سوالات و لغات بازی پانتومیم [ 250 سوال خفن و جالب جدید ]
پانتومیم یکی از جذابترین و دوستانهترین بازیهای گروهی است که قطعا در یک دورهمی دوستانه باعث سرگرمی شما دوستان میشود. ما نیز در این بخش چندین کلمه برای بازی پانتومیم را قرار دادهایم. با ما همراه شوید.
پانتومیم چیست؟
پانتومیم یا لالبازی یا ادابازی بازیای گروهی است که با استفاده از نمایش بیکلام انجام میشود. بازیکننده سوالات شرکتکنندهها را میشنود و تنها با حرکات سر و بدون گفتن کلام آنها را تایید یا رد میکند. البته باید دقت کرد که این بازی تبدیل به بیستسوالی نشود.
نحوه بازی پانتومیم
شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول کلمهای را با توافق انتخاب میکنند. از میان گروه دوم، یک نفر انتخاب میشود و گروه اول این کلمه را فقط به او میگویند.
این فرد باید با اجرای پانتومیم (نمایش، بدون صحبت کردن) به بقیه اعضای گروه خودش بفهماند که اعضای گروه اول چه کلمهای انتخاب کرده بودند.
بقیه افراد گروه میتوانند صحبت کنند و سؤالاتی بپرسند، و کسی که پانتومیم را اجرا میکند میتواند با ایما و اشاره به آنها جواب دهد. هر گروه مدت زمان خاصی (مثلاً 3 دقیقه) فرصت دارد تا کلمه مورد نظر را بیابد.
در دور بعد، یک نفر از اعضای گروه اول باید همین نمایش را برای کلمه منتخب گروه دوم انجام دهد. در هر دور، گروهی که کلمه را صحیح حدس زده است، یک امتیاز میگیرد و گروهی که در تعداد دورهای مساوی، امتیاز بیشتری گرفته، برنده است.
سوالات تک کلمهای جذاب
اگزوزپنکهموچینتراشکارفیزیکاکوسیستمصرافیفرابنفشاسکوربوردرختکنپرچمصحنمزرعهجتطنزمدیریتبازاریابیخرناسپاتختیمهندسسیارهایزوگامقفلشوفاژژاکتمجتمعکرنومترریباندامامزادهسرطاناندرویدیاتاقانپادکسترادیولوژیهردنبیلامتیازجعلخلافبازداشتگاهقانونتپهتئاترمشکلجامدادیاندرونیمانیکورعنبیتبلتاندرویدجیبوتی
مطلب مشابه: 200 سوال جرات و حقیقت داغ و جنجالی (سوال سخت، سمی، عاشقانه، ترسناک و …)
لغات دو کلمهای
نهنگ آبیانرژی هستهایگارد ریلسرطان مزمنهوش برترلمینت دندانمشکل تنفسینوت موسیقیاتو بخاربخاری نفتیزمین هاکیچوب بیسبالدرخت هلوفیلم اجتماعیعلوم پزشکیشرایط خاصطبقه همکفمورچه گازیشیره انگورجوجه اردکسم خطرناکمورد اورژانسیماشین قرازهسود بانکیسهام عدالتقهرمان جهانکلمات گنگکنگ فوخطر ریزشعوامل درونیمهندسی کامپیوترسازمان مللدریاچه ارومیهسریال طنزلامپ تصویرچسب رازیآدم آهنیقاتل خطرناکگل قالیبی مروتمقرارت ملیراهنمایی رانندگیخبر فوتاخبار ورزشیصبح بخیرناکجا آباددل شکستهسوت آغازگوشی هوشمندساعت خوش
لغات سه کلمهای
افسر ارشد ارتشکوهنوردی در زمستانموجودی حساب بانکیسریع و خشنکلاس سوم دبیرستانمدیر اجرایی شرکترمز کارت بانکیکمیته ملی المپیکجام ملتهای آسیاسود سهام شرکتورود آقایان ممنوعمغازه باز استساعت دوازده شببازار بزرگ خودروجزیره زیبای کیشبازماندگان حادثه هواییمدار صفر درجهماشین مشتی ممدلیمهمون نا خواندههتل محل اقامتتیم ملی فوتبالاتوبوس شرکت واحداتوبوس بین شهریآبهای خروشان خزرمراسم اهدای جامفرش دستباف ایرانیسالن تئاتر شهرگرمای شدید تابستانصنعت نفت آبادانپایتخت کشور انگلیسمجلس شورای ملینخبگان بزرگ کشورسقوط هواپیمای جنگیگذر از روستاطرفداران تیم پرسپولیسطلاق و ازدواجفیلم سینمایی ترسناککارمند بانک ملتخشک شدن دریاچهشیر نر وحشیبازیگر ایران قدیمچهار راه استانبولخطر ریزش سنگاحتمال وقوع زلزلهطبقه دهم برجقصر شاهزاده ایرانقشر ضعیف جامعهزوج و فردساندویچ کالباس مرغعمو زنجیر باف
ضربالمثل
از ماست که بر ماستموش تو سوراخ نمیرفت، جارو به دمش میبستگربه را دم حجله کشتننرود میخ آهنین در سنگبا زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می کشدبمرگ ميگيره تا به تب راضي بشهاگه نی زنی چرا بابات از حصبه مرداز این ستون به آن ستون فرج استآش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاتهخدا خر را شناخت، شاخش نداد
