شاهکارهای نقاشی از ابتدا تا انتها
نقاشی یکی از شیوههای اصلی بیان هنری است که از گذشته تا به امروز از توجه بسیاری برخوردار بوده است. با ظهور فنون دیگر مانند عکاسی و فیلمسازی، هنر نقاشی همچنان جای خود را حفظ کرده است و از زمانهای باستانی تا به امروز تکامل یافته است. تعداد زیادی از اثرهای هنری در این زمینه به تصویر کشیده شدهاند، اما تنها اندکی از آنها میتوانند به عنوان “کلاسیکهای جاودانه” شناخته شوند. از هنرمندان مشهوری مانند لئوناردو داوینچی، یوهانس ورمیر، و ونسان ون گوگ گرفته تا پیکاسو و دوشان، تمام زمانها اثار نفیسی در زمینه نقاشی آفریدهاند.
از میان بهترین نقاشیها، موضوعات گوناگونی به تصویر کشیده شدهاند، از مناظر طبیعی گرفته تا پرترههای چهرههای مشهور و تقاطع با هنرهای دیگر مانند موسیقی و ادبیات. این اثار، نه تنها به نمایش قدرت خلاقیت هنرمندان بلکه به تأثیرگذاری آنها بر جوامع و فرهنگها هم میپردازند. از آثار معروف میتوان به “مونالیزا” لئوناردو داوینچی، “شب پرستاره” ونسان ون گوگ، و “دوشیزگان آوینیون” پابلو پیکاسو اشاره کرد.
بنابراین، نقاشی به عنوان یک شکل برجسته از هنر، توانستهاست در طول تاریخ انسانیت به عنوان یکی از شیوههای برجسته برای بیان تجربیات انسانی و ارتباط با جهان خارجی شناخته شود. این هنرمندان و اثارشان، ارزش فرهنگی و تاریخی بسیار بزرگی را در طول زمان به خود اختصاص دادهاند و بر جوامع و انسانیت تأثیر بینظیری داشتهاند.
تک فان- نقاشی یک زمینه باستانی است و حتی با روی کار آمدن عکاسی، فیلم و فناوری دیجیتال، همچنان یک شیوه بیان ماندگار باقی مانده است. نقاشیهای زیادی در طول دهها هزار سال به تصویر کشیده شدهاند که تنها درصد نسبتاً کمی از آنها را میتوان با عنوان «کلاسیکهای جاودانه» تعبیر کرد که برای عموم نامآشنا شدهاند– و بهطور تصادفی توسط برخی از مشهورترین هنرمندان تمام دورانها کشیده شدهاند.
حال این سوال به وجود میآید که چه ترکیبی از استعداد، نبوغ و شرایط منجر به خلق یک شاهکار می شود. شاید سادهترین پاسخ این باشد که با دیدن یکی از آنها، در هر نقطهای از جهان که از آن نگهداری میشود، آن را میشناسید. ما، البته؛ نظر خودمان را در مورد اینکه چه چیزی یک اثر هنری برجسته را میسازد، داریم و آنها را در اینجا، در لیست بهترین نقاشیهای تمام دوران ارائه میکنیم. بحث و تحلیل با شما است.
1. لئوناردو داوینچی، مونالیزا، 1503–19
به گزارش تک فان، پرتره جذاب داوینچی که بین سالهای 1503 و 1517 کشیده شده است، از روزی که کشیده شده با دو سوال مواجه بوده است: سوژه کیست و چرا میخندد؟ چندین نظریه برای اولی در طول سال ها ارائه شده است: اینکه او همسر تاجر فلورانسی فرانچسکو دی بارتولومئو دل جوکوندو است (اگرگو، عنوان جایگزین اثر، La Gioconda) یا اینکه او مادر لئوناردو، کاترینا است، که از دوران کودکی لئوناردو از او در خاطرش به یادگار مانده است. و در نهایت، اینکه این یک پرتره از خود در حالت کشیدن است. در مورد آن لبخند معروف، کیفیت مرموز آن قرن ها مردم را گیج کرده است. دلیل هر چه که باشد، نگاه مونالیزا به آرامش ماقبل طبیعی با منظره ایدهآل پشت سر او که با استفاده لئوناردو از چشمانداز جوی در دوردست حل میشود، تطابق دارد.
