دیوانهکننده ترین قسمتهای سریال The Boys (پسران)
در روزهای اخیر، فصل چهارم سریال «The Boys» پس از فرازها و نشیبها، به اتمام رسید. سریال «پسران» به عنوان یک اثر ابرقهرمانی محبوب، با اقتباس از مجموعه کتابهای مصور گارث انیس با همین نام، فوراً ستونهای اصلی این ژانر را دگرگون کرد، و تصویر ناجیان قدرتمند بشریت را در لباسهای تنگ بدن نمای آنها تخریب و همچنین مدل جدیدی از آثار ابرقهرمانی را برای رقبا ایجاد کرد.چهار فصل سریال بسیار موفق بوده و نکته جالب اینجاست که هر یک از آنها به اندازه کافی اپیزودهای تکان دهنده، دیوانهکننده و به یاد ماندنی داشتند که میخواهید با لبخند و هیجان در مورد آنها صحبت کنید، از پیچشهای داستانی کاملا غیرمنتظره و بی رحمانه تا انفجار سرها، رابطههای جنسی ابرقهرمانی خارج از مدار و ورود به یک پایگاه نظامی مخفی شوروی.
اکنون برای یادآوری جنون آمیزترین اپیزودهای سریال پسران، کمربند خود را سفت ببندید، غذایتان را کنار بگذارید و با ما در طوفانیترین و دیوانهکننده ترین قسمتهای سریال اریک کریپکی شیرجه بزنید. لازم به ذکر است که اسپویلرهای شدیدی در لیست زیر وجود دارند و اگر سریال را ندیدهاید، از خواندن مطلب خودداری فرمایید!
Cherry
هی جیمی! از شیرجهام فیلم گرفتی؟ عین گیلاس روی کیک بود لامصب!
کدام قسمت و فصل؟قسمت دوم فصل اولنمره IMDB۸.۵چرا دیوانه کننده است؟ترکیدن ترنسلوسنت
قسمت اول The Boys چیزی بود که هیچکس انتظارش را نداشت و همه را برای ادامه داستانش، هیجان زده نگه داشته بود. قسمت دوم سریال تبدیل به چیزی شد که در لحظهای مور مورکننده، در لحظهای دیگر ناراحت کننده و با پایانی خونین، به مکملی بینقص برای قسمت اول سریال تبدیل شد. سکانسی که ای-ترین با کودک سرطانی صحبت میکند، به سکانسی همزمان خندهدار و دردناک تبدیل میشود و در ادامه، استارلایت نیز متوجه میشود که شرکت وات، نجات دادن آدمها را به چشم یک محصول میبیند ولا غیر.
اولین پرترهای که سریال از شخصیت فرنچی به ما نشان میدهد، سریعاً او را محبوب دل مخاطب میکند. لهجه و دیوانگی خاصش برای خرابکاری، باعث شد یکی از بامزهترین و جذابترین شخصیتهای سریال به دل بیننده بنشیند. از طرفی دیگر ما بیشتر از قبل متوجه ویژگیهای ابرانسانی و خطرناک هوملندر میشویم و اولین پرتوهای ذهن مریضش را هم به بیننده نمایش داده شد. اما از همه مهمتر، این پایان خونین اپیزود بود که عملاً شخصیتی را از درون منفجر کرد! بله، سریال در دومین قسمتش، تصمیم به کشتن یکی از خطرناکترین و منحرفترین ابرقهرمانانش گرفت و به سراغ راه سادهای نرفت: با بمبی که درونش کار گذاشته شد، او را منفجر کرد و هیویی را برای دومین بار غرق در خون کرد.
The Female of the Species
“نگران نباشین! همهتون رو نجات میدم!” هوملندر قبل از ترک هواپیما و نجات ندادن هیچکس
کدام قسمت و فصل؟قسمت چهارم فصل اولنمره IMDB۸.۷چرا دیوانه کننده است؟سکانس هواپیما
تا به امروز، The Female of the Species نمونه بارز و دقیقی از “یک ساعت تلویزیون نفسگیر” است. تک تک لحظات این قسمت، استرسزا و شوکه کننده و گاهاً به طرز دردناکی، بامزهاند. لحظهای که دیپ قرار است دلفین را نجات دهد و به مرگ دلخراش او ختم شده، دیدن آخرین چشم تو چشم شدنشان یکی از خندهدارترین و غمانگیزترین لحظات سریال است. نحوهای که شخصیت کیمیکو معرفی شد، هیچکس فکرش را نمیکرد این دختر به شدت خطرناک (که انگار نسخهای هزار برابر قویتر شده و بدون تیغ ولورین است)، در ادامه به بانمکترین شخصیت سریال تبدیل خواهد شد.
