تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

راهنمای خواندن کتاب‌های بریجرتون: رازهای مخفی و پنهان درون صفحات

سری کتاب‌های “بریجرتون” نوشته جولیا کوئین راجع به هشت خواهر و برادر از خانواده اشرافی بریجرتون است که در دوره ی نیابت سلطنت انگلستان عاشقانه هایشان را تجربه می کنند و در 20 سال گذشته مورد توجه بسیاری از هواداران داستان های عاشقانه قرار گرفته است. تفاوت این سری کتاب‌ها با سریال نتفلیکس “Bridgerton” این است که رویدادهای آن ها پیش از خط زمانی سریال می‌روند. از آن زمان تاکنون هشت کتاب شامل: “دوک و من”, “وایکنتی که به من دل بسته”, “پیشنهادی از یک جنتلمن”, “عشق‌ بازی با آقای بریجرتون”, “به سِر فیلیپ، با عشق”, “زمانی که پلید بود”, “در مسیر عروسی” و “درون بوسه‌اش است” نوشته شده است. از آنجا که داستان هر کتاب بر روی یک عضو خانواده متمرکز است، هر کدام دارای داستان و قلبی مستقل هستند. اگر دوست دارید این کتاب ها را به ترتیب خوانده، رویدادهای هر کتاب به ترتیب زمانی را تجربه کنید.

ویجیاتو نوشت: سری کتاب‌های »بریجرتون« که به دست جولیا کوئین نوشته شده‌اند از همان نخستین رمان که در سال ۲۰۰۰ و بیش از ۲۰ سال پیش منتشر شد هواداران داستان‌های عاشقانه را سرگرم کرده‌اند. این سری کتاب که شامل هشت رمان می‌شود شامل ماجرای هشت خواهر و برادر از خانواده‌ی اشرافی بریجرتون است که در دوره‌ی نیابت سلطنت انگلستان به دنبال عشق می‌گردند.

محبوبیت سری کتاب‌های »بریجرتون« به میزانی بود که سرویس نتفلیکس تصمیم بگیرد سریالی بر اساس آن بسازد که از سال ۲۰۲۰ آغاز به پخش کرد. هر کدام از این کتاب‌ها روی یکی از فرزندان خانواده‌ی بریجرتون در ماجراجویی عاشقانه‌اش متمرکز است. هر چند این شکل داستانی باعث می‌شود تا کم و بیش هر کدام داستانی خودپا داشته باشد ولی در هر صورت رویدادهای این سری طبق یک خط زمانی پیش می‌روند که حتی سریال Bridgerton نتفلیکس نیز چندان به آن پایبند نیست. پس اگر می‌خواهید سری کتاب‌های عاشقانه و رمانتیک »بریجرتون« را به ترتیب خط زمانی بخوانید، در این نوشتار شما را راهنمایی می‌کنیم.

اسپویل؟

تلاش شده تا در این نوشتار تا جای ممکن از اسپویل رویدادهای کتاب‌های »بریجرتون« جلوگیری شود.


دوک و من

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۰نام انگلیسیThe Duke and I

نخستین کتاب از سری »بریجرتون« خوانندگان را به بزرگ‌ترین دختر این خانواده‌ی اشرافی با نام دفنی بریجرتون آشنا می‌کنند آن هم در حالی که او وارد جامعه می‌شود. برای بالا بردن شانس خود در پیدا کردن یک شریک مناسب، دفنی از یک دوست خانوادگی به اسم سایمون بست که یک دوک جوان است درخواست کمک می‌کند که در منظر عمومی همراهش باشد تا مایه‌ی حسادت همسالانش شود و بهترین گزینه‌ها را به خود جذب کند. به جایش دفنی هم به سایمون کمک می‌کند تا از چنگال دخترانی که به دنبال ازدواج با او هستند رهایی یابد. با این وجود چندان طول نمی‌کشد که این دو با وجود خواسته‌ها و نیازهای متفاوتشان به یکدیگر دل می‌بندند.

وایکنتی که به من دل بست

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۰نام انگلیسیThe Viscount Who Loved Me

عشق برای آنتونی بریجرتون، بزرگ‌ترین فرزند این خانواده که داستان کتاب دوم حول محوریت او می‌چرخد، در اشتباه‌ترین مکان‌های ممکن شکوفه می‌دهد. او آماده شده است تا با ادوینا شفیلد ازدواج کند و حتی از خواهر بزرگ‌تر او، کیت، که دید مثبتی به این ازدواج ندارد اجازه گرفته است. با این وجود، آنتونی نمی‌تواند از فکر این خواهر بزرگ‌تر که به خاطر خواندن یک ستون شایعات نگاهی منفی به او دارد بیرون آید. به درازا نمی‌کشد که تنفر آنتونی و کیت تبدیل به علاقه می‌شود تا هم برنامه‌های هر دو و هم زندگی عاطفی خواهر کیت، ادوینا، در خطر قرار بگیرند.