2. یوهانس ورمیر (فرمیر)، دختری با گوشواره مروارید، 1665
نقاشی یوهانس ورمیر در سال 1665 از یک زن جوان به طرز شگفت انگیزی واقعی و به طرز شگفت آوری مدرن است، تقریباً انگار یک عکس است. این موضوع به بحث در مورد اینکه آیا ورمیر از یک دستگاه پیش عکاسی به نام دوربین ابسکورا برای کشیدن تصویر استفاده کرده است یا خیر، به وجود میآید. از این موضوع که بگذریم، مدل ناشناخته است، اگرچه حدس زده می شود که او ممکن است خدمتکار ورمیر بوده باشد. ورمیر او را به گونه ای به تصویر می کشد که از روی شانه اش نگاه می کند، چشمانش را با بیننده قفل می کند، گویی تلاش می کند در طول قرن ها ارتباطی صمیمانه برقرار کند. از نظر فنی، دختر یک پرتره نیست، بلکه نمونهای از ژانر هلندی به نام ترونی است – یک عکس از سر (هدشات) که بیشتر به معنای زندگی بیجان از ویژگیهای صورت بود تا الگوبرداری از چهره.
3. ونسان ون گوگ، شب پرستاره، 1889
محبوب ترین نقاشی ونسان ون گوگ، شب پرستاره، توسط او در آسایشگاه در سن رمی خلق شد، جایی که او در سال 1889 خود را بستری کرده بود. آسمان شب با چرخشها و گویهایی از رد قلم مو که دیوانهوار اعمال میشوند، سرزنده میشود که از یین و یانگ اهریمن شخصی و ترس او نسبت به طبیعت سرچشمه میگیرد.
4. گوستاو کلیمت، بوسه، 1907-1908
«بوسه» که با تذهیب و طرحهای فوقالعاده تزیین شده است، تصویر صمیمیت جنسی گوستاو کلیمت، آمیزهای از نمادگرایی و وین ژوگنستیل، گونه اتریشی هنر نو است. کلیمت سوژه های خود را به عنوان چهره های اسطوره ای به تصویر می کشد که توسط سطوح مجلل از نقوش گرافیکی به روز ساخته شده اند. این اثر نقطه اوج دوره طلایی هنرمند بین سالهای 1899 و 1910 است، زمانی که او اغلب از ورق طلا استفاده میکرد – تکنیکی که از سفر سال 1903 به کلیسای سن ویتاله در راونا، ایتالیا الهام گرفته شده بود، جایی که او موزاییکهای مشهور بیزانسی کلیسا را دید.
5. جیمز ابوت مک نیل ویسلر، تنظیم در خاکستری و مشکی شماره 1، 1871
Whistler’s Mother، یا Arrangement in Grey and Black شماره 1، همانطور که در واقع عنوان شده است، از جاه طلبی هنرمند برای دنبال کردن هنر برای هنر حرف میزند. جیمز ابوت مکنیل ویستلر در سال 1871 این اثر را در استودیوی خود در لندن نقاشی کرد و در آن، رسمی بودن پرتره به یک تالیف در فرم تبدیل میشود. آنا مادر ویسلر از چند عنصر به هم چسبیده در آرایشی از زوایای قائم به تصویر کشیده شده است. بیان شدید او با سختی ترکیب مطابقت دارد، و تا حدودی طعنه آمیز است که بدانیم علیرغم نیات فرمالیستی ویسلر، این نقاشی به نمادی از مادری تبدیل شد.
6. یان ون ایک، پرتره آرنولفینی، 1434
یکی از مهم ترین آثار نقاشی شده در دوره رنسانس شمالی پرتره آرنولفینی از یان ون ایک است. این ترکیب یکی از اولین نقاشی هایی است که با رنگ روغن اجرا شده است. این یک پرتره دوتایی تمام قد است که ظاهراً تاجری ایتالیایی و زنی را به تصویر میکشد که ممکن است عروس او باشد یا نباشد. در سال 1934، اروین پانوفسکی، مورخ مشهور هنر، اشاره کرد که ممکن است این نقاشی در واقع یک قرارداد عروسی باشد. چیزی که می توان از آن مطمئن بود این است که این تابلو یکی از اولین تصویرهای داخلی با استفاده از پرسپکتیو متعامد برای ایجاد حسی از فضا است که به نظر می رسد با فضای بیننده مجاور است. مثل نقاشی است که می توانید وارد آن شوید.