ضربالمثلهای فوقالعاده سخت و هیجانی
از درد لاعلاجی به گربه میگه خانمباجی.از دور دل میبره، از نزدیک زَهره.از گیر دزد رها شد، گیر رمال افتاد.از خر افتاد، خرما پیدا کرد.همه رو برق میگیره ما رو چراغ نفتی.اسبو گم کرده پی نعلش میگرده.استخری که آب نداره این همه قورباغه میخواد چیکار؟آب که سربالا بره قورباغه ابوعطا میخونه.اومد ابروشو درست کنه، چشمشو کور کرد.اگه باباشو ندیده بود ادعای پادشاهی میکرد.از هول هلیم افتاد تو دیگ.دیگ به دیگ میگه رویت سیاه.مهمون از مهمون بدش میاد، صاحبخونه از هردو.تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره؟طرف خر رو رنگ میکنه جای قناری میفروشه.آدم گدا این همه ادا؟گدا به گدا، رحمت خدا.آستین نو! بخور پلو.از بیکفنی زندهایم.با دست پس میزنه، با پا پیش میکشه.روغن ریخته رو نذر امامزاده میکنه.با یه من عسل هم نمیشه خورد.پول که زیاد شد، خونه تنگ میشه و زن، زشت.آشپز که دوتا شد، آش یا شور میشه یا بینمک.این همه قصه گفتیم، تازه میگه لیلی زن بود یا مرد.دنیا رو آب ببره اینو خواب میبره.آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی.شپش ته جیبش معلق میزنه.آش کشک خالهته، بخوری پاته، نخوری پاته.نوکرِ ما نوکری داشت، نوکرشم چاکری داشت.تنبل نرو به سایه، سایه خودش میآیه.شاه میبخشه، شاهقلی نمیبخشه.خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند.دو درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب.برای من آب ندارد، برای تو که نان دارد.آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم.تو مو میبینی و من پیچش مو.از آب گلآلود ماهی میگیرد.آبکش به کفگیر میگوید نُه سوراخ داری.آخر شاعری اول گدایی است.تا کوچکی نکنی، بزرگ نمیشوی.هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.چرا روزهی شکدار بگیریم؟چوب را دستت بگیر، گربهی دزد حساب کارش را میکند.فحش را زمین بینداز، صاحبش برمیدارد.آدم خوشمعامله شریک مال مردم است.آدمیزاد شیر خام خورده است.آردمان را بیختیم، الکمان را آویختیم.آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: با دوستان مروت، با دشمنان مدارا.آسوده کسی که خر ندارد/ از کاه و جُوَش خبر ندارد.قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را؟آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنهانگیز.یک سر داریم و هزار سودا.آنقدر سمن داریم که یاسمن درش گم است.نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی.یا مکن با پیلبانان دوستی، یا بنا کن خانهای در خورد پیل.آهسته برو، آهسته بیا، که گربه شاخت نزنه.ارمغان مور، پای ملخ است.کم بخور، همیشه بخور.از آن نترس که های و هو دارد، از آن بترس که سر به تو دارد.آنقدر مار خورده که افعی شده.طرف آفتاب لب بام است.گرسنه سنگ هم میخورد.نرود میخ آهنین بر سنگ.مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد.کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم میرسد.سوسک از دیوار بالا میرود، مادرش میگوید: قربان دست و پای بلورت.از تو حرکت، از خدا برکت.گندم از گندم بروید، جو ز جو.هرآنکس که دندان دهد، نان دهد.از این ستون به آن ستون فرج است.مار در آستین میپرورد.هرکه بامش پیش برفش بیشتر.از کوزه همان برون تراود که در اوست.دندان اسب پیشکشی را نشمار.از کیسه خلیفه میبخشی؟آب از دریا میبخشد.از اسب افتادیم، از اصل نیفتادیم.از آنجا مانده از اینجا رانده شده.به در بگو دیوار بشنود.دیوار موش دارد، موش هم گوش دارد.
