چرا بعضی از مجسمههای یونانی و رومی بدون بینی آفریده شدهاند؟
بینیهای مجسمهها از دست رفته یا از آنها بریده شده است ممکن است به بدشانسی، بیمبالاتی یا اهداف خاص مرتبط با اعمال آیینی مربوط با آن شخص یا خدا باشد. در تمدنهای آغازین مثل مصر، معتقد بودند که بینیها و سایر بخشهای مجسمهها جزئی از جان یا روح نمایشگر است و تخریب آنها میتوانست توانایی و روح شخص یا خدایی که نمایشگر آن بودند را بهم بزند. از طرفی، مجازاتهای در دادگستری یونان و روم شامل بریدن بینی بود و این اقدام به عنوان روشی برای نشان دادن کاهش قدرت و توانایی فرد مورد مجازات بود. علاوه بر این، به نظر میرسد که انتگراسیون مجازاتهای نمادین برای زوال و فرسودگی قدرت و افتخار فرد یا شخصیت تاریخی مورد نظر بودهاند و این مجازاتها، در دورههای تاریخی مختلف، همچنان ادامه دارند.
چه کسی بینیها را برداشته است؟
با بازنویسی یکی از سخنان معروف اسکار وایلد میتوان گفت: «از دست دادن یک بینی را میتوان بدشانسی درنظر گرفت، از دست دادن دو بینی به معنی بیمبالاتی است. با از دست دادن چند هزار، مردم فکر میکنند از قصد این کار را انجام دادهاید.» به نقل از مارک بردلی، استاد مطالعات کلاسیک دانشگاه ناتینگهام، این دقیقا همان اتفاقی است که برای تعدادی از این مجسمهها رخ داده است. او در مقالهای در سال ۲۰۱۶ نوشت:
تعداد عجیبی از بینیها عمدا هدف قرار گرفتهاند. سر سیاه بازالتی متعلق به ژرمنیکوس، خواهرزادهی امپراطور تیبریوس در موزهی بریتانیا به وضوح نشان میدهد که بینی این مجسمه بریده شده است؛ احتمالا در همان زمانی که مسیحیان اولیه یک صلیب را روی پیشانی این پرترهی به زعم خودشان کافر، حک کردند.
مجسمهی آفرودیت در موزهی ملی باستانشناسی آتن نیز به سرنوشت مشابهی دچار شده است: این مجسمه بینی ندارد و یک صلیب بزرگ روی پیشانی آن نقش بسته است. واضح است که در نمونههای این چنینی، حذف یک زائده بخشی از مراسم آیینی خلع یک بت دروغین بوده است.
با اینحال هنوز پاسخی برای این پرسش نداریم: چرا بینیها حذف میشدند؟ در تمدنهای آغازین مثل مصر، پاسخ میتواند در این باور باشد که این مجسمهها دربردارندهی «جوهر» یا «روح» موجودی هستند که آن را نمایش میدهند و به همین دلیل تخریب این مجسمه میتوانست قدرت آن شخص یا خدایی را که نمایشگر آن بود، از بین ببرد. در واقع از بینبردن بینی میتوانست روح این نماد را درهم شکند، زیرا از نظر تئوری میتوانست توانایی تنفس آن را از بین ببرد.
بااینحال برخی مجسمههای یونانی و رومی بدون بینی، خیلی قبلتر دچار آسیب شدهاند. شاید دلیل تخریب آنها به اندازهی باورهای مذهبی پیچیده نبوده است.
مجازات واسطه
به نقل از بردلی، یک سرنخ را میتوان در سیستمهای دادگستری یونان و روم جستجو کرد. در این سیستمها مجازات مختلفی برای گناهکارها درنظر گرفته میشد. او مینویسد:
یکی از مجازاتها شمایلشکنی باستانی است، اما این تخریب جسورانهی پرترههای باستانی به سنتهای قطع عضو چهرهی زندگان اشاره دارد که در دنیای باستان از یونان هومری، امپراطور پارسی، یونان هلنی و کلاسیک و روم امپراطوری و جمهوری تا دورهی بیزانس دیده میشود.