7. هیرونیموس بوش، باغ لذت های دنیوی، 1503-1515
این سهلتی خارقالعاده به طور کلی پیشگام دوره سورئالیسم در نظر گرفته میشود. در حقیقت، این بیان یک هنرمند اواخر قرون وسطی است که معتقد بود خدا و شیطان، بهشت و جهنم واقعی هستند. این نقاشی از سه صحنه به تصویر کشیده شده، پانل سمت چپ مسیح را نشان می دهد که حوا را به آدم هدیه می کند، در حالی که در سمت راست، ویرانگری های جهنم نشان داده شده است. معلوم نیست که آیا پانل مرکزی بهشت را نشان می دهد یا خیر. در تصور بینظیر بوش از جهنم، مجموعهای عظیم از گوشهایی که چاقوی فالیک به دست دارند به افراد نفرین شده حمله میکنند، در حالی که یک پادشاه حشرهای منقاردار با گلدانی برای تاج بر تختش مینشیند و محکومان را میبلعد و دوباره آنها را دفع میکند. این شورش نمادگرایی را تا حد زیادی نمیتوان تفسیر کرد شاید همین مساله دلیل جذابیت گسترده آن باشد.
8. ژرژ سورات، یک بعدازظهر یکشنبه در جزیره لا گراند ژات، 1884-1886
شاهکار ژرژ سورات که پاریس La Belle Epoque را تداعی می کند، در واقع طبقه کارگر را بیرون از مرکز شهر به تصویر می کشد زمانی که آن ها در حومه شهر هستند. سورات اغلب این محیط را موضوع کار خود قرار می داد که با تصویرهای بورژوازی معاصران امپرسیونیست خود متفاوت بود. سورات رویکرد ثبت لحظه مانه، مونه و دگا را کنار زد و در عوض به دنبال حس ماندگاری بیزمان موجود در مجسمهسازی یونانی بود. و این دقیقاً همان چیزی است که شما در این صفوف شکل از چهرهها به دست میآورید که سکونشان با هدف Seurat برای خلق منظرهای کلاسیک به شکل مدرن مطابقت دارد.
9. پابلو پیکاسو، دوشیزگان آوینیون، 1907
بوم نقاشی قرن بیستم، دوشیزگان آوینیون سنت بازنمایی نقاشی غربی را به شکل قاطعانه زیر پا گذاشت، و در ترکیبها اشاره ای به نقاب های آفریقایی که پیکاسو در موزه قوم نگاری پاریس در کاخ تروکادرو دیده بود کرد. همین مساله عصر مدرن در نقاشی را آغاز کرد. DNA ترکیبی آن همچنین شامل رؤیای سنت جان (1608-1414) اثر ال گرکو است که اکنون در موزه هنر متروپولیتن آویزان است. زنانی که به تصویر کشیده می شوند در واقع روسپی هایی در یک فاحشه خانه در زادگاه این هنرمند در بارسلونا هستند.
10. پیتر بروگل بزرگ، دروگران، 1565
هیاهوی بروگل برای مردم عادی یکی از آثار تعیین کننده هنر غرب در نظر گرفته می شود. این ترکیب یکی از شش اثر کشیده شده با موضوع فصل بود. زمان احتمالا اوایل سپتامبر است. گروهی از دهقانان در سمت چپ تصویر گندم رسیده را بریده و بستهبندی میکنند، در حالی که در سمت راست، گروهی دیگر نهارشان را میخورند. یکی از این افراد حاضر در نقاشی در حالی که دکمه های شلوارش را باز کرده، زیر درخت درار کشیده است. این توجه به جزئیات در سراسر نقاشی به عنوان رصدی از مشاهدهای عمیق که به فضا فرو میروند ادامه دارد. برای زمانی که مناظر بیشتر به عنوان پسزمینه نقاشیهای مذهبی عمل میکردند، فوقالعاده بود.
11. پیت موندریان، ترکیبی با قرمز آبی و زرد، 1930
اثر موندریان یک نقاشی کوچک (18 اینچ در 18 اینچ) که ضربه بزرگ هنری-تاریخی را به همراه دارد، تقطیر اساسی از فرم، رنگ و ترکیب را به اجزای اصلی آنها نشان میدهد. موندریان با محدود کردن پالت خود به سهگانه اولیه (قرمز، زرد و آبی)، به علاوه سیاه و سفید، رنگدانه را در تکههای مسطح مخلوط نشده در آرایش مربعها و مستطیلهایی که زمینه را برای مینیمالیسم فراهم میکرد، اعمال کرد.