لیست لغات برای بازی گروهی در تعداد زیاد (سخت و آسان)
شناسنامهکارآفریناسکلهسیانورداروخانهسیمرغایزوگامآبگوشتحنابندانتابلورادیولوژیهولوکاستسپیدروددولتاختاپوسخرناسشیطاندومینوابوالهولسمجکارنامهدورنماترامپاسب ترواشاه پریاننیمکت ذخیرهکلاه قرمزیرژ گونهدستمال کاغذیآینه و شمعدانقفسه کتابساعت مچیمرغ عشقپرده کرکرهساعت دیواریدیوار چینپیراهن مبلارباب رجوعایستگاه صلواتیچهل چراغکوکو سبزیسوپاپ اطمینانکباب تابهایستاره سهیلکویر لوتسواحل آنتالیااهرام ثلاثه مصرنفس باد صباقانون اول نیوتنپدر پسر شجاعجنگل اسرار آمیزاینترنت نسل سوممرخصی بدون حقوقسازمان ملل متحدحوزه استحفاظی کلانتریمدیر منابع انسانیواشر سر سیلندرتشریفات مهمان ناخواندهمحلول در آبجنگ دوست داشتنیمدار صفر درجهسلطان غم مادرخواننده زیر زمینیبابا طاهر عریانپشمک حاج عبداللهلوک بد شانسسگ آقای پتیبلگروهبان گارسیارژیم خام خواریتن ماهی گندیدهماشین مشتی مندلیخرچنگ خنگکوالای گیجآبیاری گیاهان دریاییبچه خرخونخنگ دوست داشتنیآتیش پارهتخم مرغ گندیدهخر وحشیگربه نره و روباه مکارنیش پشه سمجتیر تو پردایی چاقه چایی داغهسنگ پا قزوینخرچنگ ترسودوماد چقد قشنگهپولدار مرفه بی دردپاندا کونگ فو کارشوخی شهرستانیزن شرکممنون از توجهتونبچه سوسول پولدارقاتل بروسلیطبقه هشتم برج ایفلخر شرکبلفی و لیلیپیتسفید برفی و هفت کوتولهته دیگ ماکارونیدم کنی سوختهارباب رجوع قانون آخر نیوتنمادر پسر شجاعمهمان ناخواندهبده در راه خداتو روحتقوری گل قرمزیشیر برنج داغکمدی مضحکشیر تو شیرروغن بدون پالم اویلافامیل دورذرت بو دادهراننده ناشیققنوسجادوگر شهر اوزگرگینهبسیج مستضعفانآدم برفیجهاد سازندگینمایندگی ال جیاز این امامزاده کسی معجز نمیبینهاز این دم بریده هر چی بگی بر میاداز این ستون به آن ستون فرجهاز تو حرکت، از خدا برکتاز حق تا ناحق چهار انگشت فاصله استاز نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکنامان ازدوغ لیلی، ماستش کم بود آبش خیلیانگور خوب، نصیب شغال میشهپول که زیاد شد خانه تنگ میشود و زن زشتپنجه با شیر انداختن و مشت با شمشیر زدن کار خردمندان نیستپول علف خرس استتوبه گرگ مرگ استتا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمیباشدتافته جدا بافته بودنتا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشدماستمالی کردنایراد بنی اسرائیلیهر آن کس که دندان دهد نان دهدهر چه از دوست رسد نیکوستهر چه رشته بودم پنبه شدهر چه میخواهد دل تنگت بگوهمه را برق میگیره ما را چراغ نفتیبزرگی به عقل است نه به سالبادمجان بم آفت ندارهبرای لای جزر دیوار خوبهپا به دریا بگذاره دریا خشک میشودتا تنور داغ است نان را بچسبانتا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شودتا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزهاخدا خر را شناخت بهش شاخ ندادگورش کجا بود که کفنش باشهگیوه را ور کشیدنراه باز است و جاده درازروغن ریخته را نذر امامزاده کردنگرد آورنده نسیم اراسته