تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

۱۰ فیلم تماشایی با قهرمان جذاب بدون نام

نام شخصیت اصلی یا همان قهرمان داستان نقش مهمی در هر فیلمی دارد. این نام اغلب برای کل فرنچایزهایی مانند ایندیانا جونز، جیمز باند یا هری پاتر به یک نام آشنا تبدیل می‌شود. اما مواقعی وجود دارد که نویسندگان عمداً نامی به معنای سنتی برای یک شخصیت نمی‌گذارند. این یعنی در برخی آثار از نام‌های مستعار یا نمادهایی مانند «راوی» یا «پروتاگونیست» برای قهرمان استفاده می‌شود. اکنون ما در این فهرست ویجیاتو ۱۰ فیلم را جمع آوری کردیم که نام قهرمان آن برای مخاطبان ناشناخته مانده است.

A Fistful of Dollars

وسترن اسپاگتی معروف سرجیو لئونه نه تنها سه گانه دلاری این کارگردان، بلکه یک زیرژانر کامل را راه اندازی کرد. تزریق خون تازه این فیلمساز ایتالیایی به طور قابل توجهی داستان‌های فرسوده در مورد غرب وحشی را به روز کرده و ویژگی‌هایی را به ژانر کلاسیک وسترن اضافه کرده است که اکنون خود آن نیز سنتی در نظر گرفته می‌شود.

اما ویژه ترین نکته این فیلم، قهرمان بی نام «به خاطر یک مشت دلار» (و فیلم‌های بعدی «برای چند دلار بیشتر» و «خوب، بد و زشت») است که توسط کلینت ایستوود اجرا می‌شود. این شخصیت بدون نام تبدیل به یک شخصیت مرجع در فیلم‌هایی درباره مبارزان تنها شد. یک تفنگچی خاموش با یک دستور کار شخصی به شهری دورافتاده می‌رسد و ماهرانه با مشکلات مردم محلی برخورد می‌کند، اغلب با چند عبارت خوب و گلوله‌های بسیار بیشتر. هیچ کس در این فیلم نام قهرمان ناگهانی ظاهر شده را نمی‌داند (در فیلم‌های این سه گانه، شخصیت ایستوود گاهی بلوندی نامیده می‌شود) و خود او نیز به دنبال شهرت نامش نیست.

Drive

تریلر نئونی نیکلاس ویندینگ رفن مانند قهرمان بی نامش، موجز، کم حرف و مختصر گو است. راننده (رایان گاسلینگ) به طرز ماهرانه‌ای فرمان، چکش و جنایت را باهم کنترل می‌کند. قلب او گویی از فولاد ساخته شده است، اما پس از ملاقات با همسایه‌اش آیرین (کری مولیگان) این قلب فولادی ذوب می‌شود.

رفن در حین کار بر روی داستان فیلم راننده، از آثار کلاسیک آمریکایی دهه هفتاد الهام گرفت. قهرمانان آن فیلم‌ها نیز نامی نداشتند، ماهرانه ماشین می‌راندند و برخلاف سینمای وراج دهه نود زیاد حرف نمی‌زدند. شخصیت راننده گاسلینگ روزها در یک تعمیرگاه ماشین کار می‌کند و به عنوان بدلکار امرار معاش می‌کند و شب‌ها به سارقان کمک می‌کند تا از صحنه جرم فرار کنند. هیچ کس نام واقعی او را نمی‌داند، و کسی با چنین ویژگی‌هایی قطعا نیازی به نام هم ندارد.

Bad Lieutenant

اگر گذشته‌ای تاریک و چیزهایی برای پنهان کردن دارید و راه طولانی در راه رستگاری در پیش دارید، حتما نمی‌خواهید مردم نام شما را بدانند. این چکیده‌ای از شخصیت اصلی و بدون فیلم ستوان بد است. ستوان بد به عنوان پلیسی که سعی دارد در حالی که با اعتیاد مبارزه می‌کند و در فساد پیچیده شده است، یک پرونده تجاوز جنسی را بررسی کند، نمی‌داند از کجا شروع به تاوان تمام کارهایش کند.

بنابراین، در این درام جنایی نئو نوآر، او ما را به کاوشی خام از احساسات و شخصیت انسانی می‌برد که تحسین برانگیز و در عین حال فوق‌العاده راضی کننده است. ستوان بد فیلمی در ژانر درام، جنایی و تریلر به کارگردانی ایبل فرارا محصول سال ۱۹۹۲ ایالات متحده آمریکا است و نقش قهرمان بی‌نام فیلم را هاروی کایتل به زیبایی ایفا می‌کند.

Hero

مثال سینمایی دیگری که یک قهرمان ناشناس و بدون نام را نشان می‌دهد، توسط ژانگ ییمو در سال 2002 کارگردانی شد. در «قهرمان» عناصر درام تاریخی و ووشیا با اثر راشومون و اخلاق کنفسیوسی ضرب می‌شوند و ییمو معجون حاصل را در قالب داستان‌هایی کوتاه به مخاطب ارائه می‌کند که هر کدام به رنگ خاص خود اجرا می‌شوند.

