معنی افور در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق افور در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
افور در دانشنامه آزاد فارسی:
افور. [ اُ ] ( ع مص ) سخت دویدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). نیک دویدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || سبکی و چالاکی نمودن در خدمت. ( منتهی الارب ). چستی نمودن در خدمت. ( آنندراج ). || دفع کردن. راندن. || سخت شدن گرما. ( منتهی الارب ).
افور. [ اُ ] ( اِ ) آروغ. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ شعوری ). || جغد. بوم. ( ناظم الاطباء ). مرغ کوف. ( شعوری ). و رجوع به تاریخ ایران باستان و فهرست آن و قاموس الاعلام ترکی شود.