تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

معنی افتاء در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق افتاء در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

افتاء در دانشنامه آزاد فارسی:

افتاء. [ اِ ] ( ع مص ) آشکار کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و به این معنی یایی باشد. ( ناظم الاطباء ). || جدا گردانیدن جهت کسی کار را. ( منتهی الارب ). جدا گردانیدن جهت شخص کار را. ( ناظم الاطباء ). جدا گردانیدن کار را. ( آنندراج ). || جواب دادن بر فتوی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آشکار کردن عالم حکم را. و به این معنی واوی و یایی باشد. ( ناظم الاطباء ). فتوی دادن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). فتوی کردن. ( المصادر زوزنی ). فتوی کردن ، یعنی جواب خواستن. ( مجمل اللغة ). فتوی دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). آشکار کردن عالم حکم مسأله را برای کسی و فتوی دادن وی در آن. ( از اقرب الموارد ). یقال : فلان یظل مفتیا و یبیت مفتیا؛ ای یقضی النهار فی الفتاوی و اللیل فی الشرب بالفتی. ( از اقرب الموارد ). در اصطلاح فقهاء، بیان کردن حکم مسأله باشد. ( از تعریفات جرجانی ). || نوشیدن مرد کاسه حریفان شوخ و بی باک : افتی الرجل ؛ شرب بالفتی. ( از اقرب الموارد ). || چون مهموز باشد پیوسته و همیشه بودن. ما افتا یفعل کذا؛ پیوسته میکندآن را. ( ناظم الاطباء ) .


افتاء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ فتی ، بمعنی جوانه سال از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!