تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

چگونه با ترس های درونی خود مبارزه کنیم و غلبه کنیم؟

ترس یکی از اصلی‌ترین احساسات انسان است که در طول تاریخ به بقای بشر کمک کرده است. ترس از هزاران سال پیش باعث محافظت انسان از خود در برابر حیوانات درنده و موارد دیگر شده است. این احساس تکامل یافته‌ترین احساس است که در هر دوره‌ای موارد مختلفی را تجربه می‌کند.

گاهی اوقات احساس ترس بیشتر مرتبط با موارد نامشخص است. ممکن است احساس ترس کنیم اما دلیل آن را نمی‌دانیم و ناخودآگاه ما به ما می‌گوید که از چیزی باید بترسیم. برای مواجهه با ترس‌های درونی لازم است آن‌ها را شناسایی کرده و با آن‌ها مقابله کرده و از آن‌ها عبور کنیم.

ترس‌های درونی ما می‌تواند شامل ترس از تنهایی، ترس از ابهام، ترس از تغییر، ترس از اشتباه، ترس از دست دادن، ترس از مسئولیت، ترس از کنترل نداشتن، ترس از شکست و ترس از مرگ باشد. برای مواجهه با این ترس‌ها باید به خود باور داشته، علت ترس‌ها را شناخته، واقعیت را پذیرفته، اقدام کرده و نتیجه‌گرا نباشیم.

مواجهه با ترس‌های درونی ما و عبور از آنها نیازمند شناسایی، اقدام و قبول واقعیت است. ترس احساس طبیعی‌ای است که باید با آن کنار بیاییم و از آن برای پیشرفت خود استفاده کنیم.

ترس یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین احساسات انسان است که از دیرباز ضامن بقای بشر بوده است. تصور کنید چه می‌شد اگر هزاران سال پیش، انسان غارنشین از حیوانات درنده و تاریکی و صداهای عجیب نمی‌ترسید! ترس یکی از تکامل یافته‌ترین احساسات است که نسبت به هر عصری، موضوعات مختلفی پیدا می‌کند.

با این وجود گاهی احساس ترس، موضوع مشخصی ندارد. ما می‌ترسیم اما نمی‌دانیم از چه. این نوع ترس اغلب ترس درونی ماست که ما را از کاری باز می‌دارد. چون ناخودآگاه ما به هزار دلیل نامشخص، قانع شده است که آن چیزِ به خصوص، بقای ما را به خطر می‌اندازد، در صورتی که اینطور نیست.

لازم است ما ترس‌های درونی خود را بشناسیم و با آنها مواجه شویم، سپس از آن‌ها عبور کنیم. در این مطلب از تک فانبلاگ، به برخی از ترس‌های درونی و راه‎‌های عبور از آن‌ها می‌‌پردازیم.

ترس‌های درونی ما چیستند؟

از جمله ترس‌های درونی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- ترس از تنهایی

زندگی با دیگران، نه تنها احساس خوشایندی مثل امنیت را به انسان می‌دهد، بلکه بقای انسان را تضمین می‌کند. تنها ماندن می‌تواند احساس ناامنی و غم و اندوه ایجاد کند، و از نظر منطقی هم می‌تواند ناگوار باشد. پس ناخودآگاه ما بیراه هم نمی‌گوید اگر ما را از تنهایی می‌ترساند.

۲- ترس از ابهام

ابهام همیشه ترسناک است. ما در کودکی و گاهی بزرگسالی از تاریکی می‌ترسیم، چرا؟ چون نمی‌دانیم در تاریکی چه چیزی وجود دارد؛ بی‌خطر است یا می‌تواند برای ما آسیب‌رسان باشد. تا به‌ حال فکر کرده‌اید چرا آدم‌ها در عصر اخیر، از بیمه استفاده می‌کنند؟ آینده نامشخص و ترسناک است و ما می‌خواهیم برای این ترس، اندکی تسکین پیدا کنیم.