با قرار دادن کیمیکو و ای-ترین، سریال یکی از مبارزات کوتاه اما نفسگیر و جذابش را به تصویر میکشد. اما، از همه مهمتر، این سکانس هواپیما است که به مخاطب نشان داد هوملندر چقدر از ابرقهرمان بودن دور است و “حوصله” نجات دادن دیگران را ندارد. در نهایت، این قسمت توانست نشان بدهد سیاستهای وات هرچقدر کثیف باشند، هوملندر چند برابر میتواند کثیفتر باشد. هرچند رابطه هیویی و انی در حال خوب پیشرفتن است! هورا!
We Gotta Go Now
آزادی همیشه یه هزینهای داره
کدام قسمت و فصل؟قسمت پنجم فصل دومنمره IMDB۸.۳چرا دیوانه کننده است؟تصور ترسناک هوملندر
تا قبل از این قسمت، ما این حس را داشتیم که این فقط هوملندر است که هیچکسی نمیتواند حریفش شود و نقطه ضعفی ندارد. اما We Gotta Go Now بهمان نشان داد بلک نوآر تا چه حد خطرناک میتواند باشد و با شخصی طرف هستیم که هیچ ضربه و گلولهای او را از پای درنمیآورد. جدا از آن، در یکی از لحظات کوتاه این قسمت، کیمیکو پوست صورت شخصی را با دستانش میکند! بله. با دست خالی، کیمیکو یکی از خشنترین صحنههای سریال را رقم زد.
اما شوکهکنندهترین و نفس حبسکنترین (شاید هم نفس قطعکنترین؟!) لحظه این قسمت و کل سریال، کشتار هوملندر با لیزر چشمانش بود. هوملندر در وضعیتی بسیار شکننده قرار گرفته و از آن پرستیژ ابرقهرمان بسیار محبوب دور شده بود. بنابراین در نگاه اول، چنین حرکتی از او بعید نبود و باعث شد سریعاً باور کنیم هوملندر دست به چنین کشتار فجیعی بزند. اما برگشتن به واقعیت، دوباره این ترس را در وجودمون گذاشت که: خدایا! این دیوانه میتواند هروقت که دلش خواست مخالفانش را بکشد و از چیزی هم نترسد! درباره سکانس پایانی هم چیزی نگویم بهتر است!
The Bloody Doors Off
یه ابرقهرمان خوب، یه ابرقهرمان مردهاس
کدام قسمت و فصل؟قسمت ششم فصل دومنمره IMDB۸.۹چرا دیوانه کننده است؟آشنایی با سیج گرو سنتر
دیدن مرکزی پرورشی یا مراقبتی از یک سری جهش یافته یا دیوانه با ابرقدرتهای خاص، به پایه ثابت دنیاهای ابرقهرمانی تبدیل شده و The Boys نیز دارای همچین مرکزی است. ساختمان سیج، یکی از ترسناکترین این مکانهای ابرقهرمانی است. جایی که متوجه میشویم وات میخواسته عملکرد ماده وی را در بزرگسالان عملی کرده و این قدرت را به هرکسی بدهد با مصرف این ماده، در آن واحد به ابرقهرمانی تبدیل شود! هرچند که این پیچش ترسناک با حضور لاو ساسیج بدتر شده و میفهمیم که قدرتهایی که یک شخص با ماده وی میگیرد میتواند هر چیزی باشد. هر. چیزی.
