آیا سریال «افعی تهران» در حال رو به زوال شدن است؟
«افعی تهران» یکی از سریالهایی است که در شبکه خانگی پخش میشود و توانسته است مخاطبان را به خود جذب کند. این سریال با استفاده از بازیگران مناسب، لوکیشنهای جذاب، گریم خوب و پوسترسازی جالب توانسته است توجه بسیاری را به خود جلب کند. اما نکاتی وجود دارد که میتواند جذابیت این سریال را کاهش دهد.
یکی از مسائلی که ممکن است برای برخی از بینندگان سریال مزاحمتآور باشد، وجود سکانسهای بیهوده است. برخی از این سکانسها میتوانند جایگزینی هوشمندانهتر داشته باشند تا داستان جذابتر و پویاتری را برای بینندگان به ارمغان آورند. همچنین، سردرگمی مخاطب در ابتدای هر اپیزود نیز میتواند به دلیل عدم ترتیب منطقی داستانها باشد که در نهایت ممکن است از این سریال خسته کننده به نظر آید.
در نهایت، حضور فراوان کلوزآپ میتواند یک نقطه منفی دیگر برای این سریال باشد. این قابها ممکن است از نمایش جزئیاتی اساسی دور شود و مخاطبان را از شناخت بهتر بازیگران و داستان منحرف کند. اما این حضور هم میتواند باعث نزدیکتر شدن ما به شخصیتهای مختلف و ایجاد ارتباط عاطفیتری با آنها شود.
در کل، «افعی تهران» با تمام نقاط مثبت و منفیاش، یکی از سریالهای پرطرفدار و مورد توجه است که امیدواریم با رفع نقاط ضعفش، بتواند جذابیت خود را بیشتر کرد و تا پایان ادامه یابد.
تک فان- این روزها با دیدن سریالها در شبکه خانگی در حال امیدوار شدن به سریالسازی در ایران هستیم. «افعی تهران» یکی از آن سریالهایی است که ما را امیدوار میکند. به کارگیری مناسب هر بازیگر در نقشی مناسب، حضور در لوکیشنهایی که عموم مردم به آن احتیاج دارد، اما از وجودش خبر ندارند، گریم خوب، پوسترسازی جذاب برای هر قسمت و از همه مهمتر تدوین و ریزهکاریهایی که باعث میشود هر هفته در انتظار قسمت بعد باشیم. با این اوصاف به نظر میرسد که «افعی تهران» توقع ما را بالا برده است، پس در این مطلب تک فان سعی دارد 3 گره این سریال را بررسی کند که اگر باز میشد شاید سریال، جذابیت بیشتری پیدا میکرد.
گره اول؛ سکانسهای بیهوده در سریال «افعی تهران»
به گزارش تک فان، عموما سریالسازها برای بالا بردن تعداد قسمتها سعی میکنند که سکانسهایی اضافیتر یا گرههایی بیشتر به سریال وارد کنند که گاهی داستانی فرعی است که به پیش بردن داستان اصلی کمک میکند. اما، در برخی موارد هست که سکانسی میتواند نباشد، یا کارگردان میتواند به جای آن از سکانسی هوشمندانهتر استفاده کند. بهعنوان مثال در قسمت 12 سریال «افعی تهران» بابک دوست داشتنی را در حال بازی با موبایل میبینیم تا سرگشتگی آرمان و فشارهای وارد شده به او را نشان دهیم، در حالی که به جای این سکانس میتوانستیم از یک فلاش بک هوشیارانه استفاده کنیم.
گره دوم؛ سردرگمی مخاطب در ابتدای هر اپیزود از سریال «افعی تهران»
از ابتدای سریال «افعی تهران» تا کنون، کارگردان سعی کرده که ما را به ناهنماهنگ بودن انتهای اپیزود پیش و ابتدای اپیزود جدید عادت دهد. اما، از آنجایی که سیستم سریالسازی این قاعده را برای ما تثبیت کرده و ذهن ما عادت دارد که ابتدای هر قسمت از سریال را در ادامه قسمت پیش ببینیم در سریال «افعی تهران» سر درگم میشویم. عموما هیچ یک از قسمتها، شروعی در ادامه قسمت گذشته نداشته که این مساله میتواند یک ساختارشکنی درست درمان یا یک گره گیج کننده باشد که به نظر میرسد گزینه دوم درست باشد.
گره سوم؛ کلوزآپهای فراوان در سریال «افعی تهران»
عموما وقتی بر روی صفحه تلویزیون، ولو تلویزیونی درجه یک، تصاویری به شکل کلوزآپ ببینیم (یعنی قابی که از سرشانه به بالای بازیگر نشان داده شود) حس میکنیم که به چشمهایمان فشار زیادی میآید. البته قابهای کلوزآپ کمتر در سینما استفاده میشود چراکه جزئیات صورت بازیگر نمایان شده و ممکن است آن احساس مورد نظر منتقل نشود، مگر با یک ستاره و بازیگر درخشان طرف باشیم و پیمان معادی به قدری خوب هست که احساس را از جزئیات صورتش دریافت کنیم، اما حضور بی وفقه کلوز آپ ما را از دیدن آنچه پیرامون بازیگر میگذرد بیخبر میگذارد.
نکته مثبت: حضور کلوزآپ فراوان در سریال «افعی تهران» همانقدر که میتواند باعث سرگیجه ما باشد، میتواند ما را با حالات روانی آرمان هم نزدیکتر کند و اشاره به جامعهای بسته داشته باشد و روح جستوجوگر افرادی که میخواهند از این قاب بیرون بزنند!
طناز السادات حسینی فر