12. دیگو رودریگز د سیلوا و ولاسکز، لاس منیناس یا خانواده شاه فیلیپ چهارم
شاهکار ولاسکوئز، نقاشی از یک نقاشی درون یک نقاشی، از مضامین مختلف تشکیل شده است: پرتره ای از خانواده سلطنتی اسپانیا و همراهان در استودیو ولاسکز. یک پرتره از خود؛ نمایش تقریباً هنر برای هنر از کار قلم موی براوورا؛ و یک صحنه داخلی که نگاهی اجمالی به زندگی کاری ولاسکز دارد. Las Meninas همچنین رساله ای در مورد ماهیت دیدن است، و همچنین معمایی است که بینندگان را در مورد اینکه دقیقاً به چه چیزی نگاه می کنند گیج می کند. این هنر تجسمی معادل شکستن دیوار چهارم است – یا در این مورد، دیوار دور استودیو که آینهای روی آن آویزان است که چهره پادشاه و ملکه اسپانیا را منعکس میکند. بلافاصله این نشان می دهد که زوج سلطنتی در کنار ما از هواپیمای تصویری قرار دارند و این سوال را مطرح می کند که ما در چه رابطه ای با آنها هستیم. در عین حال، تصویر کامل ولاسکز از خود در سه پایه اش این سوال را مطرح می کند که آیا او برای ترسیم تصویر به آینه نگاه می کند یا خیر. به عبارت دیگر، سوژه های لاس منیناس (که همگی نگاهشان را بیرون از کادر خیره می کنند)، به ما نگاه می کنند یا به خودشان؟
13. پابلو پیکاسو، گرنیکا، 1937
شاید شناختهشدهترین تابلوی پیکاسو، گرنیکا باشد که یک بحران ضدجنگ است و با بمباران شهری به نام باسک در سال ۱۹۳۷ در طول جنگ داخلی اسپانیا توسط هواپیماهای آلمانی و ایتالیایی متحد با رهبر فاشیست فرانسیسکو فرانکو کشیده شد. دولت چپ که مخالف او بود، به پیکاسو دستور داد تا این نقاشی را برای غرفه اسپانیایی در نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1937 خلق کند. پس از تمام شدن، گرنیکا به یک تور بین المللی رفت، قبل از اینکه در موزه هنر مدرن در نیویورک به پایان برسد. پیکاسو این نقاشی را به MoMA قرض داد با این شرط که پس از احیای دموکراسی به زادگاهش اسپانیا بازگردانده شود؛ یعنی در سال 1981، شش سال پس از مرگ فرانکو در سال 1975 که خود پیکاسو دو سال قبل از آن درگذشته بود. امروز، این نقاشی در موزه ملی سنترو د آرته رینا سوفیا در مادرید قرار دارد.
14. یوژن دلاکروا، آزادی هدایتگر مردم، 1830
به یاد انقلاب ژوئیه 1830، که شاه چارلز دهم فرانسه را سرنگون کرد، آزادی هدایتگر مردم مترادف با روحیه انقلابی در سراسر جهان شده است. این نقاشی با ترکیب تمثیل با عناصر معاصر، نمونهای هیجانانگیز از سبک رمانتیک است، با شخصیت اصلی خود که سه رنگ فرانسوی را به اهتزاز در میآورد، در حالی که اعضای طبقات مختلف پشت سر او متحد میشوند تا به سنگر پر از اجساد رفقای کشتهشده شان حمله کنند. این تصویر، الهام بخشِ دیگر آثار هنری و ادبی از جمله مجسمه آزادی و رمان «بیچارگان» اثر ویکتور هوگو بوده است.
15. کلود مونه، امپرسیون، طلوع خورشید، 1874
مونه که شخصیت تعیین کننده امپرسیونیسم بود، با نقاشی خود از سپیده دم بر فراز بندر لو هاور، زادگاه هنرمند، عملاً به این جنبش نام داد. مونه بهخاطر مطالعاتش در مورد نور و رنگ شهرت داشت، و این بوم نمونهای عالی با انبوهی از ضربههای قلم مو را ارائه میدهد که خورشید را بهعنوان یک گوی نارنجی در حال شکستن یک ترکیب آبی مهآلود از آب و آسمان نشان میدهد.