البته که The Bloody Doors Off چیزهای بیشتری را برای دیوانه کردن مخاطب ارائه داد. به دم مرگ رفتن هیویی تا داستان غمانگیز فرنچی، توانست قسمتی سراسر احساسی و جنونآمیز را خلق کند. البته در آخر هم متوجه میشویم که استورم فرانت متولد ۱۹۱۹ است. و یک نازی است. و اولین نمونه موفق آزمایش ماده وی. کی فکرش را میکرد؟
Butcher, Baker, Candlestick Maker
آدمای خوب برنده نمیشن. آدمای بد عذاب نمیکشن. کاری که ما داریم میکنیم هیچ و پوچه. همه اینا فقط برای پوله و… من وسط همه اینا گیر کردم. تنها
کدام قسمت و فصل؟قسمت هفتم فصل دومنمره IMDB۹چرا دیوانه کننده است؟منفجر شدن سرها
شاید بگویید این حرفم صرفاً به خاطر این است که هوادار این سریال هستم، اما Butcher, Baker, Candlestick Maker با اینکه یکی از کوتاهترین قسمتهای The Boys است، توانست چنان همه را در شوک عظیمی فرو ببرد که مخاطبان همانند حاضرین دادگاه به این طرف و آن طرف بدوند و سرشان را همانند دیپ از پشت صفحه چک کنند! داریم درباره لحظهای صحبت میکنیم که کسی انتظارش را نداشت. بهترین پیش بینی این بود که شاید هوملندر و استورم فرانت بزنند و همه را بکشند یا یک جوری روی این جنایات سرپوشی بگذارند. اما خیر. اتفاقی افتاد که هیچوقت، هیچکس انتظارش را نداشت و یکی از مریضترین لحظات تاریخ تلویزیون رقم خورد.
اما دیوانگیهای سریال به این لحظه خلاصه نمیشوند. مبارزه استارلایت و بلک نوآر و اینکه متوجه شدیم کریپتونایت بلک نوآر، بادام زمینی است. بله. قهرمان خطرناک ما با بادام زمینی تا دم مرگ میرود. خودکشی لمپلایت بعد از آنکه مخاطب آرام آرام داشت به او امیدوار و او را به چشم عضو جدید پسران میدید، از دیگر لحظات غیرمنتظره این قسمت بود. اما باز هم توانست مغزمان را بترکاند. The Boys هیچوقت به کم مغز ترکاندن قانع نمیشود!
Payback
یامرز!
کدام قسمت و فصل؟قسمت اول فصل سومنمره IMDB۸.۳چرا دیوانه کننده است؟دقیقه یازده و سی و یک ثانیه
بعد از دو سال انتظار، همگی منتظر آن بودیم که ببینیم The Boys چه چیزی برایمان تدارک دیده و از همه مهمتر، جنسن اکلس چه حضوری در این فصل خواهد داشت. هرچند که به جای دیدن او (ّدر این قسمت فقط عکسی از او دیده میشود)، کمئوی غیرمنتظرهای از شارلیز ثرون در نقش استورم فرانت دیدیم! سپس در کنار هم ایستادن هیویی و هوملندر بدون اینکه خطری هیویی را تهدید کند. و سپس در یکی از آن مهمانیهای “معمولی” ابرقهرمانان این جهان، فردی با قدرتی همانند مرد مورچهای کاری میکند که نفرت، انزجار و شوک را باهم ترکیب و یکی از مریضترین لحظات سریال را ساخته است.
از طرفی مکالماتی که در قسمت Payback وجود دارند، دست کمی از خشونت همیشگی سریال نداشتند. هیجان انگیز و نفسگیر، از تحقیرهای عذابآور هوملندر به ای-ترین بگیرید تا مکالمه سرد و غیرمنتظرهاش با بوچر. و البته هیویی که متوجه شد نیومن ابرقهرمان است و دوباره باران خون بر سرش بارید. عجب شروع خاص و فراموش نشدنیای!
Glorious Five Year Plan
تو خدا نیستی، تو صرفاً یه محصول بدی
کدام فصل و قسمت؟فصل سوم قسمت چهارمنمره IMDB۸.۹چرا دیوانه کننده است؟ابرقدرتهای بوچر و هیویی
میتوان گفت Glorious Five Year Plan از قسمتهای نمادین سریال محسوب میشود. کاور سولجر بوی از آهنگ معروف Blondie، باعث خلق یکی از لحظات به یادماندنی سریال شد. در ادامه اما چیزهای بیشتری برای هیجانزده کردن مخاطب وجود داشت. دعوای ای-ترین و دیپ، محکوم شدن استن ادگار توسط ویکتوریا و تزریق شدن ماده وی به زوئی توسط ویکتوریا، باعث شد احساس تنفر بیشتری نسبت به وات پیدا کنیم و نگران سرنوشت میو و استارلایت باشیم.
