دیدن زیباییهای نامرئی؛ داستان نابینایی که عاشق شد
لینک کوتاه کپی شد
سوال و جواب جالب مجری و مهمانِ نابینا در تاکشوی “ای کاش”
به گزارش تجارتنیوز، محمدرضا یزدانپرست، مجری سابق تلویزیون: وقتی عاشق شدی، مثلا مخفیانه دوستت را بردی که دورادور، آن دخترخانم را ببیند و بگوید بر اساس معیارهای زیباییشناسی، آیا او زیباست یا نه؟
احسان دلبندی، خواننده و مدرس فن بیان: درست است که نمیبینم اما آنقدر احساسی هستم که بتوانم همسرم را بینیاز کنم. مثلا اگر بیایم خانه و همسرم مویش را رنگ کرده باشد(رنگ خرمایی)، به او میگویم ای جااااانم. بهترین نوشیدنی را میشود با موهای خرماییرنگ تو نوشید. تا شب، ۱۰بار میگویم قربان موهایت بشوم. ندیدنم را با احساسات زیاد، جبران میکنم. جوری دستش را میگیرم، جوری قربانصدقهاش میروم که کسی در دنیا نتواند آنگونه دستش را بگیرد یا قربانصدقهاش برود.