در دنیای باستان و بعدها در دورهی بیزانس، بریدن بینی یکی از روشهای مجازات رایج به شمار میرفت که برای افرادی مثل مردان زناکار تا فرمانروایان عزلشده اعمال میشد. در مصر حتی منطقهای به نام رینوکولورا (شهر بینیهای بریدهشده) وجود داشت که مجرمانی که بینیهایشان بریده شده بود، برای تبعید به آنجا فرستاده میشدند.
علاوه بر نمونههای واقعی، افسانههای بیشماری دربارهی بریدن بینی بهعنوان روشی برای مجازات یا تمسخر وجود دارند. هراکلس در میان برخی فرقهگراها به دلیل اشتیاقش به بریدن بینی با نام مستعار قطعکنندهی بینی شناخته میشود؛ عمل قطع عضو و بریدن بینی حتی در ادیسه هم دیده میشود.
بردلی مینویسد، یکی از خواستگارهای پنهلوپه (زنده یا مرده مشخص نیست) به بیرون کاخ کشیده میشد، در حالی که بینی و گوشهایی به همراه آلت تناسلی، دستها و پاهایش بریده شده بودند. برای بد شکل کردن یک مجسمه هم مجازاتی نمادین وجود داشت و این مجازاتها صرفا محدود به قطع عضو نبود.
مجسمهی مرمری آنتینوس، با قدمت ۱۳۰ تا ۱۳۸ پیش از پیش از میلاد. این مجسمه نهتنها بینی بلکه بازوها پاهایش را نیز از دست داده است
گردن زدن مجسمهها
کنت لاپاتین، نمایشگاهگردان اجناس عتیقه در موزهی جی. پاول گری در لوسآنجلس، در گفتگو با نیویورکتایمز گفت:
گرچه هیچ ایدهای از آمار دقیق ندارم، امروز تعداد قطعههای مجسمهها مثل سرهای بیبدن و بدنهای بدون سر بیشتر از مجسمههای کامل هستند. این مسئله کاملا در گالری هنر یونانی و رومی آشکار است. گاهی این شکستنها به دلایلی مثل سقوط از ارتفاع رخ میدادند یا اینکه تاجرهای عتیقه برای فروش بیشتر یک مجسمه را به دو قسمت یا چند قسمت تقسیم میکردند، با اینحال بسیاری از شکستگیها مثل بریده شدن بینی بهصورت عمدی بهعنوان روشی برای زوال قدرت صاحب مجسمه رخ میداد.
راشل کوسر، استاد هنر باستانی در دانشگاه نیویورک معتقد است تمام فرهنگهای دنیای باستان این کار را انجام میدادند. سر قدرتمند است و آسیب به آن بهعنوان روشی برای آسیبرساندن به قدرت به شمار میرود؛ خواه این فرد حاکم باشد یا خدا یا حتی شخصی معمولی.
بنابراین با اینکه بسیاری از مجسمهها بینیها، یا سر، بازو و آلت تناسلی خود را به دلیل مرور زمان از دست دادهاند، در بسیاری از نمونهها مشخص است که مجسمه توسط برخی دشمنان دارای انگیزه آسیب دیده است
نسلهای بعدی با مجازات مجسمه مطابق با اخلاقیات زمان خود، در واقع میتوانستند گسستی نمادین با گذشته و فساد فرضی در آن شخص ایجاد کنند. با اینحال اگر این کار به نظر شما عجیب میرسد باید بگوییم که امروز هم در جریان است. ژان فرانسوا مانیکون، متصدی موزه بینالمللی بردهداری در لیورپول در سال ۲۰۲۰ گفت:
در بریستول، مجسمه ادوارد کالستون، بردهدار قرن هفدهم در بندر رها شد. بنای یادبود شهر آنتورپ که به افتخار لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک و غارتگر کنگو ساخته شده بود، پس از تخریب به دست مردم معترض به موزه منتقل خواهد شد و در ایالات متحده، مجسمههای ساختهشده به افتخار کریستف کلمب و جفرسون دیویس ازجمله مواردی بودند که پایین کشیده یا در مورد کلمب، سر بریده شدند.
واژگونکردن مجسمهها در واقع حمله به نسخهی نمادین شخصیت تاریخی محسوب میشود. به نظر میرسد این مجازاتهای نمادین در هر دورهی تاریخی گریزناپذیر هستند.