تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

جرف در جدول کلمات + پاسخ دقیق

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق جرف در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.

جواب صحیح این سوال در این قسمت است:

جرف. [ ج ُ رُ ] ( ع اِ ) مکانی که آن را سیل کنده باشد. ( غیاث از کنز و صراح ) آب کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آبگیر. ( غیاث از منتخب ). کناره دریا. ( یادداشت مؤلف ) ج ، جِرَفَة.( منتهی الارب ). جانب نهر که آب آن را برده باشد و هرساعت ریزش کند. ( از اقرب الموارد ) : «افمن اسس بنیانه علی تقوی من اﷲ و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار». ( قرآن 110/9 ). || شفاجرف ؛ لب وادی. ( یادداشت مؤلف ). لب جوی که آب آن را برده باشد. ( از اقرب الموارد ). رجوع بجرف شود.


جرف. [ ج ُ ] ( ع اِ ) جایی که سیل آن را ببرد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
– امثال :
فلان یبنی علی جرف هار
لایدری ما لیل من نهار.

( اقرب الموارد ).

جُرُف. ( اقرب الموارد ). جِرف. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ). رجوع بکلمات مزبور شود. || روی کوه هموار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پهنی کوه هموار. ( از ذیل اقرب الموارد ). || نشان روی ران یا بدن شتر. ( ناظم الاطباء ). || آب کند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ج ، اَجراف. ( منتهی الارب ). آب گندرود. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ).


جرف. [ ج ِ ] ( ع اِ ) کنج دهن. ( منتهی الارب ). کنج دهان. ( ناظم الاطباء ). درون کنج دهان. باطن الشدق. ( از اقرب الموارد ). || جایی که آنرا سیل نبرد.( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ). المکان الذی لایاخذه السیل. ( قاموس از ذیل اقرب الموارد ). جُرف. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ). رجوع به جُرف شود.


جرف. [ ج َ ] ( ع اِ ) مال صامت باشد، یا ناطق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). مال بسیار صامت باشد. یا ناطق. ( از متن اللغة ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || فراخ سالی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از متن اللغة ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || داغ و نشانی در رانهای شتر همانند نشان و داغ بینی. ( از اقرب الموارد ). || گیاه باهم پیچیده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از متن اللغة ) ( از ذیل اقرب الموارد ) :
ارض بها عشب جرف و لیس بها
ماء و اخری بها ماء ولا عشب.

ابوتمام ( از ذیل اقرب الموارد ).

|| درختهای خشک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || طعن واسع. ( از متن اللغة ). || نوعی از انجیر که مار آن را دوست دارد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ). انجیر خشک کوهی. || گیاه افانیه خشک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ) ( از متن اللغة ) ( آنندراج ). || رجل جرف ؛ ای مختلف. ( از ذیل اقرب الموارد ).بیشتر بخوانید …

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!