۳- ترس از تغییر

ترس از تغییر در ساده‌ترین تصمیم‌های ما وجود دارد. ما نمی‌خواهیم از دایره امن خود بیرون برویم، و این طبق نظر ناخودآگاه ما بسیار عاقلانه و طبیعی است! چرا بخواهیم تغییر کنیم در حالی که اکنون راحت و آسوده در امنیت به سر می‌بریم؟ ضمن اینکه تغییر ممکن است نتیجه خوبی نداشته باشد، پس ناخودآگاه تصمیم می‌گیرد که ما را در دایره امن نگه دارد.

۴- ترس از اشتباه

صدایی در مغزمان می‌گوید: اگر اشتباه من منجر به یک اتفاق وحشتناک شود چه؟ این ترس، شما را از هر اقدامی می‌ترساند، چون اشتباه شما ممکن است برای خودتان یا دیگری گران تمام شود. در نتیجه هیچ کاری نکردن، بهتر از اشتباه کردن در کاری است!

۵- ترس از دست دادن

از دست دادن، کابوسی است که در برهه‌های مختلف زندگی، گریبان ما را می‌گیرد و می‌تواند گاهی فلج کننده باشد. این ترس مربوط به آینده است، و هنوز اتفاقی برای به‌ وجود آمدنش نیفتاده، با این حال، امروز شما را از زهر تلخ‌تر می‌کند، و باعث می‌شود قدر و شیرینی چیزهایی که امروز دارید را از نفهمید.

بیشتر بخوانید: روش‌های ساده و سریع برای کاهش استرس!

۶- ترس از مسئولیت

وقتی مسئولیت چیزی به گردن ما باشد، احساس خفقان می‌کنیم. بار سنگینی که پاسخگو بودن و مسئولیت داشتن بر ما تحمیل می‌کند، می‌تواند خرد کننده باشد. از آنجایی که دنیا پر از ابهام و اتفاقات ناگهانی است، چطور می‌توانیم با اطمینان، مسئولیت چیزی را قبول کنیم؟

۷- ترس از کنترل نداشتن

تمام آنچه تا به حال گفتیم، پس از این می‌آیند، که ما نمی‌توانیم بر تمام جهان و اتفاق‌ها و آدم‌ها کنترل داشته باشیم و این بدان معنی است که تمام برنامه‌ریزی‌ها و نقشه‌های ما می‌تواند به آنی بهم بریزد. این موضوع بسیار ترسناک است و ما برای فرار از این ترس، تمام تلاشمان را می‌کنیم که تا جای ممکن همه‌چیز را کنترل کنیم.

۸- ترس از شکست

ترس از شکست، به ویژه در مسائل تحصیلی و کاری، بسیار زیاد دیده می‌شود. اگر شکست بخوریم، انگار تمام آنچه در مسیر هم انجام داده‌ایم، پوچ و بیهوده خواهد بود و این فشار روانی زیادی به همراه دارد. ما ترجیح می‌دهیم اصلا گامی بر نداریم تا اینکه حرکت کنیم و در انتها شکست بخوریم.

۹- ترس از مرگ

منتهای نهایت همه ترس‌ها، ترس از مرگ است. نیستی و نابودی، نه تنها قابل کنترل نیست و راه فراری ندارد، بلکه لحظه به لحظه به ما نزدیک تر می‌شود. دلیل اصلی این ترس، از دست دادن زندگی نیست، بلکه از دست دادن فرصت‌هایی است که می‌توانست در آینده وجود داشته باشد. در واقع این ترس، ناشی از نگرانی ما از انبوه فرصت‌های از دست رفته، زمان‌های بیهوده تلف شده و حسرت‌های عمیق است.

مواجهه با ترس‌های درونی و عبور از آنها

برای مواجهه با ترس‌های درونی و عبور از آن‌ها لازم است که راه حل‌های زیر را در پیش بگیریم.

