پردهی از نابودی ناگهانی ساکنان جزیره ایستر بردارید!
تاریخدانان ادعا میکنند که بهرهبرداری بیرویه از منابع ایستر منجر به نابودی ساکنان این جزیره شده است. اما تازهترین ادله نشان میدهد که این ادعا ممکن است قابل تردید باشد. بر اساس تجزیه و تحلیل شیوههای کشاورزی تاریخی، اهالی ایستر قبل از ورود اروپاییها، برای قرنها در این جزیره زندگی میکردند.
جزیره ایستر، محل سکونت پلینزیاییها بوده است و در زمانی حدود سال ۱۲۰۰ پس از میلاد، جنگلهای نخلی دستخوش نابودی شدند. اما تحقیقات جدید نشان میدهد که بیشترین مساحت باغهای صخرهای فقط ۰٫۷۶ کیلومتر مربع بوده و این نمیتوانست از جمعیت بالغ بر ۴ هزار نفر پشتیبانی کند.
بر اساس دادهها، محققان معتقدند که جمعیت ایستر در زمان ورود اروپاییها به جزیره ثابت مانده بود. تحقیقات به نتیجه رسیده است که به احتمال زیاد جمعیت ایستر به دلیل بهرهبرداری مناسب از منابع طبیعی، ثابت مانده و نابود نشده است.
در نهایت، این تحقیقات ادعای افسانهای «زیستبومکشی» را تکذیب کرده و نشان دادهاند که ساکنان ایستر قادر بودند با استفاده مداوم از منابع طبیعی، زندگی پایداری برای خود فراهم کنند. این تحقیقات فرصتی برای درک بهتر این جوامع تاریخی و چگونگی بقای آنها ارائه میدهد.
خبرآنلاین نوشت: تاریخدانان ادعا میکنند که بهرهبرداری بیرویه از منابع ایستر به نابودی ساکنان این جزیره منجر شد؛ اما شواهد تجربی تازه این ادعا را زیر سوال بردهاند.
ادعای رایج مبنی بر اینکه مردم باستانی جزیرهی ایستر به دلیل بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی دچار نابودی و فروپاشی اجتماعی شدند، بهتازگی مورد تردید قرار گرفته است. تجزیهوتحلیل شیوههای کشاورزی تاریخی نشان میدهد که درعوض، جمعیتی کوچک و پایدار از اهالی ایستر تا پیش از ورود اروپاییها، برای قرنها بهطور مداوم در این جزیره زندگی میکردند.
جزیرهی ایستر یا راپانوئی در اقیانوس آرام که بهخاطر مجسمههای سنگی غولپیکر خود معروف است، ظاهرا از حدود سال ۱۲۰۰ پس از میلاد محل سکونت پلینزیاییها بوده است. در آن زمان، ۱۶۴ کیلومتر مربع از جزیره با جنگلهای نخل پوشیده شده بود، اما این جنگلها احتمالاً به دلیل ترکیبی از حضور خرموشها و بهرهبرداری بیرویه، به سرعت نابود شدند.
براساس روایتی که توسط جرد دایموند، مورخ و جغرافیدان آمریکایی در میان مردم نقل و پذیرفته شده است، بهرهبرداری ناپایدار از منابع طبیعی به رشد بیرویه جمعیت و متعاقب آن، پیش از ورود اروپاییها به جزیره در سال ۱۷۲۲، به نابودی جمعیت ساکنان منجر شد.
اما اکنون محققان میگویند افسانهای که به عنوان «زیستبومکشی» راپانوئی شناخته میشود و برای دههها به عنوان داستانی هشدارآمیز دربارهی بهرهبرداری بیشازحد از منابع طبیعی نقل میشد، باید به شکلی قاطعانه به فرضیههای منسوخشده بپیوندد.