از آن طرف پسران داستان ما به اوج جنون خود رسیدهاند. سفرشان به روسیه برای پیدا کردن سلاح کشنده هوملندر، باعث شد اولین نگاه را به سولجر بوی جیسون اکلس در تایم لاین کنونی سریال داشته باشیم! ولی این شادی زیاد دوام نیاورد و باعث شد برای مدتی فکر کنیم کیمیکو را از دست دادیم. مبارزات این قسمت بینظیر بودند و نحوهای که کیمیکو دخل روسها را آورد هم بامزه و هم مشمئز کننده بود. لحظهای که بوچر سینه سپر کرد و ابرقدرتش را به رخ همه کشاند، “خفن” بود و ابرقدرتی که هیویی به دست آورد، “شوکه کننده”! و البته همستری که اولین نگاه را به ما داد که ماده وی چه هیولایی از حیوانات بامزه میتواند بسازد. متاسفانه در پایان قسمت متوجه شدیم که سوپرسانیک به خاطر مصرف مواد صورتش متلاشی و پایش را از دست داد. روحت شاد، سوپرسانیک.
Herogasm
فرنچی خیلی ناراحت میشه اگه بفهمه این رو از دست داده
کدام فصل و قسمت؟فصل سوم قسمت ششمنمره IMDB۹.۶چرا دیوانه کننده است؟تیم شدن سولجر بوی، بوچر و هیویی علیه هوملندر
The Boysترین قسمت The Boys! قسمتی که همه چیز داشت و آنقدر از لحاظ خشونت و صحنههای جنسی عجیب بود که بازیگران سریال قبل از پخش این قسمت، ویدئویی تهیه و به بینندگان دربارهاش اخطار دادند! درحالی که بسیاری منتظر قسمتی بودند که قرار است عجیبترین صحنههای جنسی را تحویلشان دهد (دیگر اسم را بخوانید و تا تهش بروید!)، در عوض Herogasm تبدیل به قسمتی شد که سریال را به فازی کاملاً جدید هدایت کرد. قسمتی مریض، پر از پیچش و مبارزات نفسگیر.
بلک نوآر چیپش را به روشی خشن درآورده و در آخر میفهمیم او کسی بوده که سولجر بوی را به آغوش روسها فرستاده است! هوملندر بیشتر از قبل نزدیک به فروپاشی است و خطر حضور سولجر بوی، میتواند تمامی نقشههایش را نابود کند. فرنچی و کیمیکو دوباره درگیر کشتن میشوند و دو دستگی ناراحت کنندهای بین پسران رخ میدهد. در نهایت، شاهد مبارزهی بینظیر هوملندر علیه بوچر، هیویی و سولجر بوی هستیم که همچنان تازگیاش را حفظ کرده است. لازم به ذکر است که این قسمت، آغازگر قوس شخصیتی انی و ای-ترین بود که در فصل چهارم ثمرهاش را دیدیم.
Here Comes a Candle to Light You to Bed
شجاع بودن نترسیدن نیست. شجاع بودن ترس داشتن از چیزیه ولی به شرطی که هرطوری شده انجامش بدی
کدام فصل و قسمت؟فصل سوم قسمت هفتنمره IMDB۸.۸چرا دیوانه کننده است؟مشخص میشود هوملندر پسر سولجر بوی است
پیچش “من پدرتم!” توانسته برخی از به یادماندنیترین لحظات سینما و تلویزیون را رقم بزند و بعضی اوقات، توهینی به شعور مخاطب شود. اما در Here Comes a Candle to Light You to Bed اتفاقی افتاد که هیچکس انتظارش را نداشت، اما وقتی که به عقب برمیگردیم میبینیم بله، همه چیز با عقل جور درمیآید! اما این پیچش ناگهانی تنها دلیلی نبود که این قسمت در آخرین لحظاتش، عقل تمامی مخاطبانش را بترکاند و داستان بوچر و نوآر، از داستانهایی بودند که انتظار نداشتیم شاهدشان باشیم.
