معنی بسمله در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بسمله در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
بسمله در دانشنامه آزاد فارسی:
( بسملة ) بسملة. [ ب َ م َ ل َ ] ( ع مص ) مصدر جعلی مانند حمدله و حوقله. بسم اﷲ گفتن. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). بسم اﷲالرحمن الرحیم گفتن. ( از زوزنی ) ( فرهنگ نظام ). مصدر منحوت ازبسم اﷲالرحمن الرحیم گفتن. ( آنندراج ). بمعنی بسم اﷲ الرحمن الرحیم گفتن. ( غیاث ). || بر زبان آوردن جمله بسم اﷲ و از آن است گفته شاعر :
لقد بسملت لیلی غداةلقیتها
فیاحبذا ذاک الحدیث البسمل.
( از اقرب الموارد ).
|| در نزد مسیحیان : بسم الاب والابن و روح القدس. و در نزد مسلمانان بسم اﷲالرحمن الرحیم. ( از اقرب الموارد ). رجوع به بسم اﷲ الرحمن الرحیم شود.
بسمله. [ ب ِ م ِ ل َ / ل ِ ] ( ع اِ ) مخفف بسم اﷲ. ( از غیاث ) ( از ناظم الاطباء ). مأخوذ از تازی مخفف بسم اﷲ الرحمن الرحیم :
ابرو بنما که جان دهم جان
بی بسمله بسملم مگردان.
واله هروی.
از مصحف روی تو به پیشانی پرخون
بسمل شده تیغ تو صد بسمله دارد.
علی خراسانی ( از آنندراج ).
برسمت قارآن پنج محل وقف کرد
از زبر بسمله تا به سر نستعین.
قاآنی.
|| استعانت بنام خدا درخطابه و هر کاری : کل امر ذی بال لم یبداء ببسم اﷲ فهو اَبتر. || در تداول فقه و تفسیر اختلاف است که بسم اﷲ در اول هر سوره آیه مستقلی است یا از آیات آن سوره است چنانکه صاحب شرایع بسمله را آیه ای از سوره حمد میشمارد و قرائت آن را با سوره حمد واجب میداند. رجوع به شرایع چ 1307 هَ. ق. ص 21 و بسم اﷲالرحمن الرحیم شود.