معنی بدر جاجرمی بدرالدین در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بدر جاجرمی بدرالدین در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
بدر جاجرمی بدرالدین در دانشنامه آزاد فارسی:
بَدرِ جاجَرمی، بدرالدین ( ـ اصفهان ۶۸۶ق)
(یا: بدرالدین جاجرمی) شاعر ایرانی. در جاجرم به دنیا آمد. در جوانی از خراسان به اصفهان رفت. ستایشگر خاندان جوینی، به ویژه شمس الدین و پسرش بهاءالدین محمد جوینی حاکم اصفهان (۶۴۸ـ۶۷۸ق)، بود و در همان روزگار لقب ملک الشعرایی یافت. بدر از شاگردان مجد همگر شیرازی و با امامی هروی دوست بود. قصایدش آکنده از صنایع شعری و غالباً عاری از لطافت و سبک آن ها متأثر از شعر شاعران خراسان است. وی دیوانی کمابیش در ۴هزار بیت از قصیده، غزل، قطعه و رباعی داشته که گویا ازمیان رفته است، اما پسرش، محمد، بسیاری از اشعار پدر را در مونِس الاَحرار فی دَقایق الاَشعار آورده است. از دیگر آثارش: ترجمۀ قصیدۀ نونیۀ ابوالفتح بستی در نکوهش دنیا که آن را از عربی به فارسی برگرداند؛ اختلاجات اعضا/اختلاج رساله ای منظوم در حدود ۲۲۰ بیت در اختلاجات، دربارۀ جهیدن برخی از اندام ها و اعضای بدن همراه با پیشگویی بر پایۀ آن ها. در پاره ای از نسخه ها آمیخته به نثر است؛ اختیارات قمر که قصیده ای در ۳۲ بیت است.
wikijoo: بدر_جاجرمی،_بدرالدین_(_ـ_اصفهان_۶۸۶ق)