تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

ترسم در آغوش حافظ شیرینی های شعر غرق شود…

غزل بالا از دیوان غزلیات حافظ است و معانی عمیق و تفسیر های مختلفی دارد. در این غزل، حافظ به شکلی زیبا و طنزآمیز از معنای عمیق عشق و عشق های ممنوعه و دردناک حرف می‌زند. او از زبان زیبا و آمیزشی برای ابراز درد و زخم های عشق استفاده می‌کند. در غزل، حافظ از عباراتی مانند عشق بی وفا، اشک در غم، راز دل، سنگ لعل در مقام صبر و وصل با معشوق استفاده کرده است.

او در این شعرها از ابیاتی زیبا استفاده کرده که اغلب به تعبیر عامترین رموز و اشکال معانی عمیق‌تر خود می‌پردازد. این ابیات نشان از تردید، امید، وفاداری، آسیب و رنج عشق دارند. همچنین این غزل حافظ نشان دهنده‌ی تلاش برای نجات از درد و رنج هستی و جستجوی آزادی از غم و اندوه‌ی عشق است. از آنجا که شعرهای حافظ غنی از نماد و معناهای ژرف است، تفسیر آنها یک واقعه معنوی و عمیق است که نیاز به تفکر و تامل دارد.

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود

خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود

از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود

از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود

بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست
سر‌ها بر آستانه او خاک در شود

حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود

شرح لغت: مگر شود: میسر گردد.

تفسیر عرفانی:‌

۱- گویی چند روز است که از کار شما سیل و اشک او جاری است. زیرا او توقع نداشت که حاصل یک عمر علاقه به شما را راحت و آسان به کسی که مدتی با او مراوده داری، بر باد دهی و مهم‌تر اینکه به او اجازه دهید در حضور پدر و مادرش گستاخانه سخن بگوید.

۲- وقتی او را انتخاب کردی، تنها پدرتان موافق بود و همه مخالف. پس در ازای نیکی پدر، جواب هر دوی شما بسیار بی ادبانه بود. اگر چه شما تابع احساسات شده اید، اما او می‌بایست با عقل خود نهیب و فریاد بر احساس بزند و در برابر کسی که همه به او احترام می‌گذارند، اجازه گستاخی به خود ندهد.

تعبیر غزل:

رازی در دل داری که ز برملا شدن آن سخت بیمناکی. اگر نمی‌خواهی کسی از رازت باخبر شود حرف خود را در نزد هیچ کس بازگو مکن. خودت بهتر می‌دانی که چاره کار تو صبر است، پس صبور باش. از رقیب و نزدیکان تازه به دوران رسیده هراسی نداشته باش که نظر لطف دوست و مرحمت پروردگار با توست.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!