جرد دایموند روایت فروپاشی اجتماعی ایستر دراثر بهرهداری بیرویه از منابع طبیعی را رواج داد
ساکنان جزیره عمدتاً از طریق باغداری صخرهای امرار معاش میکردند؛ روشی از کشاورزی که به طور گسترده در مکانهایی با خاک نامرغوب و آبوهوای نامساعد به کار میرود. در این روش کشاورزی، سنگها در اطراف مزارع پراکنده میشوند تا زیستگاههای کوچک و بادشکن بسازند، رطوبت را حفظ و مواد معدنی عمده را تأمین کنند. بر اساس مطالعات پیشین، ۲۱ کیلومتر مربع از جزیره با باغهای صخرهای پوشیده شده بود و این باغها، از جمعیتی بالغ بر ۱۶ هزار نفر پشتیبانی میکردند.
در مطالعهی جدید، کارل لیپو از دانشگاه بینگهمتون در نیویورک به همراه گروهی از همکارانش، برای کسب اطلاعات بیشتر از ترکیب تصاویر ماهوارهای و مدلهای یادگیری ماشین آموزشدیده با بررسیهای زمینی استفاده کردند تا به تخمینی از محوطههای باغ صخرهای در سطح جزیره دست یابند.
بر اساس دادهها، محققان دریافتند که بیشترین مساحت باغهای صخرهای، فقط ۰٫۷۶ کیلومتر مربع بود. گروه تخمین میزنند که چنین سیستمی نمیتوانست از بیش از چهار هزار نفر پشتیبانی کند. این رقم تقریباً به اندازهی جمعیتی بود که در زمان ورود اروپاییها در جزیره زندگی میکردند. به عبارت دیگر، تیم استدلال میکند که تا زمان ورود اروپاییها جمعیت به طور چشمگیری ثابت مانده بود.
رابرت جی. دیناپولی، محقق از دانشگاه بینگهمتون نیویورک، یکی از باغهای صخرهای راپانوئی یا جزیرهی ایستر را بررسی میکند.
لیپو میگوید افرادی که از جزیرهی ایستر به عنوان نمونهای از مطالعهی موردی زوال و فروپاشی استفاده میکنند، باید شواهد تجربی را زیر نظر بگیرند. او میافزاید: نتایج مطالعهی ما همچنان از این فرضیه حمایت میکند که جزیرهی ایستر هرگز جمعیت انبوهی نداشته و منابعش بیشازحد مصرف نشده است. به طور کلی، ما شواهدی در پروندهی باستانشناسی نمیبینیم که از نابودی جمعیت پیش از ورود اروپاییها حمایت کند.
به اعتقاد لیپو، نتایج مطالعه در عوض بر شواهد فرضیهای میافزاید که میگوید ساکنان جزیره، محیط زندگی خود را به گونهای تغییر دادند که به آنها امکان دهد برای نسلها به طور پایدارانه زندگی کنند. جمعیت اندک و الگوهای سکونتگاهی کمتراکم و پراکنده، به جوامع بومیان جزیره امکان داد تا برای مدتی بیش از ۵۰۰ سال، تا زمان ورود اروپاییها، غذای کافی تولید کنند.
دیل اف. سیمپسون از دانشگاه ایلینوی میگوید برای ارزیابی اینکه آیا دقت و صحت محاسبات مدل استفادهشده در مطالعه با سوابق باستانشناسی مطابقت دارد، به پژوهشهای بیشتری نیاز است. او میافزاید: به طور کلی، مطالعه نشان میدهد که مردم راپانوئی اغلب بهعنوان فرهنگی نابودشده و محدود به رقابتهای سیاسی اجتماعی، استثمار بیشازحد زیستمحیطی و تولید بیشازحد خرسنگها به تصویر کشیده میشوند. اما اگر راپانوئی بهعنوان فرهنگی پلینزیایی به رسمیت شناخته شود، فرهنگی جزیرهای که تقریباً برای یک هزاره با محیط سازش داشته، رشد کرده و بقا یافته، بحث بهتری خواهیم داشت.
گروه محققان قصد دارند که در مطالعات آینده، از دادهها برای مدلسازی جامعتری از جمعیت راپانوئی استفاده کنند و ابزار جدیدی را برای درک بهتر این جوامع و چگونگی نابودی آنها، در اختیار عموم قرار دهند.
راضیه میرزاحیدری