بوچر، از آن چیزی که فکرش را میکردیم آسیب دیده و شکنندهتر است و با این بک استوری، نمیدانیم که باید به او حق بدهیم دوباره برود و ماده وی را مصرف کند یا خیر. بلک نوآر که شخصیت مرموز و ترسناک داستان ما بود، مشخص میشود که دوستان خیالی کارتونی دارد و آنان با نمایشی خشن، بهمان نشان میدهند که دقیقا چگونه بلک نوآر، بلک نوآر شد. در مجموع، قسمت هفتم این فصل توانست به شدت زمینهچینی فوق العادهای برای قسمت پایانی باشد. قسمت پایانی که چندان هواداران را راضی نکرد.
Wisdom of the Ages
زندگیت به معنای واقعی کلمه تو دستاته!
کدام فصل و قسمت؟فصل چهارم قسمت چهارمنمره IMDB۹چرا دیوانه کننده است؟بک استوری هوملندر
چرا هوملندر، هوملندر شد؟ چرا چنین شخص قدرتمند و توانایی تبدیل به یک جانی خودشیفته شد؟ Wisdom of the Ages جوابمان را داد. وقتی که هوملندر به آزمایشگاه برگشت تا تمامی عقدههای کودکیاش را تلافی کند، مخاطب را درون دوراهی گذاشت که آیا از مرگ خونین آن دانشمندان شاد باشد یا بیشتر به هوملندر، نفرت بورزد. در نهایت، این انتقام هوملندر، توانست به او این اطمینان خاطر را بدهد که دیگر چیزی بر سر راهش نیست تا او را تحقیر کند و به او لقبهای بدی بدهد.
فایرکرکر توانست اولین برنامه زنده بزرگش را تجربه کند و مشخص شد که بله! او یک پدوفایل است! اما پشیمانی در کار نبود و از این فرصت استفاده کرد تا رازی را درباره انی فاش کند. نهایت این افشا سازی، باعث شد کتک خوردن فایرکرکر را شاهد باشیم که حقیقتاً بسیار لذت بخش بود. قدرت جدید بوچر نیز به معمایی برایمان تبدیل شد: چگونه کسی که فقط از چشمانش لیزر بیرون میداد، توانست در صدم ثانیه ازکیل را تکه تکه کند؟ خب، در قسمتهای آینده خواهیم دید و چندان جوابش راضی کننده نیست!
Beware the Jabberwock, My Son
کدام فصل و قسمت؟فصل چهارم قسمت پنجمنمره IMDB۸.۲چرا دیوانه کننده است؟گوسفندان خونخوار
آن همستر ترسناک فصل سوم را یادتان هست؟ حالا The Boys گوسفندان و مرغهای خونخوار را تقدیمتان میکند! دیدار مجددمان با استن ادگار، او را به یکی از پراسترسترین لحظات زندگیاش برد و هم او و هم ما را در حیرت گذاشت که پسران چگونه تا اینجای کار زنده ماندهاند؟ دیالوگ فرنچی در Beware the Jabberwock, My Son، شاید بامزهترین دیالوگ کل سریال باشد و بوچر این فرصت را پیدا کرد تا به روش قدیمیاش، ماموریتش را جلو ببرد.
در بیمارستان، متوجه قدرتهای جدید هیویی پدر میشویم. قدرتهایی که درکشان از ذهن هیویی پدر خارج بوده و خاطراتش را نیز بهم میریزد. خداحافظی او با هیویی، شاید ناراحتکنندهترین لحظه سریال باشد و هیویی پدر را به شخصیتی فراموش نشدنی تبدیل کرد.
Dirty Business
نگران نباش بیلی بوی، بابایی خونهاس!
کدام فصل و قسمت؟فصل چهارم قسمت ششمنمره IMDB۷.۵چرا دیوانه کننده است؟مهمانی تک نایت
تا قبل از Herogasm، فکر میکردیم سریال دیگر به اوج ابتذال جنسی مدنظرش رسید و دیگر امکان ندارد از آن بالاتر بزند. اما Dirty Business خلافش را ثابت کرد و میتوان گفت آزاردهندهترین قسمت The Boys شد. هربار که فکر میکردیم دیگر تمام شده و تکنایت بیخیال هیویی در لباس وبویور خواهد شد، دوباره او و اشلی چیزی را رو میکردند که هیچ منحرفی نمیتواند به آن فکر کند!