در داستان این فیلم و در چین قرن سوم قبل از میلاد، یک «مرد بدون نام» (جت لی)، پس از کشتن سه تن از دشمنان امپراتور – «آسمان» (دانی ین)، «شمشیر شکسته» (چیو- وای) و «برف پرنده» (مان- یوک) – به حضور امپراتور چین (مینگ) شرف یاب می‌شود. اما امپراتور گزارش «مرد» را باور نمی‌کند و می‌گوید هدف اصلی او کشتن امپراتور است. این درگیری و تفاوت نگاه باعث می‌شود شخصیت بدون نام جت لی در نهایت حقیقت را فاش کند.

Tenet

ماجرای عجیب «Tenet» به اولین فیلم پرفروشی تبدیل شد که پس از برداشته شدن محدودیت‌های ویروس کرونا منتشر شد و شخصیت اصلی آن حتی نام خودش را هم به زبان نیاورد. کریستوفر نولان ایده این فیلم را به مدت بیست سال در ذهن خودش طراحی کرد و یکی از پیچیده ترین فیلم‌های خود را از نظر فنی ساخت. در مورد طرح داستان چه می‌توانیم بگوییم که توضیح آن به طور خلاصه غیرممکن است!!!

شخصیت اصلی که جان دیوید واشنگتن آن را بازی می‌کند واقعاً پروتاگونیست نامیده می‌شود، او یک مامور سابق سیا است که به مأمور سازمان مرموز Tenet تبدیل شده است که در تلاش است تا الیگارش روسی آندری ساتور (کنت برانا) را متوقف کند. یک شرور که از آینده دستورالعمل دریافت می‌کند، به دنبال الگوریتم خاصی است که زمان را برای کل سیاره به عقب برمی‌گرداند. این امر مستلزم مرگ اجتناب ناپذیر همه موجودات زنده است، اما زمین را از بحران زیست محیطی نجات خواهد داد. شاید با فکر کردن به مفهوم وارونگی زمان، نولان تصمیم گرفت که طرح را با نام‌های غیرضروری پیچیده نکند و قهرمان فیلمش را صرفاً به‌عنوان همان قهرمان داستان معرفی کرد.

Reservoir Dogs

ارتکاب جنایت با غریبه‌هایی که حتی نام آنها را نمی‌دانید احتمالاً آسان نیست. در اولین کارگردانی خارق‌العاده کوئنتین تارانتینو، شش دزد که هرگز پیش از این باهم ملاقات نکرده‌اند استخدام می‌شوند تا یک سرقت الماس را با هم انجام دهند، اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود. اگرچه ما هویت واقعی آنها را نمی‌دانیم، ولی واضح است که آقایان نارنجی، آقای صورتی، آقای بلوند، آقای سفید، آقای آبی و آقای قهوه‌ای تأثیری سرگرم‌کننده، خشن و شوخ بر همه ما گذاشته‌اند.

طنز تاریک، فیلمنامه‌ای متفکر با ساختار روایی الهام گرفته از موج نوی فرانسه، موسیقی متن کاملاً انتخاب شده، لذتی از ظلم و پراکندگی کامل از تکنیک‌های کارگردانی نادر و ترکیب آنها نه تنها برای ژانر جنایی، بلکه برای تمام سینمای مستقل آمریکا نکته‌ای ماندگار برای Reservoir Dogs است. اثری که می‌توانست فیلم بزرگ هر کارگردانی باشد، اما برای تارانتینو، این فیلم ارزان تنها نقطه شروع یک حرفه باورنکردنی بود.

V for Vendetta

اقتباس سینمایی از رمان گرافیکی آلن مور V for Vendetta یکی از میم‌های اصلی اواخر دهه 2000 را به جهان داد؛ یعنی ماسک گای فاکس، که به عنوان ماسک ناشناس نیز شناخته می‌شود. آن را قهرمان بی نام فیلم جیمز مک تیگ پوشیده بود. هوگو ویوینگ کسی بود که زیر این شنل و کلاه سیاه پنهان شده بود، اما تماشاگران هرگز چهره او را ندیدند.

داستان فیلم V for Vendetta در آینده‌ای جایگزین می گذرد که در آن نیروهای تمامیت خواه در انگلیس به قدرت رسیده‌اند. دختری به نام ایوی هاموند (ناتالی پورتمن) توسط یک غریبه مرموز با ماسک و کلاه از دست پلیس محلی نجات می‌یابد. مرد خود را V معرفی می‌کند و معلوم می‌شود که یک انقلابی آنارشیست است که با رژیم می‌جنگد. به تدریج، ایوی با دیدگاه‌های یک آشنای جدید آغشته می‌شود و تصویر وی، مردی بی نام که توسط ظالمان از انسانیت محروم شده بود، به نمادی از مبارزات مردم تبدیل می‌شود.

Fight Club

شاید بتوان مشهورترین قهرمان بدون نام را در اقتباس سینمایی رمان باشگاه مبارزه چاک پالانیوک یافت. و حتی با وجود اینکه دیوید فینچر کمی از منبع اصلی منحرف شد، او همچنان یکی از نمادهای دهه 90 را ساخت، فیلمی که بلافاصله تبدیل به یک فیلم کلاسیک کالت شد.

