آیا ازدواج در سن 40 سالگی جالب است؟
ازدواج بعد از ۴۰ سالگی میتواند هم مزایا و هم معایب داشته باشد. از یک سو، با بالا رفتن سن، فردها توانایی بهتری برای درک یکدیگر و همدلی بیشتر پیدا میکنند، ثبات شخصیت بیشتری دارند، اهداف و ارزشهایشان شفافتر است و امنیت مالی و روانی بیشتری دارند. همچنین آمار طلاق در این گروه کمتر است. از سوی دیگر، با بالا رفتن سن، توان جسمی کاهش مییابد، اشتیاق و هیجانها کاهش پیدا میکند، بیحوصلگی و کم تحملتر هستند، پذیرش آسان و ناسازگاری کمتری دارند و شانس انتخاب ایدهآل کاهش مییابد. بنابراین، تصمیم مهمی که باید با دقت گرفته شود، ازدواج بعد از ۴۰ سالگی است، که نیاز به بررسی دقیق و شناخت عمیق از شرایط و ویژگیهای فردی دارد.
شاید به نظر برسد بعد از دهه چهارم زندگی و رسیدن به ۴۰ سالگی، انتخاب شریک زندگی و ازدواج، غیرمنطقی، بیهوده یا کمارزش است. اما همیشه هم اینطور نیست. ازدواج در هر سنی شانس پیروزی یا شکست دارد. بعضی از ویژگیهای افراد بالای ۴۰ سال میتواند هر دو جنبه مثبت و منفی را داشته باشد. در این مقاله از تک فانبلاگ میخواهیم به برخی از مزایا و معایب ازدواج بعد از ۴۰ سالگی بپردازیم.
مزایای ازدواج بالای ۴۰ سالگی
از مزایای ازدواج بالای ۴۰ سالگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- درک بهتر و همدلی بیشتر
با بالا رفتن سن، افراد در اثر تجربههای زیاد، گذراندن روزهای سخت و چشیدن تلخیها، درک بهتری از شرایط زندگی دیگران خواهند داشت. درک کردن و فهمیدن یکدیگر، یکی از مهمترین فاکتورهای ازدواج موفق است که نبود آن میتواند باعث جدایی شود.
توانایی اینکه فرد خودش را جای دیگری بگذارد در سنین بالاتر بیشتر میشود و به همین دلیل میزان همدلی و همراهی بین زوجها هم در این سنین بیشتر است.
۲- ثبات شخصیت
این فاکتور جنبه مثبت و منفی را با هم دارد. یکی از نگرانیهای همیشگی افراد قبل از ازدواج این است که همسرشان بعد از ازدواج از نظر فکری و رفتاری تغییر کند. این مشکل در سنین بالا حل میشود. تا قبل از ۳۰ سالگی، اغلب افراد بخاطر کم بودن تجربههای زندگی، تغییرات زیادی خواهند کرد و دیدگاهها و خواستههایشان عوض میشود.
در حالی که بعد از ۴۰ سالگی فرد به بلوغ فکری و شخصیتی مختص خود رسیده است و معمولا تغییری نخواهد کرد. پس اطمینان نسبی نسبت به ثبات شخصیت فرد وجود دارد و انتخاب یک همسر با ملاکهای مورد نظر، برای طرفین آسانتر خواهد بود.
۳- شفاف بودن اهداف و ارزشها
افراد بالای ۴۰ سال، دورانِ از این شاخه به آن شاخه پریدن را گذراندهاند و به اصطلاح تکلیفشان روشن است. خواستههایشان عموما مشخص و متناسب توانمندیهایشان است و از کمالگرایی مفرط دور شدهاند.
بدین ترتیب قبل از ازدواج با ملاکهای منطقی و درست کسی را انتخاب میکنند که در رسیدن به همان اهداف، همراهشان باشد. از طرفی ارزشهایشان را میشناسند و تصمیمات احساسی کمتری میگیرند. زندگی مشترک در چنین فضایی، احتمال موفقیت بیشتری دارد.
۴- امنیت مالی و روانی
به طور معمول اکثر افراد تا ۴۰ سالگی، کار مشخص و ثابتی دارند، و از نظر مالی به استقلال و خودکفایی رسیدهاند. به همین دلیل برعکس زوجهای جوان، این زوجها در اوایل زندگی، فشار اقتصادی کمتری را متحمل میشوند و امنیت مالی بیشتری دارند. این شرایط به امنیت روانی افراد و آرامش خاطرشان هم کمک میکند تا با خیالی آسوده، زندگی مشترک را بسازند و اختلافات را حل کنند.
بیشتر بخوانید: بازگشت به دنیای کار بعد از ۴۰ سالگی!
۵- آمار پایین طلاق
یکی از مهمترین عوامل طلاق، مشکلات اقتصادی است، که همانطور که اشاره شد، در ازدواج افراد بالای ۴۰ سال، کمتر دیده میشود. از عوامل دیگر، معضل خیانت است. این مشکل نیز کمتر گریبانِ زندگی زوجهایی در این سن را میگیرد.