پیشنهادی از یک جنتلمن

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۱نام انگلیسیAn Offer from a Gentleman

سومین کتاب از سری »بریجرتون« به سراغ دومین فرزند بزرگ خانواده، بندیکت بریجرتون می‌رود تا هنگامی که دختر رویاهایش را در یک بالماسکه می‌بیند نقش پرنس چارمینگ را بازی کند. سوفی بکتِ پری-وار انگار در نیمه‌شب ناپدید می‌شود تا این که به عنوان خدمتگزار تازه‌ی خانواده‌ی بریجرتون سر و کله‌اش دوباره پیدا می‌شود. اکنون بندیکت در حالی که هنوز به دنبال دختری مرموزی که آن شب رهایش کرد می‌گردد مجبور است پیوند انکارناپذیر خود با سوفی را بسنجد.

عشق‌بازی با آقای بریجرتون

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۲نام انگلیسیRomancing Mister Bridgerton

»عشق‌بازی با آقای بریجرتون« به کند و کاو احساسات در حال رشد بین سومین فرزند بزرگ خانواده‌ی بریجرتون با نام کالین و دوست و همسایه‌ی طولانی مدتش پنه‌لوپه فیدرینگتون می‌پردازد. رابطه‌ی این دو از چیزی راحت و آشنا به چیزی تازه و هیجان‌انگیز تبدیل می‌شود آن هم در حالی که عشق بینشان بدون چالش نیست؛ چرا که رازهای پنهانشان تهدیدی برای فروپاشاندن پیوند رمانتیکی‌ست که بینشان جوانه زده است.

به سِر فیلیپ، با عشق

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۳نام انگلیسیTo Sir Phillip, With Love

ماجرای »به سِر فیلیپ، با عشق« از آن جا آغاز می‌شود که الوییز بریجرتون به خانه‌ی دوست مکاتبه‌ای تازه‌اش، سیر فیلیپ کرین، احضار می‌شود تا پس ار مرگ همسرش به عنوان چشم‌اندازی برای ازدواج مد نظر قرار بگیرد. برای الوییز که یک فمینیست بلنداندیش است، سر فیلیپ بسیار از شریکی که در ذهن دارد دور است. هر چند، او قطعاً خوش‌قیافه به شمار می‌آید و به میزانی شیمی بینشان در جریان است که الوییز به شک بیفتد.

زمانی که پلید بود

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۴نام انگلیسیWhen He Was Wicked

کتاب ششم به سراغ تم عشق بی‌پاسخ می‌رود تا اِرل مایکل استرلینگ محبور به پنهان کردن احساسات عاشقانه‌ی خود نسبت به همسر پسر عمویش، فرنچسکا بریجرتون، باشد. دو سال پس از این ازدواجشان، فرنچسکا ناگهان بیوه می‌شود تا ارل برای بیان احساساتش آزاد شود. هر چند او جرئت این کار را ندارد چرا که از خراب شدن پیوند دوستانه‌شان می‌ترسد.

درون بوسه‌اش است

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۵نام انگلیسیIt’s In His Kiss

هایاسنت بریجرتون که جوان‌ترین فرزند خانواده است عشق را در پس یک معما می‌یابد. پس از ملاقات با گرت سنت کلر در یک مراسم، هایاسنت درگیر ماجراجوییِ او در پرده برداشتن از یک دفتر خاطرات کهنه‌ی خانوادگی می‌شود که ممکن است کلید رهایی مالی‌اش باشد. با این وجود، تمرکز هایاسنت هنگامی که این دو سرگرم ترجمه کردن این نوشته‌ی ایتالیایی هستند به ترجمه کردن خواسته‌ی قلبی گرت تغییر می‌کند.

در مسیر عروسی

نویسندهجولیا کوئینتاریخ انتشارسال ۲۰۰۶نام انگلیسیOn the Way to the Wedding

در واپسین رمان از سری »بریجرتون«، گریگوری بریجرتون که جوان‌ترین پسر خانواده است که درگیر یک عشق نومیدانه با هرماینی واتسون می‌شود. لوسیندا آبرناتی که بهترین دوست این دختر به شمار می‌آید متعهد شده است تا در به هم رسیدن این دو کمک کند اما هرماینی فرد دیگری را در نظر دارد. اوضاع هنگامی پیچیده‌تر می‌شود که خود هرماینی به گریگوری دل می‌بندد ولی خودش از پیش نامزد شده است. زمانی هم که گریگوری می‌فهمد که به لوسیندا علاقه پیدا کرده زمان عروسی او فرا رسیده است.

راضیه میرزاحیدری

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!