راوی (ادوارد نورتون) یک کارگر معمولی یقه سفید است که در یک جامعه مصرفی در حال مرگ از ثروت خود است. قهرمان عمداً فاقد نام است، زیرا او تصویری است متشکل از هزاران نفر از مردم عادی مانند او، که در آپارتمان‌های مبله مانند یک کپی کاربنی حوصله سر رفته‌اند و با توقفی اجباری در کافی‌شاپ شرکتی سرگردان به دفتر کار می‌روند. راوی از چند جهت به یاد ماندنی است، به طوری که فیلم هرگز نیازی به نام بردن از او ندارد تا مطمئن شود که او در تاریخ فرهنگ پاپ خواهد ماند. راوی بی‌نام این کلاسیک کالت به‌طور بی‌نقصی توسط ادوارد نورتون بازی می‌شود، که با حضور در گروه‌های حمایتی و همچنین در جمع‌آوری یک باشگاه مبارزه مخفی با دوستش تایلر دوردن، درمان بی‌خوابی‌اش را پیدا می‌کند.

Baby Driver

تماشای شخصیت بدون نام این فیلم با نام مستعار بیبی و با بازی انسل الگورت در فیلم اکشن سریع ادگار رایت Baby Driver یک تجربه مهیج و شاد برای هر مخاطبی است. رویکرد منحصربه‌فرد فیلم برای ادغام موسیقی در روایت، تقریباً مانند یک موزیک ویدیوی ممتد، حس خنکی بی‌نظیری را به آن اضافه می‌کند.

تصویر الگورت از شخصیت قهرمان بیبی که احتمالاً به دلیل سن و ظاهر جوانش به این عنوان خطاب می‌شود، راننده با استعداد فرار با یک موسیقی متن قاتل که دائماً در گوشش پخش می‌شود، حس ریتم و انرژی را به هر تعقیب و گریز و دزدی تزریق می‌کند. به عنوان راننده، Baby به تجسمی از موزیکال عفونی فیلم تبدیل می‌شود و هر صحنه با ضرب آهنگ‌هایی که با دقت انتخاب شده به شکل عالی پیش می‌رود.

Layer Cake

نیکی سانتورو، تونی مونتانا، ویتو کورلئونه؛ این گانگستر بریتانیایی، یا به قول خودش، تاجر، می‌تواند با این افراد در تالار مشاهیر شخصیت‌های خفن باشد، اما ما نمی‌دانیم روی پلاک او چه بنویسیم. شخصیت دنیل کریگ که در تیتراژ با عنوان XXXX از آن یاد می‌شود، یک دستفروش دقیق کوکائین در لندن است و آخرین کنسرت او قبل از بازنشستگی دشوارتر از آنچه در ابتدا برنامه ریزی کرده بود به نظر می‌رسد. این فیلم مهیج‌تر، سریع‌تر و احساسی‌تر از اکثر فیلم‌های نوع خود است.

دنیل کریگ قبل از اینکه به عنوان جیمز باند جذاب و نمادین به ستاره تبدیل شود، یک حرفه موفق در بریتانیا ایجاد کرده بود و یکی از نقش‌های برجسته او در فیلم جنایی کیک لایه‌ای (2004) بود. بازی بی عیب و نقص او در کیک لایه، تطبیق پذیری او به عنوان یک بازیگر و توانایی او در فرمان دادن به صفحه نمایش با جذابیت و شدت را به نمایش گذاشت. این نقش، همراه با نقش‌های دیگر در سینما و تلویزیون بریتانیا، پایه‌های صعود کریگ به شهرت بین‌المللی و در نهایت میراث ماندگار او به‌عنوان ششمین بازیگری بود که 007 افسانه‌ای را روی پرده بزرگ به تصویر می‌کشد.

جمع‌بندی

در یک نام چه راز‌هایی وجود دارد؟ برخی از فیلمسازان عمداً تصمیم می‌گیرند که برای ایجاد حس رمز و راز یا جهان‌شمول بودن، نامی برای یک شخصیت قائل نشوند. آنها با بی نام گذاشتن یک شخصیت، به مخاطب اجازه می‌دهند تا افکار و احساسات خود را بر روی شخصیت نمایش دهد. این ناشناس بودن همچنین می‌تواند بر ماهیت نمادین یا کهن الگویی شخصیت تأکید کند، که به جای یک فرد، موضوع یا ایده گسترده تری را نشان می‌دهد.

برخی از نمادین ترین شخصیت‌های سینما، مانند «مرد بی نام» کلینت ایستوود در وسترن‌های اسپاگتی سرجیو لئونه یا «ستوان بد» هاروی کایتل دقیقاً به همین دلایل بی نام هستند. فقدان یک نام خاص اغلب به آنها اجازه می‌دهد تا از مرزهای یک روایت عبور کنند و به نماد مفاهیم فرهنگی بزرگتر تبدیل شوند.

آیا با لیست ما موافقید؟ فیلم‌های مورد علاقه شما با شخصیت‌های اصلی بی نام چیست؟

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!