چرا که در این سن افراد دیگر به دنبال هوا و هوسهای زودگذر نیستند و تعهد بیشتری نسبت به زندگی احساس میکنند. از طرفی حفظ زندگی برای افراد بالای ۴۰ سال مهمتر است و برای برقرار ماندن زندگی مشترک، بیشتر تلاش میکنند.
معایب ازدواج بالای ۴۰ سالگی
از معایب ازدواج بالای ۴۰ سالگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- کاهش توان جسمی
با بالا رفتن سن، توان جسمی هم کاهش پیدا میکند و بدن ضعیف میشود. در همین حالت است که ما مستعد انواع بیماریها میشویم. البته ۴۰ سال آنقدرها زیاد نیست، اما باید بپذیریم که توان ما نسبت به دوره جوانی کم میشود، نمیتوانیم جنبوجوش گذشته را داشته باشیم و نیاز فرد به مراقبت و استراحت بیشتر خواهد بود.
از طرفی احتمال باروری در زنان در سنین بالا بسیار کم میشود، و حتی اگر امکانپذیر باشد، با ریسکهای زیادی مثل مشکلات ژنتیکی همراه است و میتواند برای سلامت مادر و کودک مضر باشد.
۲- کاهش اشتیاق و هیجانها
همانطور که در مورد وضعیت جسمی گفته شد، وضعیت روانی افراد هم در سنین بالا متفاوت است. شور و شوقی که افراد زیر ۳۰ سال برای ساختن یک زندگی دارند، در افراد بالای ۴۰ سال دیده نمیشود.
چرا که تا آن سن، تجربههای بسیاری پشت سر گذاشته شده و هیچ تجربه جدیدی نمیتواند به سادگی این افراد را به وجد بیاورد. کارهای کوچکی که برای زوجهای جوان هیجانانگیز است، در این سن رنگ چندانی ندارد. این موضوع میتواند باعث سردی فضا بین زوجها شود.
بیشتر بخوانید: روشهای غلبه بر افسردگی بعد از ۴۰ سالگی!
۳- بیحوصلگی و کم تحمل بودن
کسانی که سالها تنها و مستقل زندگی کردهاند، تحملشان برای پذیرش اشتباهات و خطاها یا حتی سبک زندگی متفاوتِ شریک زندگیشان کم است. عادات مختلفی که در طول سالها برای فرد شکل گرفتهاند میتواند برای همسرشان ناخوشایند باشد.
اما تغییر عادات هم کار بسیار سختی است و این میتواند منجر به کلافگی طرفین شود. ضمن اینکه حوصله افراد بالای ۴۰ سال برای چانه زدن بر سر مسائل کوچک، کم است و به امتداد این کلافگی و بیحوصلگی دامن میزند.
۴- عدم پذیرش آسان و ناسازگاری
در پی بیحوصلگی و تحمل کم، سازگاری میان زوج در سنین بالا کاهش پیدا میکند. در واقع کوچکترین عنصر ناسازگاری میتواند بسیار ناامیدکننده باشد. از یک طرف شخصیت فرد به طور قطعی شکل گرفته است و تغییر آن، اگر ممکن باشد، بسیار سخت و بعید است.
از طرف دیگر، پذیرش حرفهای طرف مقابل و نظرات و عقاید متفاوت، بسیار سخت خواهد بود. کسی که دوران جوانی را گذرانده و اعتقادات و نقطهنظراتش پایدار شده است، انعطافپذیری دوران جوانی برای تغییر این افکار را ندارد و همین باعث ناسازگاری میشود.
۵- شانس کمتر برای انتخاب ایدهآل
با بالا رفتن سن، تعداد افراد مجرد که در بازه سنی مناسب و دارای ویژگیها و ملاکهای فرد برای ازدواج باشند، کم خواهد شد. طبیعتا چون افراد در این سن نمیتوانند از ملاکهایشان بگذرند و هر شرایطی را صرفا بخاطر ازدواج بپذیرند، انتخابها محدود و شانس ازدواج مناسب کم خواهد بود.
آنچه در این مطلب از مجله سبک زندگی تک فانگفته شد، تنها بخشی از مزایا و معایب ازدواج افراد با سن بیشتر از ۴۰ سال بود. اما همه اینها میتواند برای افراد مختلف به نسبت پیشینه خانوادگی، شخصیت فردی و سبک زندگی، تجربه متفاوتی رقم بزند.
پیشبینی موفقیت و شکست یک ازدواج کار آسانی نیست و به فاکتورهای بسیار بیشتری از سن نیاز دارد. چیزی که بیشتر از هرچیز در یک ازدواج مهم است، توجه به مجموعهای از فاکتورها، و انتخاب هوشمندانه و منطقی است.