهران با هدف رونقِ بخش مسکن!
اطهاری اضافه کرد: این شرایطی بود که دوره احمدی نژاد ایجاد کرد و بسیار جالب است که اصلاح طلبان هیچگاه از طرح جامع تهران دفاع نکردند و به خصوص حزب سازندگی، هیچگاه علیه تراکم فروشی و این اقدامی که صورت گرفته حرفی نزد. حتی در رابطه با اینکه جمعیت به بیش از ۱۰ میلیون نفر رسیده صحبتی نداشتند. در آن دوره، احمدی نژاد گفت برای رونق بخشیدن به بخش مسکن ۲۰ درصد روی جمعیت شهر تهران اضافه کنیم! در حالی که اگر این کار در هر کشوری انجام می شد محکومیت های جزایی سنگین برای آن فرد اعمال می کردند. همین مسئله را نیز به من ابلاغ کردند تا چیدمان شهر تهران را عوض کنم. در حالی که من منطقه نوآوری را برای ورود شهر تهران به اقتصاد دانش پایه در نظر گرفته بودم. در یک سیستم نئولیبرال این اقدام زندان دارد؛ چرا که شهر را قربانی بورژوازی مستغلات کردند و به آن ها فروختند.
به گفته اطهاری؛ در سند بعدی واژه «برای رونق بخشیدن» هم حذف شد، اما این واژه، در سند اول طرح جامع تهران وجود دارد.
روشنفکران مویه گری می کنند
وی با انتقاد از عملکرد برخی روشنفکران پس از انقلاب، با بیان اینکه متاسفانه روشنفکران مویه گری می کنند و از استبداد ایرانی سخن می گویند در حالی که باید این گفتمان را به گفتمان توسعه ای تبدیل کنیم، پرسید: چگونه است که روشنفکران مشروطه در آن دوره توانستند؟ چگونه استبداد ایرانی آن زمان که در عمق جامعه وجود داشته مطرح نبوده؟
نخبه ها درباره الگوی توسعه توافق کنند
اطهاری تاکید کرد: باید برای توسعه جامعه، خلاقیت داشته باشیم و برای همه مسائل کشور حرف داشت. سیستم در بنبست است، نخبه ها درباره الگوی توسعه توافق کنند و در گام بعد آن را میان مردم ببرند. اما وقتی اساسا چیزی را بلد نیستید چه چیزی به مردم می خواهید بگویید! باید گفت صبر کنید تا منجی بیاید. در واقع وقتی انقلاب شد هیچ کسی الگوی توسعه نداشت. همه ضد هژمونی شاه بودند اما این کافی نبود. مشکل ما نبود بدیل است و این الگوی توسعه بعد هم به وجود نیامد و دانشگاه ها نیز به دلیل مسائلی که بعد ایجاد شد، تهی شدند.
منبع :
جماران