بوچر دچار حادثه تایلر دردن شده و متوجه میشود کسلر ساخته ذهنش است! پیچشی که بسیاری از مخاطبان در همان قسمتهای نخست متوجهاش شدند، اما نحوهای که سریال آن را به تصویر کشید به معنای واقعی کلمه مورمورکننده و دیوانهوار است. اما وجه روشن قضیه، خنده کودک به ای-ترین است که توانست ام-ام را نجات دهد. پس، همه چیز هم خشن و ناراحت کننده نبود، بود؟
Season Four Finale (Assassination Run)
آها راستی، قابلتون رو نداشت!
کدام فصل و قسمت؟فصل چهارم قسمت هشتمنمره IMDB۹.۲چرا دیوانه کننده است؟ده دقیقه پایانی
تا قبل از قسمت پایانی فصل چهارم، هر قسمت پایانی The Boys با مبارزهای هیجان انگیز به پایان رسیده، اما Assassination Run برخلاف تصوراتمان بود و اصلاً خبری از مبارزه نبود! در عوض، تا توانست پسران را به قهقرا برد و هوملندر را به همه چیز رساند. دقیقاً همانند آنچه که پوسترهای تبلیغاتی این فصل بهمان خبر میدادند، هر اتفاقی که امیدوار بودیم نیافتد، افتاد و برخلاف قسمتهای دیگر که از شدت هیجان و اکشن ما را به جنون رساندند، این بار از شدت ناراحتی به دیوانگی رسیدیم!
لحظهای که هوملندر به نیومن لیزر زد، بیشک لحظهای زهره ترککننده بود و به دنبالش، وضعیت اشلی بعد از تزریق ماده وی به نوع خودش وحشتناک بود. تیم شدن نیومن با پسران این شادی را بهمان داد که قرار است در فصل بعدی، شاهد بزن بزنها و بازیهای سیاسی خفنی باشیم که بوچر با دو تیکه کردنش، تمامی این شادیها را کوفتمان کرد! در لحظات پایانی نیز حرف زدن کیمیکو بعد از مدتها قلبمان را شکست، ام-ام با لاو ساسیج دیدار دوبارهای داشت و انی و هیویی نیز از هم جدا شدند. بوچر دیگر با کسلر و روی تاریکش کشتی نگرفته و باید دید حالا که او در خطرناکترین حالت خودش قرار گرفته، آیا در فصل پنجم میتواند هوملندر را شکست دهد یا خیر.
سخن پایانی
آنتونی استار در یکی از مصاحبههایش میگوید:”بار اول که کمیک رو خوندم، با خودم گفتم خدایا! این تصاویر بسیار زشت و مبتذل هستند! چطور میخوان فیلمبرداریشون کنن؟” اریک کریپکی و تیمش توانستند این ریسک را به جان بخرند و دیوانهکنندهترین و گاه آزاردهندهترین لحظات تلویزیون را خلق کنند. The Boys طنز و خشونت خاص خودش را دارد که در هر قسمت، در لحظاتی که انتظارش را ندارید غافلگیرتان میکنند و به همین ترتیب، توانست به سریالی تبدیل شود که مخاطبان بعد از هر قسمتش، حیرتزده دربارهاش صحبت کنند و از هم بپرسند چگونه آن لحظه را هضم کردهاند. دیوانهکنندهترین قسمت سریال برای شما چه قسمتی است؟ چه قسمتی میتوانست درون لیست حضور داشته باشد؟ با ما به اشتراک بگذارید.
میخواهید بیشتر درباره The Boys بخوانید؟ مطالب زیر را از دست ندهید!
چه قسمتهایی میتوانند جز عناوین افتخاری لیست باشند؟نمایش پاسخ
خشنترین قسمت سریال کدام قسمت است؟نمایش پاسخ
شوکه کنندهترین قسمت سریال کدام قسمت است؟نمایش پاسخ