۱- به خود باور داشته باشید

شما به تنهایی از پس همه‌چیز برمی‌آیید. این جمله را با خود تکرار کنید. این به معنای انتخاب تنهایی و نفی کمک گرفتن از دیگران نیست. زندگی با دیگری، دوست داشتن و دوست داشته شدن، امنیت گرفتن و… همه بسیار دلچسب و حتی لازم است. اما در صورت لزوم هم، می‌توانید تنها بمانید. تمرین کنید با کارهای کوچک به خودتان یادآوری کنید که شجاع و برای بقای خودتان کافی هستید.

بیشتر بخوانید: راهکارهای موثر برای غلبه بر کابوس شبانه کودکان!

۲- علت ترس را بشناسید

فهمیدیم که ترس‌های درونی، صدای ناخودآگاه ما هستند که می‌خواهد از ما محافظت کند. تلاش کنید بفهمید در پشت ترس چیست. چه چیز خطرناکی ناخودآگاه شما را ترسانده است. شاید تنها یک فکر قدیمی یا باوری غلط که بدون آگاهی‌تان در ذهن شما مانده، علت ترس است. از خودتان بپرسید که از چه می‌ترسید، در ترس عمیق شوید و لایه لایه به عقب بروید. شاید با دانستن علت، ترس خود به خود از بین برود.

۳- واقعیت را بپذیرید

کنترل دنیا در دست شما نیست. لازم است که ساز و کار جهان را همینطور که هست، بپذیرید. اتفاقاتی خواهند افتاد که از دایره کنترل شما خارج هستند و تنها زمانی که به وقوع بپیوندند، لازم است که با آن مواجه شوید و کاری بکنید. دنیا همیشه اینطور بوده و خواهد بود، و تلاش شما برای عوض کردن این شرایط، تاثیری جز رشد ترس و اضطراب نخواهد داشت. از آنچه که امروز دارید، لذت ببرید.

۴- اقدام کنید و رها شوید

تا اقدامی انجام ندهید، ترس‌تان شما را رها نخواهد کرد. قبل از انجام یک کار، ابهام مسیر و نتیجه آن، ترسناک است و سایر ترس‌ها مثل ترس از قضاوت و شکست و سرخوردگی را پشت سر هم ردیف می‌کند. شروع کنید، اولین گام را بردارید تا از ترس رها شوید. بعد از شروع خواهید دید، که هیچ چیز آنقدر که تصور می‌کردید، ترسناک نبوده است. در واقع باید بگویم، تصور ترس، از واقعیت ترس، بسیار وحشتناک تر است!

۵- نتیجه‌گرا نباشید

ما در زندگی اهداف زیادی را دنبال می‌کنیم اما آنهایی که بهشان می‌رسیم، اهمیت چندانی نخواهند داشت! چون بلافاصله بعد از رسیدن به یکی، به دنبال هدف بعدی می‌رویم و چشممان به دنبال اهدافی است که به آنها نرسیده‌ایم.

در نتیجه مسیر از یاد می‌رود و فقط نتیجه است که اهمیت خواهد داشت. اینجاست که فکرِ نرسیدن به نتیجه، ترسناک خواهد بود و مسیر را هم از یاد ما خواهد برد. تلاش کنید به تلاشتان اهمیت دهید و تجربه‌ها را به صرف تجربه کردن دوست داشته باشید، نه برای رسیدن به هدف. با لذت بردن از مسیر، دیگر از هیچ نتیجه‌ای نمی‌ترسید.

ترس احساس بدی نیست، و نباید بابت ترس‌های درونی، خود را سرزنش کنید. ترس مثل یک چراغ نشانه است، که می‌خواهد چیزی به شما بگوید، چیزی که به نفعتان است و شما را از خطرات بالقوه و بالفعل در امان نگه می‌دارد. باید صدای ترس را بشنوید تا بتوانید آن را حل و فصل کنید. امیدواریم این مطلب از مجله سبک زندگی تک فانبرایتان مفید باشد.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!