16. کاسپار دیوید فردریش، سرگردان بر فراز دریای مه، 1819
پرستش طبیعت، یا به طور دقیق تر، احساس ترسی که از آن الهام گرفته می شود، نشانه ای از سبک رمانتیک در هنر بود، و هیچ نمونه ای بهتر از این تصویر از یک کوهنورد در کوهستان که بر روی صخره ای توقف کرده است تا نگاهی به اطرافش بیاندازد وجود ندارد. پشت او به سمت بیننده چرخیده است که گویی آنقدر شیفته منظره است که نمی تواند به سمت بینندگان بچرخد، اما ژست او نوعی منظره از روی شانه یا over-the-shoulder را ارائه می دهد که چشم ما را به منظرهای می کشاند که گویی آن را از طریق چشمان سوژه می بینیم.
17. تئودور ژریکو، کلک مدوسا، 1818-1819
برای تأثیرگذاری محض، رسیدن به تحلیل«کلک مدوسا» که در آن ژریکو یک رویداد خبری معاصر را بر عهده گرفت و آن را به نمادی جاودانه تبدیل کرد، سخت است. داستان با غرق شدن کشتی نیروی دریایی فرانسه در سواحل آفریقا در سال 1818 آغاز می شود که 147 ملوان را به شکلی عجولانه روی یک قایق سوار کرد. از این تعداد، تنها 15 نفر پس از یک مصیبت 13 روزه در دریا که شامل حوادث آدم خواری در میان مردان ناامید بود، باقی ماندند. این نقاشی بزرگتر از اندازه واقعی، که با ترکیب هرمی دراماتیک متمایز می شود، لحظه ای را به تصویر می کشد که خدمه لاغر قایق، یک کشتی نجات را مشاهده می کنند. ژریکو این بوم عظیم را به تنهایی و بدون پرداخت دریافت هزینه به پایان رساند و مانند یک خبرنگار تحقیقی به آن نزدیک شد و با بازماندگان مصاحبه کرد و بر اساس شهادت آنها مطالعات دقیق متعددی انجام داد.
18. ادوارد هاپر، شب زنده داران، 1942
شب زنده داران که تصویری نمادین از انزوای شهری است، یک چهارم شخصیت ها را شب هنگام از پشت یک پنجره پیچیده و سراسری به تصویر می کشد که تقریباً تمام نمای غذاخوری را می گیرد. فضای داخلی روشن آن – تنها منبع روشنایی برای صحنه – سیل پیاده رو و ساختمان های اطراف را که تاریک هستند، فرا می گیرد. نمای بیرونی شیشهای رستوران جلوهای را ایجاد میکند که حس تنها بودن سوژهها (سه مشتری و یک پیشخوان) را افزایش میدهد. این یک مطالعه در مورد بیگانگی است، زیرا چهرهها به طور مطالعهای یکدیگر را نادیده میگیرند در حالی که خود را در حالتی از هیجان یا خستگی گم کرده اند. این ناهارخوری با الهام از رستورانی در محله هاپرز گرینویچ ویلج بود که مدت ها بود تخریب شده بود، و برخی از مورخان هنر بر این باور هستند که این نقاشی در کل ممکن است از تراس کافه در شب، اثر ونسان ون گوگ الهام گرفته شده باشد، که در گالری یک نمایشگاه که هاپر در آن رفت و آمد داشت به نمایش گذاشته شده بود. در همان زمان او شب زنده داران را نقاشی کرد. نکته قابل توجه این است که زن مو قرمز در سمت راست، همسر هنرمند جو است که اغلب برای او مدل می شد.
19. مارسل دوشان، برهنه در حال پایین آمدن از پلکان، شماره 2، 1912
ترکیبی سبک از کوبیسم و فوتوریسم، تصویر دوشان از سوژه با نوردهی چندگانه، حرکت را در زمان و همچنین مکان تداعی می کند و از مطالعات حرکت عکاسی ادوارد مایبریج و اتیِن-ژول ماره الهام گرفته شده است. ساختار مسطح این شکل خشم بسیاری را برانگیخت و نقاشی را به چیزی برای تمسخر تبدیل کرد. برهنه یکی از معدود نقاشیهایی بود که دوشان قبل از اینکه تمام وقت به سمت آزمایشهای مفهومی (مانند هنر حاضر آماده وThe Large Glass) روی آورد، انجام داد.
طناز السادات حسینی فر